موسی بروخیم فرزند ارشد “عالیه قاتان” و “عاشر بروخیم” در سال 1293 خورشیدی (1914 میلادی) در یک خانواده یهودی متدین در شهر تهران (محله عودلاجان) چشم به جهان گشود. پدر او شخصیتی مومن و پایبند به اصول یهودیت بود و به شغل آزاد مشغول بود . موسی بروخیم تحصیلات ابتدایی و نیمه اول متوسطه را در مدرسه آلیانس انجام داد و موفق به اخذ دیپلم زبان فرانسه گردید، سپس دوره دوم متوسطه را در دارالفنون به پایان رساند و وارد دانشکده حقوق و علوم سیاسی تهران شد و پس از یکسال در کنکور اعزام محصلین به اروپا شرکت نمود . او در بین بیش از یک هزار داوطلب با کسب مقام ممتاز در سال 1310 خورشیدی از طرف دولت وقت جزو محصلین اعزامی برای تحصیلات عالیه رهسپار فرانسه شد. موسی بروخیم پس از اخذ دانشنامه های باکورای اول و دوم در رشته زبان و ادبیات فرانسه جهت کسب لیسانس در رشته فلسفه عازم دانشگاه تولوز گردید و طی دوسال علاوه بر دریافت لیسانس در رشته فلسفه نیز دانشنامه هائی در رشته های تاریخ قرون وسطی، قرون جدید، اقتصاد سیاسی، حقوق اداری و حقوق بین المللی را بدست آورد . سپس برای اخذ دکترای در رشته فلسفه راهی شهر دیژون گردید . او بمدت دو سال به نوشتن رساله مفصلی به زبان فرانسه در چهارصد صفحه، در باره تحول افکار و تکامل عقاید در طول تاریخ ایران زمین و نیز رساله های دیگر راجع به فلسفه “برگسون” و قضیه “دریفوس”پرداخت و با موفقیت کامل تز دانشگاهی خود را به اتمام رسانید . ضمن آنکه دولت فرانسه این رساله را پس از مدتی در قالب یک کتاب ارزنده به دانشمندان و دانش پژوهان ارائه نمود . موسی بروخیم پس از فارغ التحصیل شدن در سال 1317 به ایران بازگشت و بلافاصله در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران به سمت دانشیاری و سپس استادی کرسی زبان فرانسه در این دانشکده انتخاب و مشغول به خدمت گردید و تا سن بازنشستگی بمدت بیش از سی سال در این مقام (با وجود تعصبات مذهبی، کارشکنی ها و مخالفت ها) با شایستگی انجام وظیفه نمود، بطوریکه چندین بار مورد توجه و تفقد شاهان ایران (رضاشاه و محمدرضاشاه) و مقامات دولتی قرار گرفت . نیز طی این مدت مقام استادی و ریاست بخش زبان های خارجی دانشسرای عالی تهران را وی بعهده داشت . موسی بروخیم به اهمیت و ارزش والایی که مقام معلم و مدرس در جامعه داشته کاملا واقف بود . از این رو حرفه آموزش و تدریس را برگزیده بود، حتی بعد از بازنشستگی از دانشگاه تهران در سمت ریاست بخش زبان و ادبیات فرانسه در مدرسه عالی ادبیات و زبانهای خارجی و نیز مدرسه عالی ترجمه به تدریس مشغول بود . دکتر موسی بروخیم بیش از 25 سال در مقام نویسنده وسردبیر «ژورنال دو تهران» (بخش جدیدالتاسیس روزنانمه اطلاعات) خدمت نمود . او در مقام یک روزنامه نگار متعهد مقالات بسیاری را بزبان فرانسه برای تنها روزنامه خارجی زبان آن دوران در تهران قلم زد و باعشق و تلاشی پیگیر تاریخ و فرهنگ ایران زمین را به جهانیان ارائه نمود . نیز همچنین سالها در دیگر رسانه ها هم مقالات متعدد ادبی، سیاسی واجتماعی را هم برای چاپ ارائه نمود، که مهمترین آنان عبارتند از :
زندگی خواب و خیالی بیش نیست ، مشعل خاموش شده ، ترجمه کارنامه اردشیر بابکان وترجمه بخشی از آثار صادق هدایت و ترجمه کتاب آینه مطیع الدوله حجازی و … دکتر بروخیم از موهبت شعر گویی هم بهره مند بود و هرازگاهی اشعاری می سرود، او نیز در ترجمه آثار شعرای نامی ایران یدی توانا داشت و با ترجمه بخش های از کتاب خمسه نظامی (بیژن و منیژه خسرو و شیرین) و شاهنامه فردوسی (بخش رستم و سهراب) برای اجرای نمایش به زبان فرانسه حرکتی شگرف انجام داد . از این رو از طرف دولت فرانسه بپاس خدمات ارزشمندی که دکتر موسی بروخیم بفرهنگ فرانسه بویژه در طی جنگ جهانی دوم، هنگام تصدی در دانشگاه تهران و در «ژورنال دو تهران» انجام داده بود، نشان افتخار فرهنگستان (آفیسر دو آکادمیک) به وی اهدا گردید .
دکتر موسی بروخیم در اواخر سال 1977میلادی برای دیدار از فرزندانش که در امریکا تحصیل می کردند به امریکا سفر نمود . با شکل گیری و بگوش رسیدن زمزمه های وقوع انقلاب اسلامی در ایران، از بازگشت به ایران صرفنظر نمود و برای همیشه در شهر نیوجرسی اقامت نمود . و با وجود آنکه دوران بازنشستگی را سپری می کرد، از پای ننشست وفعالیت های فرهنگی و اجتماعی خود را درغربت دنبال نمود . او از سال 1978 میلادی همکاری خود را با مجله فارسی زبان نیویورک آغاز نمود و سالها مقالات خود را حول محور مسائل سیاسی جهان ، مسائل اجتماعی و نیز خاطرات دانشگاهی خود و مسائل روز جامعه را در این مجله با شایستگی قلم زد .در سال 1992 ماهنامه یاد شده به پاس خدمات ارزنده این استاد گرانقدر تجلیل بعمل آورد و لوح سپاسی نیز به وی اعطا نمود .
موسی بروخیم در سال 1320 خورشیدی با همسرش جمیله از خانواده ملامد پیوند زناشوئی بست، حاصل این ازدواج پنج فرزند دختر(لیلی، دیانا، راشل، شهناز، سیمون) و یک پسر (روبن) می باشد ضمن آنکه با گذشت زمان همگی آنان تحصیلات عالیه را به انجام رسانیدن . دکتر موسی بروخیم در سال 1999 میلادی در غربت (نیویورک) چشم از جهان فرو بست و بسرای باقی شتافت . اوچشمه ای از دانش بود که با فروزش خود همگان را روشنائی می بخشید .
در سال 2015 میلادی با همیاری سیمون بروخیم بیشتر مقالات منتشر شده شادروان موسی بروخیم جمع آوری شد و بصورت مجموعه ای از مقالات دکتر موسی بروخیم در قالب کتابی تحت عنوان «خاطرات یک استاد» منتشر و در دسترس علاقمندان به تاریخ و فرهنگ یهود قرار گرفت . به نقل از سیمون بروخیم هدف از تدوین این کتاب حفظ نوشته های ارزشمند پدرش، این شخصیت فرهیخته که از افتخارات جامعه کلیمیان ایران بشمار می رفته، برای بهره گرفتن نسلهای آینده بوده است .

Dr Moussa Brookhim

1914-1999

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *