یوسف همدانی کهن در بهمن ماه 1301 خورشیدی (1922 میلادی.) در خانواده ای مذهبی و سنتی در شهر یزد به دنیا آمد.
پدرش “اورحییم همدانی کهن” از روحانیون جامعه کلیمیان یزد، مدرس توراه شوحط و مروج هلاخا ها بود. پدر جد وی “حاجی هلیل” نیزاز روحانیون شاخص و مرجع تقلید یزد به شمار می رفت.
یوسف همدانی کهن تحصیلات ابتدایی را همزمان با تاسیس آلیانس در یزد آغاز نمود و طبق روال آن دوران تحصیلات مذهبی را ابتدا نزد پدرش و پدرجدش ، سپس در یشیوای (مدرسه مذهبی) یزد، در مکتب ملا داود، شریعت یهود (تفسیر توراه، میشنا و گمارا) را به خوبی آموخت .
حاخام یوسف در هجده سالگی به شیراز رفت و در خدمت حخامین آنجا دیگر مدارج عالیه علوم دینی و همچنین شحیطا را کاملاً می آموزد و پس از گرفتن سیمخا به یزد باز میگردد .
او پس از فراغت از تحصیلات اولیه ابتدا به شغل معلمی روی آورد . ضمن آنکه به موازات آموزش توراه، مسئولیت ارشاد و انجام فرضیات دینی و دیگر مسائل فرهنگی را از جوانی در جامعه به عهده دار می شود. او از همان آغاز با ارزش های یهودیت ارتباط مستحکمی را ایجاد می کند و خیلی زود در پرتو استعداد و فراست ذاتی در سمت حاخامی در یشیوای یزد مشغول به تدریس می شود.
حاخام یوسف همدانی کهن در سال 1325 خورشیدی با همسرش نرگس از خانواده ریحانیان پیوند زناشویی بست، ماحصل این ازدواج 3 فرزند پسر و 3 دختر می باشد.
از اواسط ده 1340 خورشیدی جمعیت کلیمیان یزد، به دلیل مهاجرت به پایتخت و دیگر نقاط رو به کاهش می رود. از این رو حاخام یوسف برای گسترش هرچه بیشتر فعالیت های خود ، در سال 1356 خورشیدی پس از سالها خدمت به همکیشان یزدی به اتفاق خانواده اش به تهران مهاجرت می نماید. و در خانه در منطقه پل چوبی سکنی می گزیند.
دیری نپائید که در اطاقی دیگراز همان خانه، با گرفتن مجوز، دفتر ازدواج و طلاق را تاسیس نمود و با سایر دیگر علما به خدمت به همکیشان یهودی مشغول شد. ضمن آنکه در کارنامه فعالیتهای مذهبی خود، فصل جدیدی را به وجود آورد.
در سال 1372 خورشیدی پس از مهاجرت رهبر مذهبی کلیمیان ایران مرحوم “حاخام اوریل داویدی” از ایران، با تائید و حمایت جامعه کلیمی در مورد شایستگی حاخام یوسف همدانی کهن به عنوان جانشینی مرجع تقلید کلیمیان ایران از طرف هیئت مدیره انجمن کلیمیان به عنوان رهبر دینی پذیرفته و معرفی گردید.
و متعاقبا مسئولیت بت دین و ریاست شورای روحانیت و ریاست شورای حل اختلاف به وی واگذار گردید. ضمن آنکه سالها مسئولیت حاخامی کنیسای باغ صبا در اختیار وی قرار داشت.
از سجایای اخلاقی” حاخام یوسف همدانی کهن “، پارسائی و فروتنی ، نیز همچنین به دور بودن او از تعلقات دنیوی نمونه ای بارزی از یک شخصیت متواضع و صلح طلب که همیشه با ایجاد ارتباط حسنه سعی می نمود با دیگر ادیان توحیدی مرتبط باشد. ضمن آنکه همواره رابطه ای خوبی با رهبران جمهوری اسلامی داشت.
در بهمن ماه 1382 خورشیدی (2003 م.) طی مراسمی که در کنیسای یوسف آباد تهران برگزار گردید، حاخام یوسف همدانی کهن با رئیس جمهور وقت ایران سید محمد خاتمی ملاقاتی مثبت انجام داد.
او یکی از مهم ترین مراجه دینی کلیمیان ایران واز چهره های شاخص و تاثیرگذار جامعه کلیمی به ویژه بعد از انقلاب به شمار می رود.
او طی بیش از هفتاد سال خدمت نه تنها مراسم مناسک مذهبی ، شحیطا (ذبح) ، کتوبا(عقد) ، میلا(ختنه)، ازدواج، طلاق و برمیتصوا را به درستی انجام می داد، بلکه درانجام کارهای خیریه ، حل اختلاف زناشوئی، خانوادگی و امور خیریه پیش قدم و کوشا بود.
از مواردی مهم و حائز اهمیت برای حاخام یوسف، مسئله کشروت و نحوه انجام آن در سطح جامعه کلیمیان ایران بود، از این رو خود شخصاً در این امر نظارت کامل داشت. نیز همچنین در مورد حل اختلاف و مسئله طلاق حساسیت به خرج می داد و همواره سعی در آن داشت که با وساطت و پا در میانی مشکلات پیش آمده را حل نماید و طرفین را به ادامه زندگی زناشویی ترغیب کند و همین امر باعث جلوگیری از بسیاری از طلاق ها می شد. ضمن آنکه در بیشتر کارهای عام المنفعه، وجهی بابت آن دریافت نکرد.
در سال 1388 خورشیدی در همایش گرامی داشت شهرداری اقلیت های مذهبی از طرف جامعه کلیمیان ایران حاخام یوسف حضور یافت و طی مراسمی از طرف رئیس جمهور وقت محمود احمدی نژاد مفتخر به دریافت لوح تقدیر گردید.
حاخام یوسف همدانی کهن در اواخر دهه 1380 خورشیدی به جهت رسیدن به سن بازنشستگی و کهولت سن، فعالیت های اجتماعی خود را به طور چشم گیری کاهش داد. او اغلب کارهای محوله را به شاگردان خود که در مکتب وی تعلیم دیده بودند واگذار نمود و بیشتر برا انجام کارها نظارت می نمود.
حاخام یوسف همدانی کهن در فروردین ماه 1393 خورشیدی (27 آدار 5774) بعد از آن که تفیلای عرویت شبات را انجام داد در سن 92 سالگی جان به جان آفرین تسلیم نمود و به دیار باقی شتافت.