محله کلیمیان شیراز ، بهار 2011
محله کلیمیان شیراز ، بهار 2011
محله کلیمیان شیراز ، بهار 2011
محله کلیمیان شیراز ، بهار 2011
محله کلیمیان شیراز ، بهار 2011
محله کلیمیان شیراز ، بهار 2011
محله کلیمیان شیراز ، بهار 2011
از قدیم الایام یهودیان شیراز دارای دو محله بودند. این دو محله از همان دوران به نوعی در مسایل اجتماعی با هم در رقابت بودند.
پس از احداث خیابان لطفعلی خان زند ( در سده 1100 خورشیدی) محله یهودیان به دو بخش مجزا تفکیک گردید. بخشی با همان نام محله باقی ماند و بخش دیگر بنام محله زیرطاق شهرت پیدا نمود. هر کدام از محله ها دارای مرجع روحانی جداگانه ای بودند و تمام مراسم مذهبی (میلا، قیدوش، کتوبا و …) در هر محله توسط مرجع روحانی همان محله انجام می گرفت.
“مرحوم ملا میور موشه دیانیم” از روحانیون و مرجع دینی (دهه 1340 خورشیدی) در محله زیر طاق بود. او بسیار پرهیزکار و مورد احترام یهودیان شیراز بود. “ملا ربی یوسف” از شخصیت های روحانی که در امور مذهبی و شحیطا بسیار مهارت داشت، نیز با مسلمانان شیراز در ارتباط بود. هر دو روحانی دارای دفتر طلاق و ازدواج جداگانه ای بودند.
محله کلیمیان شیراز ، بهار 2011
در گذشته هر محله دارای حمام های جداگانه بودند، که توسط دو فرد زحمت کش جامعه به طریق سنتی اداره می شد. این حمام ها به سبک قدیمی دارای خزینه و گاو چاه بودند ، ضمن آنکه اداره کردن این گونه حمام ها کار ساده ایی نبود و مانند همه حمام ها در آن دوران برای تأمین آب از چاه بهره می بردند که بوسیله حیوانات (قاطر، الاغ و …) از چاه ها آب می کشیدن .
محله کلیمیان شیراز ، بهار 2011
محله کلیمیان شیراز ، بهار 2011
قبل از فرا رسیدن موعد پسح هر یک از محله های یهودیان شیراز جداگانه خانه ای را برای پخت مصا اختصاص می دادند. دو خانواده مسئولیت انجام این امر را عهده دار بودند و متحمل زحمات زیادی می شدند. آن ها از مدت ها پیش از موعد، کار پخت مصا را شروع می کردند و گاهی هم تا یک روز مانده به آدینه موعد، پخت مصا ادامه داشت. گاهی هم به واسطه هجوم بیش از حد خریداران مصا ، جنجال و مشاجره و حتی زد و خورد هم انجام می گرفت.
یکی از خانواده ها موسوم به “میشمرتی” بود که در محله مسئولیت پخت مصا را عهده دار بود. نا گفته نماند ، نسل سوم آنان هم اکنون مشغول به خدمات اجتماعی و عام المنفعه در سطح جامعه کلیمیان می باشند. منجمله (حاخام گلستانی)، مسئولیت بت دین جامعه کلیمیان ایران را عهده دار می باشد. پدربزرگ ایشان (حاخام گلستانی) به نام “رئیس مراد” هنگام مناسبت های مذهبی زحمات زیادی برای امور تهیه مصا و سوکا متحمل می گردید. از این رو در بین جامعه یهودیان شیراز از احترام خاصی برخوردار بود. ( در شیراز متداول بود، کسانی که صاحب مزرعه یا باغی بودند، به رئیس معروف بودند) همچنین حاخام مراد گلستانی دارای یک قطعه زمین زراعتی بود که بیشتر در آن گندم کشت می نمود و محصول آن همه ساله انحصاراً برای پختن مصا استفاده می شد.
برگرفته از یاداشت های ایرج یگانه
محله کلیمیان شیراز ، بهار 2011
يکي ديگر از مشاغلي که يهوديان شيراز به آن اشتغال داشتند، شغل پيله وري بود. آنان با مسافرت نمودن به روستاها و شهرستان هاي استان فارس سعي مي نمودند مايحتاج مردم روستا، از قبيل پارچه، قند، شکر و ديگر کالاهاي مورد نياز مردم روستا که به آن دسترسي نداشتند را تهيه و به آنان مي فروختند و در مقابل اقدام بخريد پوست، کتيرا، خشکبار (انجير، گردو، بادام کوهي و …) و صمغ مي نمودند بعضي از پيله وران به مدت شش ماه در سال در روستا زندگي مي کردند و گاهي فقط دوبار به شيراز مراجعه مي نمودند. يکبار براي موعد نيسان و بار ديگر هنگام روش هشانا، کيپور و موعد سوکا بود.
اغلب پيله وران حساب و کتاب خود را با خط فارسيهود يادداشت مي کردند.
پس از گشوده شدن مدرسه ، بويژه در خانواده هاي ثروتمند ، اغلب بچه ها تحصيلات دوران ابتدائي را انجام مي دادنند . ضمن آنکه در نزد بزرگان خانواده ، سواد عبري را هم مي آموختند
محله کلیمیان شیراز ، بهار 2011
محله کلیمیان شیراز ، بهار 2011
در دهه 1340 خورشيدي، در هر دو محله يهوديان شيراز مجموعاً پانزده دکان قصابي وجود داشت هر روز به استثناي روزهاي شبات کشتار انجام مي گرفت و تا قبل از ظهر به تمام قصابي ها گوشت توزيع مي شد. قبل از ساختن کشتارگاه توسط دولت، اغلب يا در خانه ها و يا در حياط کنيساي اقدام به کشتار روزانه مي نمودند.
هنگام پسح (موعد نيسان) جهت استفاده استخوان دست گوسفند براي مراسم «اگداي » شب اول و دوم پسح، همچنين براي مصرف در پخت غذاي موعد نيسان بجاي روغن از دنبه گوسفند بهره مي بردند، زيرا بر اين باور بودند که در اين ايام روغن هاي ديگر خامص مي باشند. لذا در اين ايام (پسح) بيشتر کشتار گوسفند انجام مي گرفت.
محله کلیمیان شیراز ، بهار 2011
محله کلیمیان شیراز ، بهار 2011
محله کلیمیان شیراز ، بهار 2011
محله کلیمیان شیراز ، بهار 2011
یهودیان شیراز از تمام حرفه ها بجز نانوایی برخوردار بودند، شغل هایی که در بین آنان رواج داشت عبارت بودند از : معماری، بنایی، سنگ تراشی، زرگری، آشپزی، کارگر ساختمانی، پارچه فروشی ،سبزی فروشی و عطاری.
محله کلیمیان شیراز ، بهار 2011
محله کلیمیان شیراز ، بهار 2011
یکی دیگر از حرفه هایی که در بین یهودیان شیراز رواج زیادی داشته، حرفه زرگری می باشد. اکثر دکان های زرگری بیشتر در محله زیرطاق و بعضی ها هم در بازار بودند، بیشتر خانواده دلشاد به این کسب اشتغال داشتند. ضمن آنکه مهارت ایشان در این امر بسیار زبانزد بود. در بین آنان یوسف دلشاد بسیار مبتکر و خلاق بود به طوریکه زیورآلاتی که می ساخت بسیار هنرمندانه بود و کسی توانایی رقابت با او را نداشت. وی دستبند و بند ساعت های زیبا و ابتکاری می ساخت که شباهت زیادی به طرح مارک رولکس داشت. ناگفته نماند یوسف دلشاد، پدر جیمی دلشاد شهردار بورلی هیلز بود.
یکی دیگر از هنرمندان در این صنف حاجی زرنگار، استاد و مبتکر کار مینا سازی بر روی زیورآلات طلا بود. او سال ها در این امر معروف و متبحر بود و با کارهای منحصر بفردی که انجام می داد، در بازار شیراز در این صنعت صاحب نام و بی رقیب بود.
محله کلیمیان شیراز ، بهار 2011
در بین یهودیان شیراز چند شغل بود که از جایگاه خوبی برخوردار نبود ، که عبارت بودند از : قصابی، حمامی، مطربی، قبرکن، مرده شوی و فالگیری، صاحب این مشاغل حتی پس از فوت، در بخش خاصی از گورستان که به آنان اختصاص داده شده بود دفن می شدند. ضمن آنکه برای ازدواج هم مجبور بودند، بین خود ازدواج کنند زیرا کمتر کسی حاضر بود با این اشخاص وصلت نماید.
محله کلیمیان شیراز ، بهار 2011
محله کلیمیان شیراز ، بهار 2011