همسر خشایارشا اول٬ پادشاه هخامنشی ( در قرن پنجم پیش از میلاد)
نیاکان استر (سبط بنیامین) نیز پیش از آنکه یهودیان ساکن اورشلیم به اسارت بخت النصر در آیند، قرنها در سرزمین خود اقامت داشتهاند، اما بعد از تصرف اورشلیم و پراکنده شدن یهودیان در اکناف عالم و تسخیرسرزمین مقدس، آنان نیز به اسارت بابل رفتند و پس ازصدور منشور آزادی «کوروش کبیر» در ایران ساکن شدند. امپراطوری بابل بهدست شاهنشاهی سرزمین پارس سقوط کرد، از این رو به تدریج یهودیان به کوچ اختیاری خود در ایران ادامه داده و در سرتاسر سرزمین پهناور ایران بهخصوص در مناطق شوش و پاسارگاد ماوا گرفتند.
پس از خرابی بیت المقدس (در۵۹۷ پ.م) “مردخای” فرزند یائیر از نسل شیمعی بن قیش بن یمینی از سبط بنیامین همراه دهها هزار نفر به اسارت بابل برده شد. او پس از ورود به ایران در تختگاه شوش اقامت گزید و دختر برادرش (استر) را که مادر و پدرش را از دست داده بود به فرزند خواندگی پذیرفت. پدر او ابیحائیل از نسل شائول پادشاه و از پادشاهان ادوم در ایسرائل بود که پس از تبعید در فارس سکنی گزیده بود.
نام اصلی و عبری (استر) “هداسا” بود که مشتق واژه هدس به معنی مورد که گیاهی خوشبو است، بوده و از آنجا که او بسیار زیبا و خوش سیما بوده، پس از ورود به قصر پادشاه، نام استر را بر وی نهادهاند. استر برگرفته از واژه پارسی “استارا” به معنی ستاره می باشد همچنین استر از ریشه (هستر) به معنی پنهان نگاهداشتن است، از این روست که استر هویت خود را پنهان نموده بود .
خشایارشا (اخشوروش) فرزند داریوش بزرگ و نوه دختری کوروش کبیر در سن ۳۵ سالگی به سلطنت رسید، وسعت مملکت او از کرانههای هند تا انتهای یمن و حبشه میرسید و تجارت شرق وغرب که در گستره حکومت وی انجام میشد، هر ساله ثروت سرشاری را به خزانه مملکت وارد مینمود . او پس از گذشت سه سال با استحکام پایههای سلطنت خود و با پیروزی بر دشمنان و رقبا، اقدام به برگزاری ضیافتهائی کرد که نشانگر قدرت و عظمت سلطنت وی بود . در یکی از این ضیافتهای باشکوه در کاخ سلطنتی شوش (شوشن) ، هنگام مستی امر نمود که «ملکه وشتی» در میان مدعوین در ضیافت حاضر شود تا همه حاضران زیبائی او را ببینند اما وشتی بدون تامل با کلام و پاسخی محکم و برای حفظ حرمت شخصی، این در خواست را رد کرد و از آمدن به بارگاه امتناع کرد. پادشاه که از این امر خشمگین شده بود بیدرنگ او را از مقام ملکه عزل نمود.
در تاریخ یونان باستان نام “اخشوروش”، “اسیروس” ترجمه شده است و بیشتر روایت آن به شرح احوالات خشایارشا از جمله تمایلات جهان گشایی، دمدمی مزاجی، غرور، خوشگذرانی و صدور احکام غیر منطقی صحبت شده و نیز اشاراتی هم به پسرش اردشیر نسبت داده شده است. در طومار استر ضمن تائید این خصائل ، سال واقعه چهل سال بعد از آزادی و مهاجرت از بابل ذکر شده، به عبارتی در زمان داریوش اول یا داریوش بزرگ، این گونه اشاره شده که وقتی پادشاه در حال مستی از همسرش (وشتی) می خواهد که در میان مدعوین حضور یابد، ملکه ازاین امر امتناع می کند و از آمدن خودداری می کند.
از سوی دیگر طبق مستندها و باور برخی از مورخین، خشایارشا فرزند داریوش بزرگ هخامنشی بود و در مراسم جشن های سلطنتی بر همسر خود خشم گرفت و به جای او یک دختر یهودی را به نام استر به عنوان ملکه ایران برگزید.
پس از عزل وشتی، و با توصیه ملازمان ، پادشاه میبایستی دختر دیگری به عنوان ملکه برمیگزید. دیری نپائید به دستور پادشاه در همه ایالات کشورش مامورانی گماشت تا دوشیزگان زیبا را در کاخ سلطنت او در پایتخت (شوشن) جمع و در حرمسرای پادشاه زیر نظر زنان محافظ حرمسرا ساکن کنند و دوشیزهای که مورد پسند پادشاه قرار گیرد به جای وشتی به شهبانویی پارس انتخاب گردد .
مردخای نزدیکترین خویش هداسا (استر) بشمار میرود و هداسا به علت صغیر بودن کاملا از او اطاعت می کرد ضمن آنکه مردخای شخصیتی اندیشمند و از منسوبان دربار خشایار شاه بود، پس از آگاهی از هدف دربار برای پیدا کردن یک ملکه جدید، استر را برای رسیدن به مقام ملکه پارسیان هدایت و تاکید کرد که مصلحت چنین است و باید تقدیر را قبول کند و هویت و مذهب خود را فاش نکند . استر نیز در این رقابت شرکت کرد و سرانجام شاه او را به همسری خود پذیرفت.
استر به شهبانویی ایران برگزیده میشود و “هامان بن همداتا اغاغی” وزیر اعظم پادشاه که با یهودیان بهویژه با مردخای خصومت دیرینه داشت و بر آن بود که همه یهودیان قلمرو شاهنشاهی را از میان بردارد. او با مخالفتهای خود نسبت به مردخای که در برابرش کرنش و تعظیم نکرده بود و فقط در مقابل خدای خویش سر تعظیم فرود میآورد ،زمینههای یک توطئه را برعلیه قوم مردخای فراهم ساخته بود.
مردخای (عموی استر) مدت ها قبل شاه را از یک توطئه برای کشتنش نجات داد . از این رو یهودیان در دربار نفوذ بیشتری کسب نمودند. در این میان هامان نسبت به نفوذ روز افزون یهودیان در دربار هخامنشیان حسادت نمود. او در دوازدهمین سال سلطنت خشایارشا در ماه نیسان موفق میشود با نیرنگ فرمان قتل عام یهودیان را از شخص شاه بگیرد .هامان با استناد به اینکه مردخای به او تعظیم نکرده و او مورد بیاحترامی قرار گرفته است پادشاه را قانع کرد که ملت یهود را در جامعه ایران تابع قانون خودشان هستند و به زبان خودشان صحبت می کنند و به قوانین شاه بی اعتنا هستند را باید قتل عام کرد. خشایارشا انگشتر خود را بیرون آورد و به هامان داد و گفت هر چه در نظرت پسند آید نوشته، مهر کرده و انجام بده.
حکم قتل عام یهودیان در شوشن پایتخت اعلام گردید، سپس بدست چاپاران به همه متصرفات مشتمل به ۱۲۷ ایالت از هند ، یمن ، حبشه و کرانههای دریای مدیترانه فرستاده شد، تا همزمان در یک روز(سیزدهم ماه آدار) همه یهودیان از پیر و جوان هلاک شوند.
مردخای با شنیدن خبر فرمان نابودی یهودیان، بی درنگ از استر استمداد میطلبد و از او میخواهد که نزد پادشاه رفته و برای قوم خود وساطت کند.
استر با به خطر انداختن جانِ خود، بیاجازه به حضور شاه رفت. وی دو بار شاه و هامان را به میهمانی دعوت کرد و در مرتبه دوم، نزد پادشاه سخن گفته، به پیش پایش افتاد و گریست و گفت من و قومم فروخته شدیم که هلاک و نابود شویم ، استر با التماس از خشایارشا خواست شر و افکار پلید هامان اغاغی را که برای یهودیان توطه کرده بود باطل کند. او تبار خود را بر شاه فاش ساخت، و سپس از جزئیات توطئهی هامان پرده برداشت. استر او را دشمن قوم خود نامید، که ابتدا قصد نابودی یهودیان را داشته و سپس تدارک سرنگونی حکومت خشایارشا را در سر پرورانده است و توجه پادشاه را به خدمات مردخای که قبلا شاه را از توطئه نجات داده بود جلب کرد و از او قول گرفت که از توطئه هامان قبل از شروع جلوگیری کند.
به درخواست ملکه استر فرمانی هر چه سریعتر جهت لغو فرمان قبلی برای ابطال قتل عام صادر گردید به ممالک تحت سیطره پادشاه پارس با خط و زبان آن ملت ها توسط قاصدان سلطنتی فرستاده شد.
با استناد به طومار استر (مگیلت استر)، با همبستگی یهودیان و سیاستهای مدبرانه مردخای و فداکاری و دلاوری دختر عمویش استر مقاصد شوم هامان نزد پادشاه آشکار و عقیم گردید. او و فرزندانش به دار آویخته شدند، و مردخای به مقام صدراعظمی خشایارشا منصوب شد. این واقعه و معجزاتش به نام پوریم نزد یهودیان مشهور است. بههمین مناسبت روز سیزدهم آدار برای قوم یهود تعنیت (روزه) شکرگزاری واجب است.
«پوریم» جمع واژه پور و از زبان کلدانی گرفته شده است و به معنی قرعه است، رویداد پوریم گوشهای از تاریخ تلخ و شیرین قوم بنی ایسرائل میباشد. جشن پوریم علاوهبر جایگاه خاص در میان یهودیان جهان، نشانگر ارتباط بسیار کهن یهودیان با ایرانیان است، واقعه پوریم دقیقا در تاریخ ۳۴۰۵ عبری به وقوع پیوسته از این رو یهودیان جهان قرنهاست پوریم را در شرایط مختلف به شکرانه نجات یهودیان به یاد آورده و گرامی می دارند .
رسم است همه ساله در روز سیزدهم ماه آدار، به یاد سه روز روزهداری یهودیان در آن دوران، یک روز تعنیت (روزه) می گیرند و در شب سیزدهم و روز چهاردهم ماه آدار مگیلای استر را از روی طومار مخصوصی می خوانند و مراسم جشن پوریم (قرعه ها) را برگزار میکنند.
یک سال پس از واقعه پوریم «خشایارشا» بهدست دشمنانش کشته میشود، سومین پسرش اردشیر به سلطنت میرسد و استر برای حفظ جانش راهی استر آباد (گرگان) می شود و در قصر شخصی خودش که خشایارشا به او هدیه داده بود سکنا می کند.
در یک روز گرم تابستان پیکی به سراپرده سلطنتی در استرآباد می رسد و ملکه استر را از خبر بیماری عمویش مردخای آگاه می سازد، استر بیدرنگ راهی اکباتان (همدان) می شود ، ورود استر به همدان مصادف با رحلت عموی وی مردخای است . روایت است استر آنقدر بر مرگ عموی خود میگرید تا سر انجام از غم و اندو فراوان در کنار مزار مردخای جان به جان آفرین تسلیم می کند.
یکی از آثار تاریخی و معتبر همدان مزار استر و مردخای است که تقریبا در مرکز شهر قراردارد . این مکان زیارتگاه یهودیان است و هر ساله گروه زیادی از یهودیان از نقاط مختلف داخل و خارج ایران به زیارت و بازدید این بنای تاریخی مذهبی به همدان می آیند و در ۱۳ آدار در صحن زیارتگاه استر و مردخای طوماری بنام «مگیلا استر» قرائت می گردد .
طومار استر (مگیلت استر) یکی از نوشته های کتب « تنخ » (عهد عتیق) بهشمار میرود و منبع خوبی برای درک شرایط یهودیان در عصر هخامنشی به شمار میآید . ضمن آنکه متن داستان، جلوه دیگری است از پیروزی روشنایی بر تاریکی و غلبه نیکی بر بدی. نگارش طومار استر در تاریخ پنجم آدار ۳۴۰۶ عبری بهدست مردخای و استر به پایان رسیده است (مگیلت استر فصل ۹ آیه ۲۰ و۲۱).
بیتردید هیچ¬ یک از شخصیتهای زن در کتاب مقدس همانند ملکه استر در قالب یک اثر ادبی و هنری جهانی این چنین نقشی نافذ نداشتهاند. بهویژه از دوره¬ رنسانس به بعد، اغلب هنرمندان و سخنسرایان غربی با الهام از طومار استر آثار ادبی متفاوتی خلق کرده¬اند. استر همواره در این آثار همچون نمادی از خود گذشتگی، شجاعت ، فروتنی و زیبایی جلوه کرده است.
طومار استر از قرنها پیش توجه بسیاری از نویسندگان و استادان نقاش اروپا را جلب کرده است. «ژان راسین» شاعر و نمایشنامهنویس فرانسوی، درقرن۱۷م نمایشنامه «تراژدی استر» را نوشت که برای اولین بار در سال ۱۶۸۹میلادی در پاریس اجرا شد و هنوز متن اصلی آن بهعنوان نمونهای بارز از ادبیات کلاسیک در مدارس فرانسه تدریس میشود. نقاشان متعددی نیز، کتاب استر را به تصویر درآورده اند که قدیمیترین نقاشی موجود از کتاب استر، فرسک های (نقاشیهایی که بر دیوارهای گچی ترسیم میشود) متعلق به کنیسای قدیمی «دورا اُروپُس» است که در حال حاضر در موزه ملی دمشق در سوریه نگاهداری میشود.