دهه 1940 میلادی بود، دنیا در آتش جنگ جهانی دوم میسوخت. دستاوردهای جنگ و پیشرفت تکنولوژی در تمام سطوح به عبارتی شکوفایی تمدن قرن بیستم، با شتاب میرفت تا چهره شهرهای دنیا را دگرگون کند. تهران هم از این امر مستثنی نماند.
بهویژه در امر نوسازی تهرانیها از سبک معماری اروپا بهره میجستند. ساختمان سازی توسعه جادهها، اسفالتشدن خیابانها روز به روز ابعاد گستردهتری به خود میگرفت. اتومبیلها، کامیونها با مدلهای جدید . متنوع در میان گاریها و درشکهها در سطح شهر خودنمایی میکردند. رفته رفته ترافیک جادهها و نیاز به جابهجایی مسافرین بین شهری باعث گردید اتوبوسهای جدید هم پا به عرصه جادهها بگذارند.
درچند مسیر از خیابانهای اصلی، اتوبوسهایی که در اختیار بخش خصوصی قرار داشت با دریافت یک ریال (یک قران) مسافرین را در سطح شهر تهران جابهجا مینمودند. یکی از این خطوط مسافربری خط 8 بود که مسیرش از خیابان سیروس میگذشت. ناگفته نماند، در بدو تاسیس سال (1939) میلادی برابر 1320 خورشیدی این خطوط دارای 9 خط و هر خط حداکثر دارای 10 اتوبوس بود.
سال 1335 تعداد خطوط به 24 میرسید و هر خط در هر مسیر دارای 40 اتوبوس گردید. مسیر اتوبوس خط 8 از خیابان سیروس جنب محله عودلاجان میگذشت مبدا حرکت آن از بازار ایستگاه مسجدشاه بود، ایستگاههای بعدی آن به ترتیب، سهراه سیروس، ایستگاه داروخانه، تکیه، کلانتری، سرچشمه، مجلس، شاهآباد، مخبرالدوله، سعدی، دروازه دولت، شاهرضا، ویلا، چهار راه پهلوی، میدان مجسمه (میدان 24 اسفند) که آخرین ایستگاه بود، و مسیر برگشت از میدان مجسمه، شاهرضا، کالج، حافظ، میدان حسن آباد، توپخانه، شمسالعماره و آخرین ایستگاه بازار مسجد شاه بود.
ابراهیم ستارهشناس ملقب به خلیلخان در سال 1300 خورشیدی در شهر کاشان متولد شد. پس از اتمام تحصیلات در مدرسه آلیانس کاشان وارد خدمت سربازی شد و بلافاصله به تهران اعزام گردید. پس از یک هفته خدمت در پادگان عشرتآباد بهخاطر بدرفتاری مافوق، پادگان را ترک و به کاشان مراجعت نمود.
پدرش آیوسف صاحب کارگاه قالیبافی در مرکز کاشان و از چهرههای شاخص در این صنعت بود و نمیتوانست ابراهیم را از دید مامورین نظاموظیفه مخفی نگاه دارد، اجبارا وی را دوباره راهی تهران نمود تا نزد یکی از دوستانش که تاجر بود به کار مشغول کند. ابراهیم بیش از 22 سال نداشت و پدرش که در بستر بیماری قرار داشت دار فانی را وداع میگوید و مسئولیت نگاهداری خانوادهاش (مادر، پنج خواهر و برادرش) به وی واگذار میشود. ابراهیم ستارهشناس در سال 1325 تصمیم میگیرد فعالیت شغلی خود را از دایره کارهای سنتی دیگر یهودیان که اکثرا به تجارت و خرید و فروش مشغول بودند تغییر دهد و شانس خود را با موقعیتهای جدید شغلی ایجادشده بیازماید.
با وام گرفتن و پساندازی که داشت توانست در سال 1946 یک اتوبوس شورلت آمریکایی، دست دوم مدل 1938 را به مبلغ 8000 تومان خریداری کند. رنگ اتوبوس در قسمت بالا سرمهای و قسمت پایین بدنه و گلگیرها سفید بود، نسبتا سالم و مرتب بود. گنجایش 25 نفر را داشت، با صندلیهای چرمی و تزئین داخلی و چراغهای پرنور که در شب زیبایی ویژهای را در داخل اتوبوس ایجاد میکرد.
رانندهای به نام اسماعیل مجیدی با روزی 20 تومان استخدام گردید و یک شاگرد یا اصطلاحا، پارکابی به نام حسن شیرهای با دستمزد 5 تومان، نظافت اتوبوس را عهدهدار شد، ضمنآنکه در هر ایستگاه موظف بود با صدای بلند مسیر اتوبوس را به مسافران اعلام کند.
کرایه هر نفر یک ریال (یک قران) بود البته بچههای زیر دهسال از دادن کرایه معاف بودند. ضمنآنکه جمعآوری کرایه مسافرین به یکی از خویشان مورد اطمینان واگذار شده بود. ساعت کار اتوبوسها معمولا از ساعت 6 صبح آغاز میشد و تا ساعت 9 الی 10 شب ادامه داشت.
درآمد هر اتوبوس حدود 250 تومان در روز بود، روزی 25 تومان هزینه بنزین، و تعمیرات و دیگر مخارج روزانه، گاهی بالای 100 تومان میرسید.
سال 1951 (1330 خورشیدی) پس از ازدواج ، خلیلخان، اتوبوس دیگری مدل 1951 به ارزش یازده هزار تومان خریداری کرد (البته بدون پلاک شهری با پلاک بیابانی) قیمت پلاک شهری بستگی به مسیر خط داشت.
خط 8 و 9 که از بهترین خطوط بودند، حدودا تا 200 تومان معامله میشد. دیری نپایید تنی چند از دیگر همکیشان و آشنایان مانند شعبان لاویان، حقنظر اصفهانی و دیگران هم اقدام به خرید اتوبوس نمودند.
در سال 1959 میلادی از طرف دولت، شرکت واحد اتوبوسرانی تاسیس گردید. ریاست آن را یک سرهنگ ارتشی به نام کریمخان زند عهدهدار بود.
بلافاصله تمام صاحبان اتوبوسهای پلاک شهری موظف شدند در قبال دریافت 10.000 تومان آن هم به طور سهام اتوبوس خود را به دولت واگذار نمایند، سپس اتوبوسهای با نصب تابلو شرکت واحد مشغول بهکار شدند، ضمن آن که مسافرین بهجای پرداخت یک ریال پول، موظف شدند از باجههای تعبیه شده در ایستگاهها بلیط اتوبوس بخرند. در سال 1960 دولت وقت تمام اتوبوسهای قدیمی را از رده خارج کرد و به شرکتهای بخش خصوصی که در خارج از تهران مسافربری داشتند واگذار نمودند، در عوض اتوبوسهای جدید بنز گازوئیلی مدل 1960 را جایگزین کردند.
سهامداران و کارکنان اتوبوسها در صورت تمایل میتوانستند به استخدام شرکت واحد درآیند. خلیلخان برای مدت یکسال به عنوان کارپرداز در شرکت واحد مشغول به کار شد، اما انگیزه پیشرفت در کار و برای خود کار کردن، وی را در مسیر کارهای سنتی (شغل آزاد) قرار داد و با خریدن مغازهای در لالهزار به شغل لوکسفروشی (خرازی) پرداخت.
در حال حاضر ابراهیم خلیل ستاره شناس در لوسآنجلس دوران بازنشستگی خود را طی میکند و در هر فرصتی که در بین جمع و آشنایان قرار میگیرد، از خاطرات آن دوران تعریف میکند و مدعی آن است که یکی از عواملی که در جهت کوچ دادن یهودیان از محله عودلاجان به شمال و اطراف تهران نقش مهمی ایفا نمود، وجود وسائل نقلیه به ویژه اتوبوسهای مسافربری خط 8 بودند.
ابراهیم خلیل ستاره شناس در سحرگاه پنجشنبه بیست و هفتم دسامبر 2018 مطابق با 19 طوت 5779 عبری در غربت دار فانی را وداع گفت و به ابدیت پیوست.