اوریل داویدی در آدینه کیپور 5685 عبری (1303 خورشیدی) در یک خانواده مذهبی در شهر خوانسار پا به عرصه وجود نهاد.
پدرش هاراو مئیر داویدی از روحانیون بنام و از مراجع تقلید خوانسار به شمار می رفت. اوریل خردسال در محضر پدر، خواندن تفیلا، تیقون حصوت(مناجات شبانه) ، تَنَخ و تفاسیر آن میدراش ها مختلف نیز بسیاری از این موارد را حفظ نمود. همچنین در مکاتب، دیگر روحانیون برجسته خوانسار «ملایعقوب» و فرزندش«ملا یهودا» توانست در مدت کوتاهی اصول شریعت و آئین یهود ، توراه میشنا، گمارا و دیگر مدارج عالیه فقه را فرا گیرد.
دیری نپایید علی رغم سن جوانش، در خوانسار مشغول به تدریس علوم دینی شد، با گذشت زمان توانست مسئولیت دیگر مدارج چون شوُحِط، مُوهِل، شالیح صیپور و دیان را به عهده بگیرد.
حاخام اوریل داویدی در سال 1328 با دختر عمویش بلور داویدی ازدواج نمود که حاصل این پیوند چهار پسر و دو دختر می باشند. پسران ایشان همگی به کارهای فرهنگی روی آوردند. هاراو نسیم داویدی مسئولیت نظارت کاشروت مواد غذایی را در لس آنجلس عهده دار می باشد، ضمن آنکه میتصوا مُوهِل را انجام می دهد.
حاخام اوریل داویدی در سال 1334 به اتفاق خانواده اش به تهران کوچ نمود، ابتدا فعالیت های فرهنگی خود را در کسوت معلمی و به عنوان عضو فعال سازمان نوبنیاد «اوتصر هتورا» در مدارس کلیمیان تهران (گروه فرهنگی گنج دانش) و سپس در مدارس آلیانس (اتحاد) مشغول به تدریس شد. علاوه بر آن مدتی را به عنوان بازرس مدارس اتحاد و نیز از طرف «اوتصر هتورا» در سمینارهایی که جهت آموش معلمین تشکیل شده بود به تدریس پرداخت. حاخام اوریل داویدی بواسطه حُصایل ممتازی که از خود نشان داد، به ویژه فضیلت، فروتنی و سخن پردازی (فصیح و بلیخ) در ردیف یکی از اساتید با ارزش «اوتصر هتورا» در ایران قرار گرفت. وی سالها با مرحوم راولوی سپس با روأسای دیگر در نظارت و در برنامه ریزی این واحد بزرگ فرهنگی همکاری صمیمانه ارائه نمود.
در سال 1345 کمیته حل اختلاف انجمن کلیمیان (دارلشرع) از وی دعوت به همکاری نمود، چندی بعد با ملحق شدن (راو پالوز) به انجمن کلیمیان جهت تأسیس «بت دین»، حاخام اوریل هم به عنوان یکی از پنج عضو ثابت «بت دین» انجمن پذیرفته شد. ضمن آنکه با صاحبان محاضر شرع کلیمیان و دیگر مراجع دینی فرهنگی شهرستان ها هم ارتباط و همکاری پیدا نمود. پس از بازگشت «راو پالوز» به اورشلیم و به جهت نیاز جامعه و پر نمودن خلاء ایجاد شده، با پیشنهاد انجمن کلیمیان و با تلاش مرحوم یوسف کهن (نماینده کلیمیان در مجلس)، از وزارت کشور تقاضای کسب امتیاز محضر شرع کلیمی و نیز جهت تأسیس آن برای حاخام اوریل اقدام نمودند.
با گشایش دفتر ازدواج، ایشان رسماً جزو یکی از چهار مسئولین محاضر ثبت ازدواج و دیگر امور مذهبی کلیمیان شدند. اگر چه با عمل طلاق موافق نبود، ولی در صورت لزوم به ویژه پس از انقلاب به امر صدور طلاق هم نیز پرداخت. وی با همیاری “بت دین” (دارلشرع) دیگر کشورها، در امور مذهبی به ویژه مسئله «عگو نوت» زنان بلاتکلیف از جانب همسر در جهت حل بسیاری از موارد بغربج تلاش پر ثمری را انجام داد.
حاخام اوریل داویدی در بین دانشجویان و روشنفکران، مخاطبین زیادی داشت صرف نظر از احساس مسئولیت خطیر نسبت به جامعه کلیمی، و به دلیل شخصیت منحصر به فرد خود و احترامی که به هم نوع خود می گذاشت همیشه مورد تحسین همه هموطنان ، دولتمردان هم عصر خود، به ویژه ربانیم و دیگر اساتید قرار می گرفت، منجمله «هاراو شولمهیالوز» و نیز «هاراو سلمان» خوگی که هنگام ورود به تهران، بنا بر خواسته حاخام اوریل از ایشان امتحان گرفتند و تأییدیه مبنی بر مقام «ربانوت» را به وی اعطا نمودند.
حاخام اوریل داویدی از فقه اسلامی نیز به خوبی آگاه بود. بر ادبیات فارسی شناخت داشت و به زبان عبری کلاسیک و مدرن نیز کاملاً تسلط داشت. وی هرزگاهی با دیگر علمای اسلامی و دیگر ادیان به ویژه با مرحوم علامه طباطبایی مراودات علمی داشت. نظریاتش را بر پایه اصول فن، بیان می نمود و در سخنرانی هایش نقطه آغاز و پایان مشخص بود. بدور از حاشیه، منطقی و مستند سخن می گفت و بیانات وی همواره نشان دهنده آگاهی و گستردگی دانش و بینش وی در الهیات یهود بود، وی در تدوین فرهنگ واژگان عبری- فارسی و فارسی- عبری با زبان شناس و فرهنگ نویس معروف «سلیمان حییم» همراه بود، به طوریکه مرحوم حییم در وصیت نامه خود، تکمیل فرهنگ فارسی به عبری خود را به شخص حاخام اوریل و افراد مورد تأیید ایشان منحصر نموده بود.
پس از وقوع انقلاب اسلامی در ایران و مهاجرت حاخام یدیدیا شوفط به خارج از کشور و خلاء نبود رهبر دینی، حاخام اوریل داویدی با وجود داشتن مسئولیت های فراوان به ویژه مسئولیت دادگاه شرع (بت دین) کلیمیان ایران، مسئولیت دشوار رهبری و مرجعیت دینی یهودیان ایران را پذیرفت؛ وی با پشتکاری خستگی ناپذیر در حساس ترین شرایط که یهودیان دوران سخت گالوت را تجربه می نمودنند و بار مشکلات به عناوینی باعث ایجاد بیم و هراس در آنها می شد، و فکر جلای وطن را در سر می پرورانیدند؛ وی تا حد زیادی موفق شد با درایت بر مشکلات چیره شودو و ضمن تشکل، حیاتی دوباره به جامعه ببخشد. وی نیز توانست رابطه ای مستحکم و صمیمانه میان اقشار کلیمی و سایر هموطنان و دولتمردان ایجاد نماید؛ همچنین بنا بر درخواست جمعی از همکیشان، ایشان نقش بسزایی در تدوین و تصویب اصلاحیه ی ارث یهودیان ایران ایفا نمود؛ ضمن آنکه با حضور فعال در ملاقات با مسئولین جمهوری اسلامی، بررسی قانون قصاص را در قوه قضاییه یاد آور می شد، همچنین هرجا که احساس می کرد وجودشان لازم است بدون هیچ تردیدی حضور می یافت و از اعتقادات خود، اعتبار، حیثیت و صیانت جامعه کلیمیان دفاع می کرد.
از دهه 1360 تا اواسط 1373 با بسته شدن محاضر حاخام یدیدیا شوفط، حاخام یوسف اورشرکاء، حاخام باروخ کهنصدق، مسئولیت انجام امورات یهودیان را حاخام اوریل شخصاً انجام می دادند. نیز در اکثر مواقع ایشان به عنوان ربای و رهبر مذهبی جامعه از دریافت هرگونه حقوق یا وجهی به عنوان دستمزد جهت بعضی از خدمات به ویژه جهت سخنرانی هایش خوداری می نمود.
ناگفته نماند، ایشان نخستین فردی بودند که در تهران تدریس تلمود را به صورت کلاسیک، و به شیوه پیشواهای معتبر شروع نمودند.
حاخام اوریل در سال 1373 به واسطه تراکم مسئولیت ها و ابتلا به ضعف و خستگی، از مسئولیت های محوله کناره گیری نمود. چندی بعد به جهت زیارت و دید و بازدید اقوام به اورشلیم عزیمت نمود، که با اصرار اطرافیان در همانجا مستقر گردید و دوران بازنشستگی را در خدمت جامعه به عنوان ربای سپری نمود. هاراو اوریل داویدی فرصت نیافت در زمان حیات خود، آثاری را که بی تردید می توانست در ارتقاء و احیای فرهنگ ایرانیان یهودی مؤثر باشد منتشر سازد.
ایشان در بیست و دوم حشوان سال 5766 عبری (برابر با چهارم آذرماه 1384 خورشیدی) در سن 81 سالگی دار فانی را وداع گفت.