ملا اورشرگا
با استناد به شجره نامه خانوادگی اورشرگا ، در دوران رونسانس ، هنگامی که یهودستیزی در اروپا در حال گسترش بود و یهودیان برای حفظ جان و ناموسشان مجبور به ترک زادگاه شان شدند ، اجداد اورشرگا به لهستان پناه بردند اما به واسطه گسترش یهود ستیزی در اروپای شرقی ، در اوایل قرن شانزدهم میلادی آنها مجبور شدند به مناطق جنوبی روسیه که نسبتاً از آب و هوای معتدل تری برخوردار بود کوچ نمایند . پس از مدتی ربی کیاس (قیاث) پدر جد اورشرگا به ایران مهاجرت می کند و در شهر سبزوار اقامت می نماید .
او برای امرار معاش پیشه ی تدریس علوم دینی و فقه یهود را دنبال می کند ، نیز همچنین نسل بعد از او پسرش ربی دانیال و نوه اش ربی شموئیل همانند وی به آموزش علم توراه به دیگر همکیشان در سبزوار و نواحی آن مشغول می شوند . خانواده اورشرگا بعد از تدوین و اجرای قوانین بر علیه یهودیان در عهد صفویه ، مجبور شدند به همراه عده ای از دیگر یهودیان ساکن نواحی شمال شرق ایران به مناطق جنوبی (کویری) به شهر یزد کوچ نمایند (زمان این مهاجرت احتمالاً مقارن با اواخر حکومت شاه سلطان حسین صفوی بوده است) .
ربی شموئیل در یزد صاحب پسری می شود ( البته از تاریخ تولد او اطلاع دقیقی در دست نیست) ، نام فرزندش را ” اور ” می خواند . در فرهنگ لغات عربی کلمه اور به معنی نور و روشنایی نیز کلمه شرگا در زبان آرامی به معنای چراغ می باشد که به نوعی بیانگر نور لایزال توراه مقدس می باشد . اورشرگا از دوران کودکی تحصیلات را در مکتب پدرش ملا شموئل آغاز نمود و بخوبی با مسائل دینی آشنا گردید ، دیری نمی گذرد که مدارج عالی دانش توراه را طی می نماید ، در دوازده سالگی از نظر معلومات دینی از پدرش پیشی می گیرد و جای او را به عنوان یک حاخام می گیرد . او از عنفوان جوانی فعالیت های فرهنگی ومذهبی خود را در کنیسای ” یوحید ” آغاز می کند و با فصاحت کلام ، با نطق شیوا و قوی به سخنرانی و دیبره توراه می پردازد ، همچنین با تفسیرهای بی نظیرش و نشان دادن اطلاعات خود از کلام توراه ، چنان جامعه را مجذوب و شیفته خود می کند ، بطوریکه طی مدت کوتاهی توانست مسئولیت رهبری دینی جامعه یهودیان یزد را به عهده بگیرد و با درایت و شایستگی تأثیر بسزایی در سر و سامان بخشیدن به اوضاع و احوال کلیمیان یزد و دیگر شهرهای اطراف آن بگذارد .
دیری نپائید آوازه شهرت این شخصیت روحانی (حاخام اورشرگا) به دیگر شهرهای یهودی نشین ایران منعکس گردد و باعث شود شهر یزد به عنوان یکی از مراکز مذهبی و مهد پیشوایان دینی یهود در ایران به شمار آید و به نام اورشلیم کوچک شهرت یابد . روایت است که مقام روحانیت حاخام اورشرگا (ازنظر عرفانی) به مرزی رسید که او موفق به آموزش شریعت یهود از زبان ” الیاهو هناوی ” (حضرت الیاس نبی) گردیده است . از اقدامات مهم اورشرگا تأسیس یشیوای (مکتب خانه) جهت آموزش توراه و معارف یهود بود . و همین امر باعث گردید ، تحولی شگرف در زندگی یهودیان یزد ایجاد نماید .
نا گفته نماند ، تا قبل از تأسیس یشیوا فقط تعدادی محدود از خانواده های ثروتمند قادر بودند برای فرزندانشان معلم سرخانه استخدام کنند و یا اینکه برای فراگیری فرایض دینی فرزندانشان را نزد مُلائی می فرستادند . اما خانواده های فقیر و کم بضاعت اغلب بچه های خود را یا در خانه نگاهداری می کردند و یا برای کسب معاش ، اجباراً به کارگاههای نخ تابی و یا پارچه بافی می فرستادند ، از این رو بخش عظیمی از افراد جامعه کلیمی یزداز سواد خواندن و نوشتن محروم بودند . نا گفته نماند ، برای اولین بار یک حرکت عظیم از اشتیاق در راستای کسب تحصیل در جامعه شکل گرفت بعدها بسیاری از نونهالان و جوان های خانواده های یهودی روانه یشیواهای حاخام اورشرگا شدند (که در بین آنان از خانواده های بی بضاعت هم کم نبودند) ، متعاقباً دانشجویانی هم از شهرهای اطراف به یزد آمدند تا از محضر حاخام اورشرگا بهره مند شوند ، از آن جمله ” ملا مشه قبصی ” که پس از آموختن در یشیوا به کرمان بازگشت و نظیر یشیوای حاخام اورشرگا را در محله یهودیان کرمان تأسیس نمود . بعد از او فرزندش “مُلاصیون” سرپرستی یشیوای را به عهده می گیرد و تا زمان (1947 میلادی) تأسیس مدرسه گنج دانش در کرمان کلاسهای آن یشیوای دایر بود .
دیری نپائید که با تلاش همه جانبه ملا اورشرگا و نیز همیاری یهودیان یزد در راستای بزرگتر نمودن مکتبخانه ، این یشیوا مبدل به میدارش ملا اورشرگا گردید . ضمن آنکه حاخام “اور” مجبور می شود که از زمان استراحت خود بکاهد و حتی ساعات فراغت خود در شب ها را اختصاص دهد به تربیت شاگردان جدید .
از ابتکارات این شخصیت روحانی و خیر اندیش جمع آوری هزینه های میدارش نیز همچنین اعانه برای مستمندان از طریق صدور قانونی (فتوا) جهت کسب 5 از درآمد قصاب های یهودی می باشد . ملا اورشرگا نسبت به اوضاع و احوال دینی و اجتماعی همکیشانش در دیگر شهرها و حتی آنسوی مرزهای ایران توجهی خاص مبذل می داشت و نسبت به مشکلاتشان بسیار حساس بود . او از هیچ کمکی دریغ نمی نمود . و در طول عمر پربار خود ، علاوه بر تربیت فرزندانی اندیشمند ، شاگردان بسیار زیادی را در راستای کسب دانش توراه تربیت نمود . او نه تنها نسل هم عصر خود را با قوانین و علم توراه آشنا نمود بلکه تأثیر بسزایی در نحوه تفکر نسل آینده از خود بجای گذاشت . از این رو در قرن حاضر در بسیاری از نقاط ، یشیواهایی با نام اورشرگا برپا گردیده است .
حاخام اورشرگا هنگام جوانی با همسرش ” ملکا ” پیوند زناشوئی می بندد که ماحصل این ازدواج دو فرزند پسر شموئل و مشه می باشد که همانند پدرشان مدارج روحانیت را در سطح «هاروا» طی نموده اند .
نیز دانشمندانی عالیقدر در علم توراه و کبالا می شوند . ضمن آنکه ایشان پیش از وفات مسئولیت رهبری جامعه یهودیان یزد را به دو فرزند خود واگذار نمود . ملااورشرگا یکی از بزرگترین مراجع دینی یهودیان در دوران معاصر به شمار می رود . او بواسطه معجزات و کرامات و داشتن علم وسیع در عرفان یهود (کبالا) بسیار مورد احترام یهودیان و غیر یهودیان ، نیز همچنین دولتمردان و حاکم وقت یزد بود .
روایت است که انجمن (حبرا) از او دعوت می کند به تهران بیاید و مسئولیت بیت دین را عهده دار شود . احتمال به یقین ملا اورشرگا ترجیح می دهد در یزد بماند و در راستای رسالت دینی خود انجام وظیفه کند . از او دو نامه خطاب برای یهودیان مشهد در سالهای 1782 و 1783 میلادی نوشته شده که در حال حاضر در موزه نیویورک نگاهداری می شود ( کپی آن هم در کتابخانه دانشگاه اورشلیم می باشد ) . نیز همچنین او با بسیاری از اندیشمندان کبالیست و روحانیون یهودی آن دوران به ویژه با ملا مشه هلوی ، روحانی برجسته کاشان و با ملا داریوش از روحانیون شیراز در ارتباط بوده است . نیز همچنین ” ملا سیمانطوب ملمد ” ملقب به طوبیا (مؤلف کتاب هاروت مشتمل بر اشعار مذهبی و عرفانی نربان فارسیهود شامل 370 بیت شعر) که در مشهد می زیسته یکی از شاگردان (سال فوت 1838 میلادی) برجسته ملا اورشرگا بوده است .
حاخام اورشرگا بن حاخام شموئل یکصد و سی و پنجمین نواده سلاله حضرت داوود ، در بیست و هشتم ماه حشوان سال 5554 عبری مطابق 1172 شمسی جان به جان آفرین تسلیم نمودو به دیار باقی شتافت .
آرامگاه “ملا اورشرگا” و دو پسر ایشان “حاخام شموئل” و “حاخام مشه” در بین یهودیان ایرانی از جایگاهی ویژه برخوردار است ، همه ساله بخصوص در سالروز وفات
این عالم ربانی جمع کثیری از یهودیان ، از اقصی نقاط ایران و حتی خارج از ایران
برای زیارت مقبره اش به شهر یزد می آیند و یادش را گرامی می دارند .
نیت می کنند و شمع روشن می کنند و از او که منبع برکات و کرامات بوده ، التماس دعا دارند . مریدان ملا اورشرگا هم در زمان حیات و نیز بعد از وفاتش ، همواره از ایشان به نیکی یاد می کنند . از “بعل شم طوو”نقل شده که گفته است ، من دوستی در دور دست ها دارم که نامش “حاخام اورشرگا” می باشد .
شجره نامه خانواده شرگا
ملا کیاس (قیاث) – ملا شموئل – ملا اورشرگا – ملا شموئل – ملا مشه – ملا یسحاق (ملا آق بابا) – ملا اور – حاخام یوسف اورشرگا
(برای بهتر دیده شدن شجره نامه روی آن کلیک کنید)
مطالب مرتبط
1- زیارتگاه اورشرگاه در یزد
2- میدراش هاراو اورشرگاه