صیون ابراهیمی در سال 1316 خورشیدی (1937 میلادی) در یک خانواده یهودی متدین در جوباره (محله یهودی نشین) اصفهان چشم به جهان گشود . پدر او “مراد ابراهیمی” از متعمدین بازار اصفهان بود و بیش از بیست سال ، در مشارکت با برادر بزرگترش در دو شهر رشت و اصفهان به تجارت مشغول بودند . مادرش “طاووس حخامیمی” تحصیل کرده رشته پرستاری و مامائی که پس از ازدواج مطبی را در خانه می گشاید و سالها به حرفه مامائی مشغول می شود .
پس از برقراری حکومت پهلوی و ایجاد فضائی آزادتر برای اقلیت های دینی ، صیون ابراهیمی شش ساله بود که پدرش با خرید خانه ای خارج از محله جوباره به مرکز شهر (پشت مسجد شاه اصفهان) نقل مکان می کند . به نقل از صیون این جا بجائی از یکسو باعث گردید ، ما از یک زندگی فلاکت بار در محله ای که در مقایسه با زندگی کردن در قرن بیستم فقط یک درجه بالاتر از زندگی غارنشینی بود، رها شویم ( ولی انصافاً روابط مابین همکیشان در محله جوباره سرشار از عشق و محبت بود ) و از سوئی دیگر باعث گردید که از تحصیل در مدرسه اتحاد (آلیانس) محروم شوم
صیون ابراهیمی تحصیلات ابتدائی را در مدرسه شمس گذرانید . با وجود اینکه او بعنوان اقلیت کلیمی از شرکت در کلاس های قرآن و فقه معاف بود ، معذالک به جهت علاقه به ادبیات فارسی و کنجکاوی در مورد دین اسلام ترجیح داد همانند دیگر شاگردان مسلمان در این کلاس ها حضور پیدا کند و قرائت قرآن را به خوبی فرا گیرد . وی در سال 1333 خورشیدی دوره متوسطه را در مدرسه ادب به پایان برد و دیری نپائید که همه خانواده به تهران کوچ نمودند .
پس از اتمام تحصیلات متوسطه صیون ابراهیمی برای ادامه تحصیلات عالیه رهسپار انگلیس شد و در سال 1340 خورشیدی پس از اخذ مدرک فوق لیسانس در رشته اقتصاد و حسابداری به وطنش بازگشت و بلافاصله در یکی از بزرگترین موسسه های حرفه ای و مالی بین المللی به نام کوپرز و لایبراند (Coopers & Laybrand) مشغول به کار گردید . صیون به جهت شایستگی و حسن لیاقت خیلی زود مدارج عالی کار را طی نمود و با پشت سر نهادن سالها سابقه خدمت و کسب تجارب مفید ، توانست به تعداد انگشت شمار صاحبان این موسسه بپیوند ، با پشتکار وی و شرکایش در این موسسه معتبر بین المللی بود که در طی مدت کمتر از بیست سال تعداد کارکنان این مؤسسه (کوپرز و لایبراند) از هشت نفر به بیش از پانصد نفر رسید .
صیون ابراهیمی در سال 1341 خورشیدی با همسرش “ناهید” از خانواده “رائین” پیوند زناشوئی بست ، حاصل این ازدواج دو فرزند دختر بودکه هر دوصاحب تحصیلات عالیه هستند .
صیون ابراهیمی در سال 1980 میلادی به امریکا مهاجرت می کند و در شهر لس آنجلس سکنا می کند . او پس از سر و سامان گرفتن در غربت ابتدا به شغل آزاد روی می آورد . بالاخره پس از مدت ها تلاش در سال 1982 به مدیریت آمریکن اکسپرس پذیرفته می شود و تا رسیدن به دوران بازنشستگی به خدمت خود در این مؤسسه ادامه می دهد .
صیون ابراهیمی از سال 1982 میلادی فعالیت های فرهنگی و اجتماعی خود را در لس آنجلس آغاز نمود ، ابتدا به عضویت فدراسیون یهودیان ایرانی درآمد و در کنار کمک به نیل به اهداف فدراسیون، بدلیل دلبستگی او به جمع آوری حکایت های زندگی یهودیان ایرانی ، به جمع نویسندگان نشریه شوفار – ارگان فدراسیون یهودیان ایرانی – پیوست و با ارائه مقالات اجتماعی به مجله شوفار باعث گردید فرصتی فراهم شود برای فعالیت های نوشتاری وی که از جوانی از دلمشغولیات او به شمار می رفت . دیری نپائید به عنوان سردبیر مجله شوفار پذیرفته شد و تا سال 1998 میلادی به فعالیت های فرهنگی پرداخت . ضمن آنکه در طی این مدت یادداشت های خود را در قالب مقالات تاریخی اجتماعی و نیز داستانهای کوتاه که اکثرا یادآور گذشته ای تلخ از محله جوباره اصفهان بود را به بقلم کشید . بعد ها مقالاتی را هم در دیگر نشریات اروپائی از جمله «روزگار نو» در پاریس منتشر نمود .
صیون ابراهیمی در همین راستای در مقام یکی از اعضاء هیئت امنای فدراسیون یهودیان ایرانی در لس آنجلس ، حضوری فعال در امور مسائل اجتماعی و فرهنگی هموطنان خود در غربت از خود نشان می دهد . مضافا بر آن او مدتی هم در برنامه های تلویزیون جام جم لس آنجلس و نیز رادیو صدا ایران به نقداز اوضاع اجتماعی ایرانیان در غربت می پردازد .
صیون ابراهیمی یک نویسنده سنتی و صاحب سبک می باشد که گذشته تاریخ و فرهنگ یهودیان ایرانی از دغدغه های اصلی اوست ، در سال 2014 میلادی اولین اثر خود را به زبان انگلیسی تحت عنوان « عشق پنهان در حجاب » به زیر چاپ برد . موضوع این کتاب داستان عشق دو جوان یهودی در بحبویه انقلاب است که در حقیقت روزشماری است از وقایع آن دوران که بر خود نویسنده کتاب رفته . اگر چه این کتاب اولین تجربه داستان نویسی او به شمار می رود ، با این وجود با موفقیتی چشمگیر بویژه در میان انگلیس زبانان روبرو شده است .
صیون ابراهیمی در اواخر سال 2016 دومین اثر خود را با نام « حکایت های کوچه یازده پیچ » منتشر نمود و همزمان ترجمه انگلیسی این کتاب توسط خودش ارائه گردید . در مصاحبه ای که با وی انجام گرفت اظهار نمود ، این کتاب دستاورد بیش از یک دهه تحقیقات وی می باشد که به دو زبان فارسی و انگلیسی در دسترس علاقمندان به تاریخ و فرهنگ ایرانیان یهودی بویژه یهودیان اصفهان قرار گرفته است . این نویسنده در آثارش کوشیده با درک زبان و حساسیت های موجود آن دوران اوضاع و احوال یهودیان را بشکافد، نقد کند و منعکس نماید .
بر همین اساس نوشته هایش از روح ، جان مردم و زادگاهش سرچشمه می گیرد و نماد واقعی باورها ، بیم هراس ها و آرزوهای هم نسلان خویش می باشد او در رمان (حکایت های کوچه یازده پیچ) غم غربت و دور شدن از دامان مادری که همیشه هم مهربان نبوده را با درک ابعاد آن و عمیق ترین معانی و مفاهیم نهفته در گذران روزگار با واژگانی لطیف و شعرگونه به نگارش درآورده.
صیون ابراهیمی به عنوان یک نویسنده مردمی در نقش تاریخ نگاری حکایت های محله نشینان یهودی ایرانی موفق گردید بخشی از داستان های جامعه باستانی و در حال انقراض یهودیان ایران را به قلم کشیده و بعنوان یکی از بهترین پاسداران داستانویسی ، زندگی سنتی مردم خویش شناخته شود .