منوچهر امیدوار در سال 1304 خورشیدی (1925 میلادی) در اهواز، از پدر و مادری اصفهانی تبار و فرهیخته که به زبان های انگلیسی و فارسی تسلط داشتند، چشم به جهان گشود. پدر او شیمعون، از صاحب منصبان در وزارت دارایی، بسیار مورد احترام و اعتماد بود و تا سال ها بعد از بازنشستگی نگذاشتند که آن وزارتخانه را ترک کند. به خدمت ادامه داد.
منوچهر امیدوار تحصیلات ابتدایی را در مدارس مختلف اهواز و تبریز (به حکم مأموریت پدرش به آن شهرها می رفت) و تحصیلات متوسطه را در کالج
آمریکایی (البرز تهران) به پایان رساند و چند سالی هم رئیس انجمن ادبی فردوسی مدرسه البرز بود، وی همچنین در سال هایی که در دبیرستان مشغول به تحصیل بود، نشریه “عالم یهود” را منتشر می کرد با وجود امکانات بسیار محدود و مشکلات زیاد، به هر شکلی بود آن نشریه کوچک را در جوامع پراکنده ایرانیان یهودی پخش می کرد. با تأسیس باشگاه برادران (با ریاست دکتر کرمانشاهچی) او مسئولیت معاونت و سخنگو سازمان را پذیرفت و با همت او اولین کلاس های آموزش زبان عبری برای دوشیزگان شکل گرفت، پس از مدتی با پیشنهاد وی باشگاه خواهران هم پایه گذاری شد (بعدها این باشگاه هسته تشکیل سازمان بانوان ایرانیان یهود گردید).
منوچهر امیدوار، پس از ورود به دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران در سال 1949 در رشته علوم سیاسی فارغ التحصیل گردید و از این دانشکده مدرک لیسانس خود را دریافت نمود. او رساله ی پایان تحصیلات خود را تحت عنوان ( یهودیان در عصر جدید و مسائل آنان ) با نمره بسیار خوب گذرانید و سپس وارد دانشکده ادبیات دانشگاه تهران شد و در سال 1337 خورشیدی (1957 میلادی) از این دانشکده نیز فارغ التحصیل گردید.
دیری نپائید از طرف وزارت آموزش و پرورش به عنوان دبیر مسئول امور تربیتی و آموزش مدارس فنی تهران مشغول به کار شد.
بعد از جنگ جهانی دوم ، منوچهر امیدوار برای روشن نمودن اذهان عمومی به ویژه یهودیان، علیه تبلیغات نازی ها و مسببین هالوکاست، اقدام به نوشتن مقالاتی برای روزنامه اطلاعات و دیگر رسانه ها نمود ، همین امر باعث گردید، او برای گذرانیدن دوره روزنامه نگاری وارد دانشکده روزنامه نگاری دانشگاه تهران شود. وی همزمان در مقام سردبیری مجله عالم یهود با ارائه مقالاتی به دیگر جراید پایتخت و مجله نسیم شمال (آرزوهای ما) و دیگر نشریات توانست ضمن کسب موفقیت، نام خود را به عنوان یک روزنامه نگار حرفه ای و مفسر سیاسی و اجتماعی به شهرت برساند. پس از مدتی، منوچهر امیدوار به دعوت دانشگاه اورشلیم ، جهت تدریس زبان فارسی رهسپار سرزمین مقدس شد.اگر چه قبلاً (در سال 1945) یک بورسیه تحصیلی به او داده شده بود تا برای ادامه تحصیل به آمریکا برود، اما او از این امر امتناع ورزید و ترجیح داد در ایران بماند و به ادامه تحصیل در مقاطع عالیه بپردازد. او طی دوران تدریس ، از سال 1948 الی 1956 دوران پرباری را در رشته های مختلف فرهنگی ، بویژه تدریس در دانشکده علوم شرقی دانشگاه اورشلیم (زبان و ادبیات فارسی) به ثمر رساند.
منوچهر امیدوار پس از بازگشت به وطن با همسرش ذلیخا از خانواده گبای پیوند زناشویی بست، ماحصل این ازدواج سه فرزند دختر و یک پسر می باشد. وی فعالیت روزنامه نگاری خود را همزمان با جنگ جهانی دوم، دوران اشغال ایران توسط متفقین و به دنبال استعفای رضا شاه پهلوی در مجله “عالم یهود” آغاز نمود، بیشتر نوشتارهایش حول محور مخالفت و مبارزه با نازیسم، فاشیسم و امپریالیزم بود و بیشتر ناسیونالیزم ایرانی را تشویق می کرد.
با شروع دهه 1330 خورشیدی و با پیروی از فضای حاکم بر کشور، همواره سعی بر آن داشت که او را به عنوان یک روزنامه نگار ایرانی بشناسند تا یک روزنامه نگار یهودی، و با ارایه مقالاتی در عرصه های مختلف فرهنگی ، اجتماعی و تخصصی، توفیقاتی را در کارنامه فعالیت های روزنامه نگاری خود ثبت نمود.
منوچهر امیدوار، پس از وقوع انقلاب اسلامی در ایران به اتفاق خانواده اش در سال 1979 به خارج مهاجرت نمود. او مانند گذشته بیشتر وقت خود را در ارتباط با ایرانیان یهودی صرف امورات فرهنگی نمود. در سال 1987 با تصمیمی که گرفته بود به آمریکا مهاجرت نمود. پس از استقرار و سرو سامان گرفتن در لس آنجلس به کارهای فرهنگی خود ادامه داد. ابتدا مسئولیت تأسیس و سمت تهیه کنندگی تلویزیون “ایران و جهان” را به عهده گرفت. بعد از مدتی، به عضویت منتخب هیأت مدیره فدراسیون یهودیان ایرانی درآمد و نیز عضویت هیأت مدیره انجمن مگبیت و سعدی (لس آنجلس) را پذیرفت، ضمن آنکه سمت سردبیر ماهنامه نشریه پیمان وابسته به بنی بریت و مدیریت تهیه برنامه تلویزیونی (شالوم) متعلق به سازمان خباد لوباویچ را نیز پذیرفت و با رادیوهای فارسی زبان شروع به همکاری نمود.
در سال 1992 (مرکز ایرانیان یهودی نیویورک) طی قراردادی، جهت همکاری در راستای غنی سازی امور فرهنگی یهودیان نیویورک، از وی دعوت به عمل آورند. منوچهر امیدوار، در اولین اقدام و همکاری با این مرکز فرهنگی انتشار (مجله پیام) و نیز مسئولیت سردبیری آنرا عهده دار شد. وی طی هفده سال، 881 نشریه را بطور مرتب هر هفته منتشر نمود. او در غربت کماکان به قولی افتان و خیزان تا آخر عمر به کار خود ادامه داد. منوچهر امیدوار ، طی سه نسل با چاپ و انتشار نشریه “عالم یهود” ، “پیام” و نوشتن مقالات مهم برای رسانه های فارسی زبان ، باورهای اجدادش، سرزمین موعودش و آرمان های دیرپای ناسیونالیستی خود را برای وطنش (ایران) بگونه ای موازی و هم سنگ حفظ کرد و از آن نوشت.
وی هر بار یک بیت از حافظ، مولانا، سعدی و دیگر فرهیختگان را با شیوایی در پیشانی سرمقاله پیام خود می نشاند،سپس بی هیچ درنگی از عشق خود به ایران می نوشت.
امیدوار یک ویژگی برجسته دیگر هم داشت. او روزنامه نگاری بود که در تمام شصت و اندی سال قلم زدن مداوم و تا آخرین دم از سلامت تحسین برانگیزی برخوردار بود. او حرمت قلم را آنچنان نگه داشت که در شأن یک نویسنده برجسته و شایسته بود.
در گردهمایی سال 2004 “دانشنامه ایرانیکا” او را به عنوان روزنامه نگار برجسته برگزید و طی مراسم بزرگداشت از او، نشان افتخار این دانشنامه را توسط “پروفسور یارشاطر” به او اهدا کرد.
نام پر افتخار امیدوار، دوبار در کتاب طلایی JNF (بنیاد بین المللی یهود) و یکبار در کتاب طلایی موسسه جهانی هداسا و همچنین در کتاب طلایی وحدت ملت یهود ثبت گردیده است.
منوچهر امیدوار در سال 2011، با همکاری دو تن از یاران دیرینه و فرهیخته (بهنار دیلمانیان و ناصر نظریان) ، ماحصل سال ها تلاش و پژوهش (گلچینی از مقالات) خود را در قالب کتابی تحت عنوان (مجموعه سخن سردبیر) به زیر چاپ برد و آنرا به همسر محجوب و وفادارش تقدیم نمود.
منوچهر امیدوار (روزنامه نگار فرهیخته و صاحب نام) در اکتبر 2012 دچار عارضه سکته مغزی گردید و پس از 9 ماه بستری بودن در بیمارستان، در جولای 2013 در سن 88 سالگی دارفانی را وداع گفت .
پس از درگذشت امیدوار ،مسئولیت سردبیری نشریه پیام به بهناز دیلمانیان واگذار شد .