اسحق بعلنث در سال 1317 خورشیدی (1938 میلادی) در یک خانواده متدین در شهر شیراز چشم به جهان گشود.
پدرش آقا مئیر بعلنث از صنعت کاران شیراز بود و سال ها از راه تولیدات ریخته گری امرار معاش می نمود.
اسحق بعلنث تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در مدرسه گنج دانش شیراز (کوثر) به پایان رساند، سپس دوره تربیت معلم را در یشیوای نوبنیاد که در شیراز تأسیس شده بود در جوار علمای مذهبی چون حاخام یهوشوع نتن الی، بن حیم و حاخام داراشان با موفقیت به اتمام رساند.
ضمن آنکه بعدها در پرتو استعداد و فراست ذاتی توانست نقش استادی را در همین حوزه دینی (یشیوای شیراز) عهده دار شود و به عنوان یک حاخام، وظایف محوله را به نحو شایسته ای انجام دهد. عشق و علاقه به امور فقه و شریعت یهود و همچنین نیازهای جامعه یهودیان شیراز در راستای حفظ و نگاهداری سنت ها و استحکام هر چه بیشتر باورهای ملی و قومی و نیز تعلیم و تربیت نوباوگان و جوانان، وی را بر آن داشت تا به عنوان اولین دانشجوی منتخب یهودی شیراز در شهریور 1348 خورشیدی رهسپار اورشلیم شود.
اسحق بعلنث طی چهار سال در یشیوای تیفرت و پورات یوسف زیر نظر ربانوت مجرب و عالیقدر چون هاراو عودیا یوسف، هاراو مردخای الیاهو، هاراو هفوتاو، هاراو رفائل ابو، هاراو قهن، ند.علوم دینی و شریعت یهود، توراه میشنا، گمارا و دیگر مدارج عالیه دینی پرداخت.و همانند دیگر هم دوره ای ها چون ربای الباز، ربای ماسلتون و ربای زعفرافی به نوبه خود مسولیتهای بزرگی را در دیگر جوامع یهودی جهان بعهده گرفت
بدین ترتیب اسحق بعلنث در سال 1352 خورشیدی موفق به اخذ پایان نامه علون فقیه (ربانوت) خود از شورای دادگاه اورشلیم به ریاست «هاراو عودیا یوسف» گردید.
ضمن آنکه طی تحصیل در سال 1350 با دختر خاله اش مهری از خانواده شیلیان که او نیز مشغول تحصیل بود ازدواج نمود و ماحصل این پیوند چهار فرزند پسر و دو دختر می باشد.
ربای اسحق بعلنث پس از فراغت از تحصیلات عالیه بلافاصله به وطن بازگشت و با استقبال گرم جامعه یهودیان شیراز روبرو گردید.
دیری نپایید به عنوان دبیر عبری به استخدام مؤسسه فرهنگی اوتصر هتورا شیراز درآمد و مسئولیت آموزش توراه و تعلیمات علوم دینی به وی محول گردید . پس از مدتی حاخام نتن الی به جهت تصدی معاونت مؤسسه فرهنگی اوتصر هتورا، شیراز را ترک نمود و راهی تهران شد. از این رو به عنوان جانشین حاخام نتن الی، مسئولیت اوتصر هتورا شیراز به عهده ربای بعلنث نهاده شد.
از همان ابتدا عمده فعالیت های ربای بعلنث در جهت رفع کمبودها و سرو سامان دادن به مسائل آموزشی و اجتماعی جامعه یهودیان شیراز قرار گرفت. او به منظور بهبود اوضاع اجتماعی جامعه و نیز ساماندهی به محیط آموزشی و فرهنگی به ویژه اداره مدارس کوثر، از هر موقعیتی به نحوه شایسته بهره می برد. در این راستا نه تنها با انجمن خیریه شیراز، بلکه با انجمن کلیمیان تهران و دیگر نهادهای فرهنگی شهرستان ها در ارتباط و نیز در رفق و فتق امور اجتماعی و مسائل مذهبی یهودیان، نقش بسیار مؤثری را ایفا نمود. توجه به مسائل فرهنگی و مذهبی به ویژه مشکلات خانواده های کم درآمد، در سرلوحه فعالیت های وی قرار گرفته بود.
در اوایل دهه 1350 ،زمانیکه فقر و تهیدستی در میان جوامع یهودی به ویژه در بین یهودیان شیراز خودنمایی می کرد و بیشتر منازل از امکانات بهداشتی مانند حمام در منازل خود محروم بودند و فقط یک حمام عمومی مخروبه برای یهودیان شیراز وجود داشت که از نظر بهداشتی فاقد استاندارد، و استفاده از آن همیشه با مشکلات فراوانی همراه بود، ربای بعلنث با تلاشی پیگیر و کاردانی خود توانست با استفاده از کمک های مردمی و انجمن خیریه شیراز در بخشی از زمین های جنبی مدرسه کوثر یک باب حمام عمومی مدرن و بهداشتی و یک باب میقوه کاشر جهت استفاده بانوان یهودی احداث نماید.
از دیگر معضلاتی که جامعه یهودیان شیراز از دیرباز با آن درگیر بودند مسئله امور ذبح و کشتارگاه بود، او برای رفع این مشکل ابتدا به منظور تربیت شوحط های آگاه و متبحر، اقدام به ایجاد دوره های آموزشی نمود و با آموزش چندین نفر از جوانان علاقمند نه تنها مسئله ذبح در شیراز را حل نمود، بلکه با اعزام موقت شوحط به شهرهای بزرگ به ویژه تهران و سپس با آموزش جوانان علاقمند تهرانی در امور ذبح و کشروت، توانست خلاء کمبود شوحط را هم برای همکیشان تهرانی حل نماید. از دیگرفعالیت های ربای بعلنث ایجاد دوره های آموزشی جهت تربیت موهل واجد شرایط برای جامعه شیراز، اصفهان و کرمان بود وی همچنین جهت تأمین مصای مورد نیاز جامعه که هر ساله بصورت یک مشکل درآمده بود شخصاً با تلاش و همکاری انجمن خیریه شیراز، اقدام به تأسیس یک واحد مصاپزی منطبق با موازین بهداشتی و قوانین مذهبی نمود، ضمناً ترتیبی اتخاذ کرد که دانشجویان مقیم شیراز و مسافرین بتوانند در ایام پسح از نظر سکونت و استفاده از مواد غذایی کاشر دچار مشکل نشوند.
بدون تردید انتصاب ربای بعلنث در مقام جانشینی حاخام نتن الی، آغاز تحولی بزرگ و ارزشمند برای جامعه یهودیان شیراز به شمار می رود. او به منظور اشاعه و ترویج شریعت یهود، بطور کلاسیک در جامعه، اقدام به تربیت گروهی از جوانان داوطلب به عنوان مسئولین مذهبی که قادر باشند به سهم خود، بخشی از کمبودها و مشکلات جامعه یهودیان را با ارشاد و راهنمایی کردن برطرف کنند. از این رو از میان دانشجویان علاقمند و واجد شرایط، داوطلبینی را انتخاب و شروع به آموزش آنان در چهار گروه نمود، گروه اول، گروه شوحط ها برای انجام ذبح، گروه دوم شالیح صیپور، گروه سوم شالیح صیپور یا خزانیم و گروه چهارم مدرسین توراه جهت آموزش قرائت توراه به نونهالان
مسئله جوانان برای ربای بعلنث همیشه حائز اهمیت بوده. از این رو به موازات دیگر فعالیت های فرهنگی، اقدام به تشکیل کلاس های تلمود توراه در ستوه مختلف سنی در مدرسه کوثر و کنیسا های دیگر نمود. بطوریکه کمتر از یک دهه تحویل و دگرگونی وسیعی در سطح کل جامعه یهودیان شیراز در راستای رعایت قوانین مذهبی و اجرای آئین های دینی پدید آورد.
همچنین با کوشش و جدیتی که در این امر انجام داد، او موفق شد، تعدادی از جوانان با استعداد وعلاقمند که با اشتیاق، برنامه های متراکم آموزشی فوق را دنبال می نمودند و نیز جهت رسیدن به جایگاه ربانیم، مطالعه و سعی و تلاش می نمودند، موفق شدند، آخر الامر درجه ربانوت (سمیخا) را دریافت نمایند.
ربای بعلنث در مقام یک معلم و رهبر روحانی با عنوان مرجع دینی یهودیان شیراز در راستای حفظ شئونات مذهبی و اشاعه دین و آئین یهودیت در میان همکیشانش، نه تنها توانست موفقت های چشمگیری را کسب کند، بلکه در نظام فرهنگی و دینی، نام خود را در جامعه شیراز پرآوازه کند.
ربای بعلنث در سال 1367 خورشیدی به تهران کوچ نمود، دیری نپایید بدنبال انجام وظیفه و حفظ رسالت مقدس خود، ابتدا در مدرسه آقاجان ابریشمی به تدریس علوم دینی پرداخت. سپس در چندین کنیسای مهم تهران (ابریشمی، یوسف آباد، عبداله زاده، حکیم و …) در شب های شبات با ایراد و سخنرانی های مذهبی ( دیوره توراه) حضار را ارشاد و نیز به تعلیم امور دینی جامعه می پرداخت ، ضمن آنکه نهال تأسیس کلاس های تلمود تورا را بنیاد نهاد.
ناگفته نماند او به دنبال فعالیت های آموزشی و فرهنگی که در تهران انجام می داد، ارتباطش را با مراکز فرهنگی و مذهبی دیگر شهرها به ویژه شیراز حفظ کرده بود، و در هر فرصتی برای انجام میتصوای بریت میلا و کتوبا، با دعوت که از وی بعمل می آمد به دورترین نقاط راهی شد تا دین خود را به همکیشانش ادا کند.
ربای بعلنث در سال 1371 خورشیدی (1992) تن به یک مهاجرت ناخواسته می دهد او به همراه خانواده اش جلای وطن نمود و رهسپار غربت می شود. ابتدا به نیویورک سپس به لس آنجلس وارد می شود. پس از استقرار در لس آنجلس، بلافاصله به دنبال فعالیت های مستمرش در ایران و به نسبت ضرورت ها در محیط جدید، در مقام ربانوت مسئولیت های را عهده دار می شود. پس از مدتی، مسئول کنیسای «اوهل مشه» از ربای بعلنث دعوت می کند، تا مسئولیت ربانوت این کنیسا را بپذیرد، ربای بدلیل تراکم جمعیت همکیشان ایرانی در این شهر و نیازهایشان به مسائل مذهبی، به ویژه جهت ضرورت اجرای مراسم مذهبی و حفظ سنت های فرهنگی این پیشنهاد را قبول می کند.
او همانند گذشته، توجه به مسائل جوانان را در صدر فعالیت های خود قرار می دهد و برای آموزش علوم فقه و ارشاد آنان جهت تدریس کلاس های روزانه و شبانه را تأسیس نمود.
دیری نپایی، فعالیت های ربای بعلنث در پرتو درایت و کاردانی و با استفاده از تجربیات گذشته، با استقبال جامعه ایرانیان مقیم لس آنجلس روبرو گردید و در مدت کوتاهی اجرای بسیاری از مراسم بریت میلا، کتوبا ، برمیصو، بت میصوا و نیز شرکت در مراسم تشریح، به وی محول می شود.
ضمن آنکه برای بهبودی اوضاع و احوال همکیشان، طرف مشاوره بعضی از نهاد های فرهنگی، کنیساها و سازمان های آموزشی قرار گرفت. در اواسط سال 1990، با توجه به دلیل قدیمی بودن ساختمان کنیسای «اوهل مشه» و استجاری بودن آن، ضرورت ایجاب می کند که محلی وسیع تر و شکیل تری را برای افراد جامعه فراهم نمایند.از این رو با همت ربای بعلنث و با کوشش مسئولین و نیز همیاری افراد خیراندیش ، ساختمان جدید و نسبتاً وسیعی، تحت عنوان مرکز فرهنگی «اومل مشه» ایجاد گردید.
فعالیت های گسترده و انجام وظایف خطیر ربای بعلنث باعث گردید بر محبوبیت وی افزوده گردد. از سوی دیگر نیاز مبرم جامعه یهودیان نیویورک باعث نقل مکان مجدد ربای به نیویورک شود. اگر چه طی این سال ها، او دائماً بین لس آنجلس ونیویورک در رفت و آمد بود ، اما به جهت ضرورت مجبور بود وقت بیشتری را در بین همکیشان در نیویورک سپری کند. از خدمات مهم ربای بعلنث همکاری در احداث کنیسای مجهز و مدرن ( در سه طبقه) در منطقه بروکلین می باشد. علیرغم تقسیم شدن فعالیت های ربای نیویورک و لس آنجلس، با این وجود در هر دو منطقه کوچکترین وقفه در پیشبرد اهدافش رخ نداد، طی این مدت با موفقیت پاسخگوی به نیازها و رسیدگی به مشکلات و نیز اداره کنیساها و سرپرستی کامل مربوطه را انجام می دهد. از خصوصیات شاخص این شخصیت روحانی، خودداری از گرفتن دستمزد بابت خدماتش (اجرای مراسم مذهبی و سخنرانی ها) در ارتباط با جامعه
می باشد.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *