حاخام رحميم ملمد

حاخام رحميم ملمد كهن بن خئیم

حاخام رحميم ملمد كهن بن خئیم (۱۸۶۵-۱۹۳۲) ، نويسنده كتاب معروف زيخرون رخميم (זיכרון רחמים).
اكثر ايرانيان یهودی با كتاب زيخرون رَحميم آشنا هستند. كتابى كه به زبان عبرى فارسى (فارسيهود) نوشته شده و تفسيرى است بر تمام پاراشاهاى تورات مقدس.
حاخام رحميم ملمد كهن نويسندهء اين كتاب، در 25 الول سال 5625 عبرى (1865 ميلادى) مطابق با 1243 خورشیدی در شهر شيراز به دنيا آمد. پدرش حئیم و مادرش طوطی نام داشت، متاسفانه در سه سالگی مادرش وفات یافت و پدرش به ناچار برای حفظ خانواده با دختر جوانی به نام سارا ازدواج کرد.
رحمیم با همکاری سارا نامادریش، در مکتب پدرش تا سن نه سالگی تورات را آموزش دید.
او با استعدادی که از خود نشان داد، چنان پیشرفتی کرد که در سن یازده سالگی تبحر خاصی در گفتن دیوره توراه(گفتن روایت‌های تورات) پیدا کرد. از این رو به او لقب «ملا کوچیک» (מולא קוצ,יק=קטן ) دادند.
حاخام رحميم در سن پانزده سالگی به بیماری بدی مبتلا شد، به‌طوری که از وی قطع امید شد. ولی به خواست خداوند و دعای خیر نزدیکان به‌طور معجزه آسا، بهبود یافت. او در سن هجده سالگی با پیشنهاد یکی از اقوامش با دختری به نام استر از خانواده حاخام آقائی ازدواج کرد. حاصل این ازدواج ابتدا دو دختر بود که شور بختانه دخترهایش در سن یک سالگی و سه سالگی با ابتلا به بیماری آبله فوت کردند، سپس او صاحب دختر سومی شد که نامش را حنا (خانوم) گذاشتند. سال‌ها بعد حاخام رحمیم صاحب فرزند پسری شد که متاسفانه او هم در سن سه سالگی فوت کرد. بعدا فرزند دیگرش نیز سقط ‌شد و همسرش برای ششمین بار باردار شد. در زمان بارداریِ همسرش و طبق خوابی که دیده بود، با عده‌ای از افراد شهر که راهی عراق بودند، علارغم مخالفت همسر و پدرش در اوایل دهه 1890 میلادی راهی عراق می‌شود. در پیام تلگرامی متوجه می‌شود که همسرش پسری به دنیا آورده در نهایت حاصل ازدواج او با همسرش دو پسر عزرا صيون ملمد كوهن ویعقوو ملامد کوهن و دو دختر حنا خانوم و حیا ویدا می‌باشد.

حاخام رحميم ملمد كهن پس از بازگشت از عراق، تصمیم می‌گیرد که به يروشالئيم مهاجرت كند ولی با مخالفت شدید نزدیکان و بزرگان جامعه شیراز مواجه می‌شود به‌طوریکه مجبورمی‌شود پنهانی شیراز را ترک کند. بعدها همسرش به همراه حنا دخترشان و شائول دامادشان به ییسرائل مهاجرت می‌کنند و به او ملحق می شوند.
حاخام رحميم در شهر زیبای یروشالئیم،مستقر و در کنیسا و بت میدراشی به نام شعیر رحمیم(שערי רחמים) مشغول به ادامه فعالیت‌های مذهبی می شود. ار با همکاری دوستش هاراو اوراهام اسحاق هکوهن کوک وقت خود را بیشتر صرف تدریس و نوشتن کتاب‌هایش می‌کند.

او در تاريخ چهارم شواط سال 5692 عبرى (1932 ميلادى) در سن شصت و شش سالگى به عولام هبا، گن عدن عليون نائل شد و در کوه هزیتیم ( הר הזיתים ) يروشالئيم به خاك سپرده شد.

از حاخام ملمد كهن، كتاب‌هاى زيادى به جا مانده، كه اكثر آنها تفسير و پيروش بر روى توراه ، تهيليم و زوهر مقدس می باشد.
از كتاب‌هاى حاخام رحميم ملمد كهن مي‌توان به :
כיסא רחמים (كيسه رحميم)👈تفسير عرفانى پاراشاهاى هفته
ישועה רחמים (يشوعا رحميم)👈تفسير پيرقه آوُت يا نصايح پدران
צדקה רחמיח (صداقا رحميم)👈تفسير بر پنج مگيلا
חיי רחמים (خى ِ رحميم)👈تفسير بر زوهر و ليمود مراسم شب بريت ميلا
עתרת רחמים (عَطِرت رحميم) 👈تفسير تهيليم
זיכרון רחמים (زيخرون رحميم)، 👈تفسير فارسيهود بر پاراشاهاى هفته نام برد.

براى اکثرا إيراني‌ها، معروفترين اين كتاب‌ها، كتاب ِزيخرون رخميم است زیرا اين تنها كتاب حاخام ملمد است كه با زبانى ساده و شيوا و به زبان فارسيهود (عبرى فارسئ) نوشته شده است.
كتاب ِزيخرون رخميم، سال‌هاى زيادي است كه در اكثر كنيساهاى ايران خوانده مي‌شد و طرفداران زيادى داشت
זכר צדיק לברכה
يادش را گرامى ميداريم…

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *