واژگان کاشی = واژگان فارسی | واژگان کاشی = واژگان فارسی |
آرو = امروز | وچه =بچه |
سِبا = فردا | روماد = داماد |
هیزری = دیروز | دُوُت =دختر |
هریشو =دیشب | جَن =زن، همسر |
اَو = آب | دیم = صورت، رخ |
اِذنه =آدینه،جمعه | نالی = تشک خواب |
واد = باد | خومون = خودمان |
ویشه = گرسنه | بِشو = رفت |
آلیچهگوجه = درختی | دارو = دارد |
قِلا = کلاغ | میرمادار = بادرایت ،با کیاست |
اُشنیجه = عطسه | واجار = بازار |
بوره = بیا | زقینیات = تلخ |
باره = بیاور | وِدی = بری |
بشیم = برویم | نومّا = یکم ماه، روز اوّل ماه، ماه جدا |
نیام = نمی آیم | خارَت = کوکو سبزی |
وانام = می گذارم | گُندیتوِه = کتلت |
بِنگارید = حرف بزنید | چهزونام = چه می دانم |
گویش کلیمیان کاشان
نام صاحب اثر
نوع گویش
گفتار
نوا
لهجه
گویش کلیمیان کاشان
به موازات سکونت یهودیان در مناطق گوناگون ایران، از دیرباز، گویش های متفاوتی نیز پدیدار شده که مبتنی بر زبان های باستانی ایران (از جمله زبان پهلوی) و زبان های محلی اند. این گویش ها ، معدود واژگانی را نیز از زبان عبری در خود دارند. به بیان دیگر، «کلیمیان ایران در گوشه و کنار کشور واز دو هزار و هفتصد سال پیش بار امانتی بس گران را بر دوش کشیده و پُشت به پُشت به فرزندان خود سپرده اند. این امانت، گویش های گوناگون کلیمیان است که از کهن ترین ویژگی های زبان های ایرانی برخوردار است و گاه، همپایه با زبان های فارسی باستان می شوند و گاه کلید گشایش برخی رازها در زبان فارسی »
تاکنون در مطالعات انجام گرفته در این زمینه، از گویش های کلیمیان اصفهانی، یزدی، کرمانی، شیرازی، همدانی، کاشامی، خوانساری، مشهدی، ملایری، اراکی، تویسرکانی، استرآبادی، نهاوندی، بروجردی، گلپایگانی، کردستانی، و کرمانشاهی یاد شده است. البته پژوهش های زبان شناسانه ی مستقلی نیز درباره ی برخی از این گویش ها، از جمله گویش های کلیمیان در اصفهان، یزد و همدان انجام پذیرفته است .
مجموعه ی این گویش ها (سوای دو گویش کلیمیان ارومیه و کردستان) در قلمروی زبان فارسی جای داشته و ارتباط چندانی با زبان عبری ندارد. از این رو ، می توان این گویش ها را به گونه ای در دو گروه « گویش های ایرانی» و « گویش های سامی» نیز جای داد.
پیدایش و طراحی این گویش ها، ضمن وابستگی به گویش ها و زبان های محلی در ایران، صرفاً به منظور ایمنی اجتماعی و جلوگیری از درک مکالمات افراد جامعه توسط دیگران و نوعی سواد اجتماعی بوده است. به طور کلی گویش ها یا لهجه های نواحی کاشان، اصفهان، سمنان نشان از زبان پهلوی اشکانی( زمان اشکانیان) دارند. گویش های شمال شرقی، در محدوده ی میان کاشان و نطنز رواج دارد و تعداد آن ها زیاد است . در بین این گویش ها، گویش کلیمیان کاشان و گویش مجاور آن یعنی آرانی (زبان اهالی آران) شمالی ترین گویش ها به شمار می آیند. گرچه «گویش مردم کاشان» در کنار « گویش کلیمیان کاشان» بر پایه ی مبانی زبان شناسانه در چارچوب مطالعات خاورشناسی مورد توجه قرار گرفته، اما در این زمینه، هنوز جای پژوهش های مستقل و مقایسه ای به زبان فارسی خالی است .
گویش کلیمیان کاشان (زبان کلیمیان کاشانی) همراه با سایر گویش های کلیمیان ایران را باید در چارچوب مجموعه زبان های جیدی یا لاتورایی مورد توجه قرار داد. این گویش ها که با گویش محلی سایر کاشانیان متفاوت است. در برخی واژه ها و اصطلاحات، با گویش کلیمیان اصفهان مشترکاتی دارد . آشنایی با چند واژه مربوط به مکالمات روزمره و خانوادگی می تواند تغییرات تلفظی و یا مشابهت های واژگانی این زبان در مقایسه با زبان فارسی را نمایان سازد.
همچنین داستان کوتاه به گویش یهودیان کاشانی «سیپک خی نیا» نمونه ای از مجموعه فرهنگِ مردم یا خُلق و خو و نیز چگونگی جمله پردازی آنان به شمار می آید .
کودکان کلیمی تا پیش از مدرسه رفتن تنها با گویش یا زبان کاشی سخن می گفتند و متون الهیات عبری را ترجمه می کردند. این گویش برای مسلمانان کاشان و نطنز نیز آشنا بود.
به طور کلی، نسل پیشین کلیمیان کاشان نیز مانند دیگر همکیشان خود در سایر شهر های ایران، فارسی را به خط عبری می نوشتند. چندان که حتی تا این اواخر در نامه نگاری به فرزندان تحصیل کرده ی خود، همچنان از این خط استفاده می کردند. گویش آرونی و بید گُلی، درست همان گویش یهودیان کاشان است و چه بسا خود، نشان دهنده ی این واقعیت است که اهالی این منطقه، در گذشته همگی یهودی بوده اند اما تحت شرایطی، ناگزیر به تغییر مذهب خود شده اند .
منابع مورد استفاده :
کتاب بَر بالِ خِرد پژوهشی از گوئل کهن
دیگر آثار این شخصیت
هیچ نتیجه ای یافت نشد