گویش یهودیان اصفهان
نام صاحب اثر
نوع گویش
گفتار
نوا
لهجه
یهودیان اصفهان نیز مانند دیگر ایرانیان، وابسته به ناحیه یا شهر محل سکونت خود، گویش ویژه ای را در قلمروی زبان پارسی به خود اختصاص داده اند. این گویش، در کنار گویش های یهودیان یزدی، تویسرکانی، اراکی، کرمانی، شیرازی، همدانی، مشهدی، کاشانی، بروجردی، ملایری، نهاوندی، استرآبادی، خوانساری، خمینی، گلپایگانی و کردی، کم و بیش، مجموعه گویش ها یا زبان های جیدی یا لاتورایی (غیر توراتی) را در گستره ی جغرافیای مردم پارسی زبانِ ایران و نیز افغانستان و برخی جمهوری های آسیای شمالی و خاور ایران تشکیل می دهند. گفته می شود اکنون در ایسرائل، بیش از 65 هزار نفر از ایرانیان مهاجر کشور، به این زبان ها (مجموعه گویش ها) تکلم می کنند.
گویش یهودیان اصفهان، در زمره ی گویش های دیرپاست که از ویژگی های زبان شناسانه ی نسبتاً دقیقی برخوردار است و بسیاری از واژه های زبان پهلوی (زبان ایران باستان) را در بر می گیرد.جالب این که کلیمیان اصفهان در قدیم، همچنان که زبان پارسی را به خط یا الفبای عبری می نوشته اند، تراوشات ادبی خود را نیز به این گویش و به خط عبری می پرداخته اند. نقش کلیمیان اصفهان در ادبیات پارسی-یهودی، یعنی آثاری به زبان پارسی و خط عبری در زمینه های دینی، در حکومت ایلخانیان (759-635 خورشیدی/ 1380-1256 میلادی) به اوج خود رسید.
گرچه کلیمیان ساکن در هر سه ناحیه ی دردشت، گلبهار و محله ی جوباره به زبان پارسی- زیان رسمی کشور- تکلم می کرده اند، اما گویش یهودیان اصفهان که مشابهت ها و واژه های مشترک زیادی با زبان پهلوی دارد، تا سه دهه ی قبل، صرفاً در بین کلیمیان ساکن در محله ی جوباره رایج بوده است. در حال حاضر، تکلم به این گویش از قلمروی شهر اصفهان فراتر رفته و در برخی از مناطق اطراف، از جمله در گَز و سِده یا همایون شهر نیز جاری است. البته گفته می شود که مردم این دو شهر، در زمره ی آخرین گروه از جامعه ی بزرگ کلیمیان اصفهان بوده اند که چند قرنِ پیش، ناگزیر به تغییر دین و مسلمان شده اند. در گویش کلیمیان اصفهان، مُشابه با دیگر گویش های ایرانیان کلیمی در سایر شهرهای کشور، چندین واژه ی عبری نیز وجود دارد که مربوط به مراسم یا مناسبت ها و اصطلاحات دینی یهودیان می شود." از جمله : «مَصا» :(نان فطیر یا وَرنیامده) که در خلال عید «پِسَح» (در آغاز بهار) مصرف می شود؛ «شبات» : روز هفتم هفته یا شنبه ؛ «بِراخا» : برکت یا دُعای پیش از بهره مند شدن یا مصرف کردن؛ «کاشر» : حلال و بهداشتی بر پایه مقررات و دستورات تورات؛ «سوکوت» : عید سایبان در آغاز پاییز در حوالی مهرگان؛ «مُوعِد» : عید، جشنواره" از نظر همگونی، بر پایه ی گروه بندی علمی گویش های مرکزی ایران، گویش کلیمیان اصفهان، همراه با گویش های «کفرونی، گزی، وَرزنه ای و سِده ای»، در چهارچوب «گویش های جنوب باختری» قرار می گیرد.
به طور کلی، مطالعه و شناخت گویش های اصفهان و از جمله گویش یهودیان اصفهان، از سده ی نوزدهم میلادی توسط زبان شناسان غربی آغاز شد. این بررسی ها از دهه ی 1340 خورشیدی (1961 میلادی) با تکیه بر پیشرفت های علمی پدید آمده در زمینه ی زبان شناسی و ورودِ پژوهندگان ایرانی به این عرصه، اوج گرفت. اشاره به چند واژه مربوط به اصطلاحات خانواده و امور روزمره در گویش کلیمیان اصفهان می تواند به عنوان نمونه، تا حدودی، چگونگی تبدیل واژگانی و تلفظی برخی واژه ها در مقایسه با زبان پارسی و سایر گویش های «لاتورایی» (غیر توراتی) جوامع یهودی در دیگر شهرهای ایران را نمایان سازد :
بُوواپدر
مازمادر
خُخخواهر
به زاربرادر
پیرپسر
دُتدختر
وِچهبچه
باخاجِهپدربزرگ
بُوسورهپدرزن
مازجَنمادر زن
جَنهمسر (زن)
مِرههمسر (مرد)
اُوآب
جَندگیزندگی
اُزونزبان
پِرِهپریروز
شِوشب
اِم شِوامشب
اِی شِودیشب
پَس سِباپس فردا
اِزِریدیروز
دَسدست
شَلبِتشربت
زومازداماد
آریسعروس
تاجه آریستازه عروس
برگرفته از کتاب : همراه با فرهنگ
مطالب مرتبط :
فرهنگ لغات یه ودیان اصفهان
دیگر آثار این شخصیت
هیچ نتیجه ای یافت نشد