تاریخ پر فراز و نشیب قوم یهود در پراکندگی، تنها تاریخ تعقیب، آزار و کشتار نیست. در کنار این نیش های جانکاه، نوشِ خلاقیت، سازندگی و آفرینش اثرات مهم مذهبی، اخلاقی، عرفانی و ادبی نیز همدوش بوده اند. در این راستا تاریخ یهودیان ایران مستثنی نیست. ویژگی قوم یهود که در هر اقلیم جغرافیایی و اجتماعی، اقلیتی آسیب پذیر بوده است و همواره در معرض تأثیرات و فشار فرهنگ اکثریتی که در میان آنان می زیستند قرار داشته است، انعطاف پذیری و جذب و حل قالب های ظاهری فرهنگ و زبان اکثریت در خود بوده است و از زبان اکثریت چون وسیله و اهرمی برای خلق و نشر آثار مذهبی خویش استفاده کرده است. زمانی با زبان یونانی به بیان و توجیه تورای خود پرداخته است و نمونه بارز این مکتب، فیلو اهل اسکندریه در قرن اول میلادی است و زمانی با زبان آرامی به تفسیر و شرح توراه پرداخته است. ترجمه های معروف به «اونقلوس» و «یوناتان» از تورا به زبان آرامی، متون عظیم و عمیق تلمود بابلی و میدراش ها نتیجه آن است. زمانی نیز با لسان عرب، تورا و فلسفه و تفاسیر را نوشته است. در قرن اخیر در ممالک انگلیسی زبان ما شاهدیم که چگونه اکثر آثار کلاسیک مذهبی یهودی به زبان انگلیسی ترجمه و تفاسیر علمای یهود نیز با همین زبان به آن ها اضافه شده اند.
در یهودیت بزرگترین و مهمترین آرمان، آموزش علم توراه است. جامعه و یا فرد یهودی فاقد دانش یهودی و ناتوان از باروری و گسترش آن، محکوم به زوال، فراموشی و اضمحلال در میان دیگران خواهد بود. اگر یهودیان ایران بنا به شهادت تاریخ، بیش از 2700 سال در ایران ماد و هخامنشی تا امروز به نام یهودی باقی مانده اند، علت اصلی و اصولی آن پویایی، خلاقیت و علاقه آن ها به فرهنگ یهود و یهودی زیستن ایشان بوده است.
یهودیان ایرانی بر خلاف یهودیان بابلی و اسپانیایی که آثار خود را به زبان عبری، آرامی و عربی می نوشتند، آثار مذهبی خود را بیشتر به زبان پارسی و به صورت شعر بجای گذارده اند. به سخن دیگر از قالب های ادبی رایج در نثر،شعر و ادب پارسی بهره گرفته اند و اندیشه های مذهبی و ترجمه های متون تورا و احادیث را با محتوای یهودی نقل کرده اند. در این میان، کتاب مقدس تورا و رویدادهاو قصه های آن بیش از سایر آثار مذهبی در مد نظر شاعران و ادیبان یهودی ایران قرار گرفته است. در سایر زمینه های مذهبی بویژه تفاسیر تلمود یا فقه و سؤال و جواب های شرعی، آثار زیادی به دست ما نرسیده است. اما انکار وجود آن ها نیز بی انصافی محسوب می شود، زیرا جامعه یهودی برای بقا و استمرار خویش به دانش و آموزش قوانین اصولی یهودی نیاز دارد و به طور یقین در این زمینه ها نیز یهودیان ایرانی هم آگاه بوده اند و هم اثراتی از خود بجای گذارده اند که متأسفانه از بین رفته و یا در گوشه و کنار کتابخانه های معتبر دنیا در انتظار انتشار هستند.
شاهین فرد گمنامی است که حتی نام واقعی او برای همگان مکتوم مانده است، نه زادگاهش معلوم و نه استادان او مورد شناسایی قرار گرفته اند. برخی او را اهل شیراز و عده ای اهل کاشان دانسته اند. استاد امنون نتصر در یکی از مکالمات شخصی اظهار داشتند که به نظر ایشان امکان دارد که مولانا شاهین اهل بلخ بوده باشد.
شاهین برای به نظم کشیدن پنج کتاب اول توراه از دست مایه ی غنی علم و آگاهی به منابع اصلی توراه و روش های تفسیری آن بوسیله ی علمای یهود برخوردار بوده است. علمای تورا چهار روش کلی برای تفسیر و توضیح متون تورا تعیین کرده اند که عبارتند از : اول پِشَط- هدف از «پِشَط» درک معنای ساده مطلب تورا است. انسان قادر نیست همواره به کُنه ذهنیات و نیات طرف سخن خویش واقف گردد و هدف او را به طور کامل بفهمد، چه رسد آنکه بتواند کُنه کلام الهی را درک کند. بنابراین روش نفسیری پِشَت، توضیح معنای ظاهری کلام و مطلب است. دوم دِرَش که معنای لغوی آن تحقیق، تفحص و جستجو می باشد. در این روش، مفسر از حکمت و دانایی خد-اداده خویش در فهم مطالب تورا کمک می گیرد و از علم گذشتگان و قوانین تفسیری معینی که آن ها وضع نموده اند نیز استمداد می جوید. پاره ای از اوقات نیز بر توسن تخیل نشسته و به عوالمی وارد می شود که در متن تورا صریحاً نیامده است، اما هدف گوینده از «دِرَش» بیشتر پیام های اخلاقی و یا اجتماعی تورا می باشد. طریق سوم رِمِز نامیده می شود، اشارات و اسرار نهفته در کلمات و حروف در مد نظر مفسر است. روش چهارم سُود که تفاسیر عرفانی تورا را در بر می گیرد. در این روش مفسر به مأورای کلمات و اشارات عروج کرده و سعی دارد اسرار و رموز الحاق و وحدت مخلوق به خالق را درک کند.
شاهین استاد مسلم «دِرَش» است. تبحری بی نظیر در علم (دِرَش) که (میدراش) نامیده می شود دارد. از سوی دیگر احادیث قرآنی را که بوسیله محدثین مسلمان در مورد قهرمانان و شخصیت های تورا نوشته شده اند، به خوبی می داند. او صاحب ذوقی ظریف و والا در شعر است به همین دلیل استاد و پیش آهنگ سخن سرایان یهودی به زبان پارسی است که جملگی از او الهام گرفته اند.
شاهین سبب به نظم کشیدن توراه را چنین توضیح می دهد:
چون بنهادم من این فرخنده بنیاد
به پیشم باب دولت روی بگشاد
سعادت بست نصرت در میانم
مگر زان شد منور جسم و جانم
چراغ نو فروزیدم به عالم
که باشد قوت و روح نسل آدم
به دستم ناگهان نابرده رنجی
در افتاد این چنین شاهانه گنجی
ز ناگه تشنه بر حیوان رسیدم
دمی از آب حیوان سر کشیدم
درِ خرم به دنیا باز کردم
گلستانی در آن نوساز کردم
شاهین اظهار می دارد که نامبرده رنج، گنجی شاهانه به دست او می افتد. منظور از گنج همان تورای مقدس است. اما او این گنج را در اختیار همگان قرار می دهد و گلستانی نو از آن می سازد. محققاً چنین گلستانی بدون رنج ، مرارت و ممارست بسیار بوجود نیامده است. شاهین کار سترگ و بی مانند خود را ابتدا از کتاب «شموت» دومین کتاب از اسفار پنج گانه تورا شروع می کند و سپس «ویقرا»، «بمیدبار» و «دواریم» را به نظم می کشد. آنگاه بعد از گذشت سی سال کتاب ال توراه یعنی «برشیت» را نیز به رشته تحریر در می آورد و به سال 1359 میلادی «شاهین توراه» به اتمام می رسد.
آنچه مسلم است «شاهین توراه» اثرات معنوی عمیقی بر جوامع یهودی فارسی زبان بجای گذاشته است و می توان آن را همانند اثر بزرگ ربی یعقوب قُولی (1732-1689) نگارنده کتاب «مِعَم لُوعِز» دانست. عامه یهودیان ایرانی روزهای شبات و شبانگاه که به خانه می آمدند، با «شاهین تورا» خلوت می کردند و یا در جمع با آهنگ ویژه و یا به صورت ساده آن را قرائت می کردند. شاهین تورا که الهام بخش روزگارانِ سخت گالوت آن ها بود، زندگی آن ها را قابل تحمل می ساخت و نور امید را در دلهایشان زنده نگاه می داشت.
متأسفانه این گلستان نفیس سالیان متمادی در گوشه نسیان قرار گرفته بود، زیرا به حروف عبری و به زبان فارسی نگاشته شده است و نسل معاصر یهودیان ایرانی کمتر به این حروف و خواندن متون فارسی به حروف عبری آشنایی دارد. اکنون به همت آقای دکتر منوچهر خوبان، شاهین تورا به الفبای فارسی برگردان شده و گنجی که نهان بود دوباره عیان گردیده است.
باید توجه داشت که کتاب دست نویس «شاهین توراه» به تعدادی معدود در کتابخانه های معتبر دنیا منجمله «بنیاد بن صبی» در اسرائیل وجود دارد. اما در طول زمان، نُسَخ موجود به علت رونویسی های مکرر بوسیله رونویسان ناوارد از اشتباهات مبرا نیستند. بنابراین برای تهیه نسخه ای منقح طبق ضوابط علمی، می باید از چند نسخه بهره گرفت تا نسخه ای نزدیک تر و صحیح تر به اصل آماده ساخت که خود مستلزم تحقیق، زمان و ممارست است. ضمن تقدیر و سپاس از کار پرقدرِ آقای دکتر منوچهر خوبان و کوشش و جدیت ایشان برای تهیه و در دسترس همگان قرار دادن «شاهین توراه» امید که این کتاب بی مانند دوباره جای حقیقی خود را در میان جامعه یهودیان فارسی زبان باز کند و روزهای شبات و هفته انیس و مونس ساعات روحانی آن ها باشد.
برگرفته از یادداشتهای : هاراو داوید شوفط