طبق استناد بر کتب مقدس یهود، سفیروت یا انرژی های الهی نخستین بار توسط پدران ( اوراهام، ایسخاک و یکوب ) شکل گرفت. ابتدا به صورت توراه شفاهی ، سپس به صورت یک رساله به نسل های ایشان به ویژه به پیامبران چون موسی و دیگر انبیاء تسلیم گردید.
اگر چه طی تاریخ، تمدن های دیگر چون بودائیزم و هندوئیزم این حکمت را در قالب علوم ماوراء الطبیعه پذیرفته و آنرا منطبق با اوصول فرهنگی و اعتقادات مذهبیشان ترویج دادنند. اما در واقع آنچه که راجع به این علم محسوس است، منشاء این باورهای روحانی و عرفانی همان علم کبالا می باشد.
هنگامی که حضرت موسی دو لوح ده فرمان را دریافت و توراه مقدس را به قوم بنه ایسرائل تسلیم نمود، از همان آغاز متون آن در قالب آیات الهی بصورت یک رمز اسرارآمیز بوده که حتی کلمات آن از معنای لفظی آمده در توراه مقدس، بصورت تفسیر و تعبیر فراتر بشمار می رفته است و با وجود آنکه مفهوم ده فرمان در یک نگاه بسیار ساده به نظر می رسید، اما در واقع «ده فرمان» ترکیبی مجهول و اسرارآمیز برای ده بُعد آفرینش با نام سفیروت بوده که در برگیرنده انرژی های ملکوتی (روحانی و خاکی)، یا به عبارتی همان صفات الهی می باشد. ربی شیعون بر یوحیای در اقدامی غیرباورانه سعی بر ارائه رمز و رموز ده سفیروت در قالب کتابی تحت عنوان (زوهر) نمود. این کتاب که عظیم ترین اثر حکمت کبالا می باشد بصورت ابزاری قدرتمند باعث احیاء کبالا (علوم ماوراء الطبیعه) و قدرت بخشیدن به صلح، امنیت، بهبودی و کامیابی بشر در راستای کاملیت به کسانی است که بر این رمز واقف شدند.
کبالیست های اروپا در اوایل قرون وسطی، برای اولین بار نموداری از ده سفیروت را بطور کامل انتشار دادند.
ساختمان این نمودار مشتمل بر قوانینی است که بر تمامی موجودات عالم حکمفرماست و به نوعی روشن کننده عملکرد دوره ای از زندگی تحت تأثیرات متوازن و متقابل، اصل های بالاتر و پایین و فعال (سمت راست) یا مثبت و غیر فعال (سمت چپ) یا منفی می باشد. این انسجام الهی را می توان بطور مشروح در راستای مسیرهای بین سفیروت و ارتباط آنان به شکل سه تایی و یا سه گوشه ها (مثلث) که آنها را به هم اتصال داده پیگیری نمود.
نگرشی برجزئیات ده سفیروت
همانطور که اشاره شده، جایگاه ها یا سفیروت هر کدام مظهر یک صفات ملوکوتی یا انرژی الهی با نام و منسوبات خاص خویش مشابه قید شده در چراغدان (منورا) و نیز (ستاره ماغن داوید) می باشد. از تطابق و یکپارچگی شش سفیروت واقع در سه گوش ها (مثلث) و رعایت نمون اصول آن، سفیروت هفتم که همان پادشاهی است و آن رسیدن بشر به حد کمال است حاصل خواهد شد.
ضمن آنکه سفیروت کِتر (تاج) مشتمل بر سه سفیروت واقع در جهان تجلی (خخما، بینا و دعت) مجموعاً ده سفیروت را تشکیل خواهند داد.
طرح اسطوره ای سفیروت با نام درخت زندگی ارائه شده است که چهار جهان یا چهار سطوح زندگی در درون آن نهفته است و به عبارتی این چهار گوشه جهان با نیرو محرکه گسترده و در هم بافته، در نهایت درجه پیچیدگی با نام درخت سفیروتی، نمادی از یکتایی خداوند است.
ناگفته نماند هر جهان دارای شاخه های فرعی خود می باشد که در حال گسترش و نیز با لایه های بالاتر از خود در ارتباط می باشد و به عنوان یک پل ارتباطی ما بین عالم عُلیا و عالم سفلی می تواند با نیروی محرکه (دائم فعال) بصورت یک نفوذ متقابل چند جانبه از جهان تجلی، آفرینش، شکل گیری و جهان کردار، تحرک ایجاد کند و تعادل را در عالم برقرار سازد. بنابراین بشرکه در نهاد خویش دارای چهار دنیای الوهیت، روح، روان و تن می باشد ، قادر است در بازگشت ظاهری و باطنی (مجازی و حقیقی) به منشاء خود همه این چهار سطوح را مشاهده و درک کند و در جریانات سقوط ادراک خویش، هر روز بیش از پیش در نگاه یک فرد به عالم لایتناهی و به حضور ذات الهی در سطوح زندگانی پی ببرد.
برای درک بهتر در این باب تعبیرهای متعددی راجع به این سطوح و ارتباط آن با سفیروت بیان شده که به اختصار شرح داده خواهد شد.
طرح اسطوره ای درخت زندگانی مشتمل بر چهار جهان یا چهار لایه می باشد
1- جهان تجلی Azilut اولین لایه (ریشه درخت) 2- جهان آفرینش Beriah دومین لایه (تنه) 3-جهان شکل گیری Yezirah سومین لایه (ساقه درخت) 4- جهان کردار Asiyyah چهارمین لایه (میوه)
ترتیب قرار گرفتن جایگاه های ملکوتی (سفیروت) در این چهارلایه و نیز عملکرد و پیوستگی آنان نسبت به هم، دارای تعابیر و فلسفه ای خاص می باشد. هرجایگاه دارای نام و خصوصیات ویژه است و نیز یکی از صفات ملکوتی یا انرژی الهی در آن نهفته می باشد .
اولین جایگاه (سفیروت) :
ابراهام نام گرفته و مظهر دوستی و مهمان نوازی است، واژه ی عبری آن «خِسد»، انرژی آن ایجاد عشق و احسان است، روز آن یکشنبه، سیاره حاکم و تأثیرگذار آن خورشید، «خِسد» منسوب به جهان آفرینش دومین لایه و پیوسته با جهان شکل گیری سومین لایه (شاخه) می باشد.
دومین جایگاه (سفیروت) :
اسحق نام گرفته و مظهر ملک نفس است، واژه عبری آن «گوورا»، انرژی آن قدرت و توانایی است، روز آن دوشنبه، سیاره حاکم برآن ماه است، «گوورا» منسوب به جهان آفرینش Beriahدومین لایه (تنه) و پیوسته با جهان شکل گیری Yezirah می باشد.
سومین جایگاه (سفیروت) :
یعقوب نام گرفته و مظهر شکوه، جلال و زیبایی است، واژه عبری آن «تیفرت» ، انرژی آن زیبایی روحانی است، روز آن سه شنبه، سیاره حاکم بر آن مارس است، «تیفرت» منسوب به جهان آفرینش Beriah دومین لایه و در آمیخته با جهان شکل گیری Yezirahسومین لایه (نمودار شاخه درخت) و نیز پیوسته با جهان کردار Asiyyah چهارمین لایه، نموار میوه درخت می باشد.
چهارمین جایگاه (سفیروت) :
مشه نام گرفته و مظهر ابدیت است، واژه عبری آن « نصح»، انرژی آن امید و پیروزی است، روز آن چهارشنبه، سیاره حاکم بر آن رکوری (عطارد) است، « نصح» منسوب به جهان شکل گیری Yezirah سومین لایه (ساقه درخت) و در آمیخته با جهان کردار Asiyyah چهارمین لایه نمودار میوه می باشد.
پ نجمین جایگاه (سفیروت) :
اهروان نام گرفته و مظهر عظمت و شکوفایی است، واژه عبری آن «هود»، انرژی آن صداقت و سر سپردگی است، روز آن پنجشنبه ، سیاره حاکم بر آن ژوپیتر است، «هود» منسوب به جهان شکل گیری Yezirah سومین لایه و درآمیخته با جهان کردار Asiyyah چهارمین لایه می باشد.
ششمین جایگاه (سفیروت) :
یوسف نام گرفته و مظهر دوستی و صداقت است، واژه عبری آن «یسود» ، انرژی آن حقیقت است، روز آن جمعه، سیاره حاکم بر آن است، «یسود» منسوب به جهان شکل گیری Yezirah سومین لایه نمودار شاخه و درآمیخته با جهان کردار Asiyyah چهارمین لایه نمودار میوه می باشد.
هفتمین جایگاه (سفیروت) :
داوید نام گرفته و مظهر پادشاهی است، واژه عبری آن «ملخوت» ، انرژی آن ایمان و تعادل است، روز آن شنبه، سیاره حاکم بر آن است، «ملخوت» منسوب به جهان کردار Asiyyah چهارمین لایه نمودار میوه می باشد.
کتر مشمل بر سه سفیروت Hokhmah (خرد) ، Binah (فهم) و Daat (دانش) است که هر سه منسوب به جهان تجلی (Azilut) اولین لایه نمودار ریشه و در آمیخته و پیوسته با جهان آفرینش Beriah دومین لایه می باشند .
نا گفته نماد، این پیوستگی هر چهار عالم و نیز ارتباط هر عالم توسط سفیروت و به عبارتی با درخت مجازی خود از مرکز درخت با دیگر درخت ها، باعث ایجاد یک نفوذ متقابل چند جانبه از تجلی، خلقت، شکل گیری و کار خواهد شد.
از این رو انسان که در نهاد خود، چهار دنیای الوهیت، روح، روان، و تن را دارا می باشد، هنگام رچوع به ظاهر و باطن خود( مبدا) تمامی عالم را لمس و درک خواهد نمود. البته در این مسیر به تدریج ادراک آدمی سقوط کرده و هر روز پیش از پیش بحضور قادر مطلق، در سطوح زندگانی پی خواهد برد.
منابع مورد استفاده:
کتاب مقدس تورات- کتاب اری هقادوش کتاب گنجینه های یهودیت: مراد حکمت
باورهای اسطوره ای:یوسف ستاره شناس