واژه ی کلیمی در فرهنگ لغات فارسی (لغت نامه ی دهخدا و فرهنگ معین) به معنا و مفهوم منسوب به کلیم الله موسی (ع) ، پیرو دین موسی (ع)، موسائی ، موسوی ،یهودی ، جود و جهود در نظر گرفته شده است . ریشه ی واژه ی کلیمی برگرفته از کلیم به معنای هم کلام و از القاب”حضرت موسی”پیامبر (دین) قوم بنی اسرائیل می باشد. پس از اسلام در ایران معادل یهودیان ایران است و تنها در ایران است که چنین واژه معادلی وضع شده که برگرفته از لقب حضرت موسی کلیم الله است و کلیم الله: آنکه خدا با او سخن گفته است. چنانکه در سوره نساء آمده: «وَکَلَّمَ اللَّهُ مُوسَى تَکْلِیمًا»(و خدا با موسی به طرز آشکار و بدون واسطه سخن گفت) (164)
به ندرت یهودیان دیگر کشور های جهان واژه کلیمی را میشناسند. زیرا این کلمه لقبی است که فقط در ایران برای یهودیان ایرانی استفاده میشود.
در بسیاری از کتب دینی دیگر ادیان جهان تاکید شده که حضرت موسی تنها پیغمبری بوده که در بیداری و هوشیاری کامل بدون واسطه با خداوند هم کلام شده. نیز همچنین در قرآن مجید به دفعات واژه ی موسی (136 بار) و موسی کلیم الله (214 بار) تکرار شده است . ازاین رو به ان حضرت لقب کلیم الله داده شده و پیروان او را کلیمی نام نهادن.
پس از حمله ی اعراب به ایران زمین (در قرن ششم میلادی) و گرویدن ایرانیان به دین اسلام ، آن دسته از ایرانیانی که به دین اسلام روی نیاورده بودند از جانب اعراب مرتد و یا کافر شمرده می شدند.
از آن به بعد هم دیگر حکومت های اسلامی ، انها را کم و بیش در محدودیت ، تحت فشار و مورد تبعض قرار می دادند . حتی یهودیان که صاحب کتاب بودند و در قرآن از آنان به عنوان قوم بنی اسرائیل نام برده شده بود از این امر مستثنی نمادند.
پس از به قدرت رسیدن حکومت صفویه .شاه عباس اول مرکز حکومت خود را از تبریز به شهر اصفهان منتقل نمود و این در حالی بود که زادگاه او تبریز و نیز اجدادش در شمال غربی ایران نواحی تبریز بسر می بردند .
از گذشته های بسیار دور اصفهان به دلیل داشتن آب و هوای خوب و معتدل یکی از مهم ترین مراکز تجاری ایران به شمار میرفت و جمع کثیری از یهودیان در آن دوران در این شهر مستقر بودند. نیز همچین تجار به ویژه تجار یهودی از اقصی نقاط ایران جهت داد و ستد به این شهر در رفت و آمد بودند .
از این رو درگذشته شهر اصفهان به دلیل تجمع بیشتر یهودیان ، یهودیه نام گرفته بود .
اما حکومت صفویه از همان ابتدا با یهودیان سر ناسازگاری از خود نشان داد به ویژه پس از شاه عباس اول ، برای این که قدرت و نفوذ تجاری یهودیان را کاهش دهند ، قوانین جدیدی حتی بر خلاف قوانین اسلامی در باره ی آنان وضع نمودند وبا ایجاد تنش ، تبعیض، محدودیتها و فشار ، حقوق اجتماعی انان را نادیده گرفتند و طی دوسده توانستند موقعیت یهودیان را در زمینه تجاری و نیز اجتماعی متزلزل کنند
البته نقش اروپائیان به ویژه پیر استسمار را در این امر نمیتوان نادیده گرفت. پس از آمدن اولین سفیر بریتانیا به دربار شاه عباس صفوی و ایجاد ارتباط اقتصادی ، سیاسی و با حمایت های بی دریغ و همه جانبه (بخاطر اختلافات ما بین دو حکومت صفویه و عثمانی ) همراه با کمکهای نظامی از سوی بریتانیا باعث گردید ، روابط تنگاتنگی بین دو دولت شکل بگیرد . ضمن آن که در همان دوران ( رونسانس ) ، قرن سیزدهم میلادی به دستور “الکساندر اول “پادشاه انگلستان از سال 1290 میلادی پس از اعمال زور بر شهروندان یهودی
به بهانه تغییر دادن مذهب آنان ، با ایجاد ترس و ارعاب ، اعدام ها و مصادر اموالشان ، آن ها را مجبور به ترک زادگاه شان بریتانیا نمودن و به مدت 350 سال تا سال 1652 میلادی از ورود یهودیان به آنجا جلوگیری به عمل آوردند . نیز همچنین در آغاز دوره ی زمامداری پادشاه اسپانیا “فردیناند دوم “و همسرش “ایزابل اول” در سال 1492 میلادی همین حرکت دد منشانه با ابعادی بزرگتر برای شهروندان یهودی اسپانیا تکرار گردید.و چاره ای جز تغییر دین و یا مهاجرت برای ان ها نمانده بود.
نا گفته نماند با آغاز رونسانس ، استسمارگران اروپایی حتی فراسوی مرزهایشان ، هر جا که پا گذاشتند متحدین آنها در اقصی نقاط دنیا سیاست های مغرضانه انها را بر علیه شهروندان یهودی به اجرا گذاشتند.
واژه ی یهود در زبان انگلیسی (جوئیش ) گفته میشود ، به جهت شباهت دو واژه ی جهود و جوئیش ( درنحوه تلفظ ) و ترویج زبان و فرهنگ اروپائیان در ایران ( در سده 1900 میلادی ) باعث گردید مدعیان فرنگ رفته و به ظاهر با کلاس به ویژه در دوران قاجاریه واژه ی یهودی را کمتر مورد استفاده قرار دهند و بیشتر واژه جوئیش و یا جهود را استفاده کنند
از آنجائیکه تعصبات مذهبی در بین اقشار مردم از دوران صفویه عمیقا شکل گرفته بود و رفتار یهود ستیزی هم به موازات آن رشد یافته بود ، باعث گردید ، ارزش های فرهنگی و اجتماعی یهودیان بطور چشمگیری روند نزولی طی کند و آنطوریکه باید وشاید در جامعه از احترام بالائی برخوردار نبودن ، ضمن آنکه کمتر به حساب می آمدند و اغلب مورد توهین و ناسزا قرار میگرفتند و همیشه با واژه ی جهود مورد خطاب قرار میگرفتند ، البته با طعنه و تمسخر که بنوعی باعث رنجش میشد ، زیرا از نظر یهودیان این واژه (جهود) بطور قطع همیشه مفهوم و بار منفی بر ایشان داشته است .
در مورد واژه ی جهود کی و چگونه این لقب برای یهودیان در نظر گرفته شده اطلاعاتی دقیق و مستندی در دست نیست ، کلمه ی جهود یک واژه ی آرامیت میباشد که بعنوان اسم و یا صفت در دوران باستان در غرب و شمال غرب ایران در بین کرد ها ی آرامیت استفاده میشده ، بطور یقین بعدها اعراب در ادبیات خود از این واژه بهره بردند وپس از حمله و تسلط به ایران آنرا در در زبان پارسی وارد نمودند . این کلمه در دوران غزنویان و سلجوقیان در آثار شعرایی چون ناصر خسرو و در بعضی از آثار سعدی و فردوسی ، شعرای قرن ششم و هفتم هم دیده شده به طور یقین معنای آن با در نظر گرفتن ریشه ی این کلمه به نام جهد به معنای تلاش و رنج بردن ، مبارزه کردن و یا جهاد به معنای جنگ کردن در راه حق و بخشیدن میباشد .
به هر تقدیر ، واژه ی عربی جهود کم و بیش هم در اثار ادبی و هم به صورت یک لقب در صحبت های محاوره ای ایرانیان طی سالها مورد استفاده قرار میگرفت و به صورت یک امر عادی درآمده بود .
پس از انقراض دولت صفویه و استقرار دولت قاجاریه ، جهان در آغاز تغییر و تحولی عظیمی قرار گرفته بود . پیشرفت علم از هر سو.اختراعات و کشفیات پزشکی ، دولت قاجار را برآن داشت تا با ایجاد روابط نزدیکتر با ملل اروپائی از دستاورد های تمدن نوین جهانی بی بهره نماند
پس از اولین سفرناصرالدین شاه قاجار در سال 1259 هجری شمسی به اروپا و آشنایی او از نزدیک با تمدن غرب ، او را بر آن داشت تا تغیرات اساسی در بیشتر قوانین کشوری به ویژه در امور اقتصادی و اجتماعی در نظر بگیرد.
او طی سفرش به فرانسه با مذاکراتی که طبق درخواست موسسه ی آلیانس برای بهبود بخشیدن به وضع اجتماعی یهودیان در ایران و بالا بردن سطح دانش آنها انجام داد موافقت نمود تا با در نظر گرفتن امتیازاتی در ارتباط با آزادی های قومی و نژادی و محترم شمردن حقوق مدنی اقلیت ها مذهبی به ویژه یهودیان . مدارسی را در سطح ایران (با نام الیانس) ایجاد کند . اگر چه انجام این امر چند سالی به تعویق افتاد اما سرانجام دولت قاجار همکاری های لازمه را برای بهینه سازی اوضاع اجتماعی وحقوقی یهودیان انجام داد.
در ارتبات با یهودیان . اولین اقدامی که میبایست انجام گیرد ابتدا حذف واژه ی عربی جهود که دارای بار منفی بود ، سپس به جای ان جایگزین نمودن واژه ی جدید و مثبت که به نوعی جنبه روحانی هم داشته باشد ، استفاده گردد .
بعد از شورو مشورت ها در نهایت واژه ی کلیمی که بر گرفته از “موسی کلیم الله” بود انتخاب گردید ، از همان اغاز به نظر میرسید این تغیروتحول قدری مشکل باشد و احتیاج به زمان بیشتری خواهد داشت
روایت است اصلاحات ناصرالدین شاه در این راستای تا حدودی متاثر از اقدامات امیر کبیر بوده . به عبارتی هنگام صدارت امیر کبیر در دربار قاجار ، پیشنهاد تغییر واژه ی جهود به کلیمی ابتدا توسط وی مطرح شده بود.اگر چه این تغییرات از اواخر دوران قاجار به وقوع پیوست . اما تا انقراض حکومت قاجاریه.تغییر زیادی در استفاده از واژه کلیمی جز در مراسلات رسمی و نوشتار های دولتی محسوس نبود .
در سال 1285 شمسی هجری .در زمان حکومت مظفر الدین شاه قاجار پس از اعلام مشروطیت و نیز تشکیل مجلس شورای ملی ، از یهودیان چون سایر اقلیت های دینی دعوت به عمل امد که نماینده ی خود را به مجلس معرفی کنند . پس از حضور اولین نماینده ی یهودیان (عزیزالله سیمانی) در مجلس شورای ملی ، برخی از نماینده های مجلس روی تعصباتی که هنوز وجود داشت او را مورد بی مهری سیاسی و اجتماعی قرار دادند به عبارتی در ابراز تنفر خود از یهودیان با ناسزا و گفتن کلمه ی جهود و یا بدجهود او را هم بی نصیب نگذاشتند .
پس از تشکیل مجلس و تدوین قانون اساسی ، چندین تبصره و ماده هم در ارتباط با حقوق اقلیت های مذهبی اختصاص داده شد و واژه ی کلیمی هم در کنار دیگر اسامی اقلیت های زردتشتی . ارامنه و آشوری قرار گرفت .
بعد از اینکه انقلاب فرانسه ، حقوق برابری شهروندی به یهودیان اعطا کرد ، به تدریج بقیه ی ملل اروپا به پیروی از فرانسه هنگام تدوین قانون اساسی حقوق برابر برای یهودیان در نظر گرفتند . اما درآغاز قرن بیستم رفته رفته یهود ستیزی مذهبی در اروپا تبدیل به یهود ستیزی نژادی گردید و با گذشت زمان شدت بیشتری گرفت و پس از وقوع جنگ جهانی دوم نهایت منجر به وقوع هالوکاست گردید
با آغاز جنگ جهانی دوم و شروع تبلیغات آلمان نازی بر علیه یهودیان نیز همچنین به صدا در آمدن رادیو های غرب بر علیه جنایات نازی ها دیگر بار واژه ی جوئیش و بدنبال آن واژه جهود نیز همچنین وصله جودی در بین عام بر سر زبانها افتاد ، طوری که عبارت وصله جودی در فرهنگ لغات فارسی بصورت یک ضرب المثل شکل گرفت، در اوایل دهه 1940 میلادی با ورود مهاجرین یهودی از اروپای شرقی به ویژه از لهستان به ایران و سکنا گزیدن انها در تهران تلفظ واژه ی جهود به جای جوئیش در بین عام مجددا قوت بیشتری گرفت .
پس از به قدرت رسیدن حکومت پهلوی در سال 1305 خورشیدی داشتن شناسنامه برای کلیه شهروندان ایرانی ، امری واجب و قانونی گردید . در هر شناسنامه پس از قید شدن مشخصات ( نام، نام پدر و مادر نیز تاریخ و محل تولد و محل صدور شناسنامه ) در گزینه مذهب برای یهودیان ، فقط واژه کلیمی نوشته میشد . از دهه 1350 با اقداماتی که از طرف جامعه کلیمیان صورت گرفت ، در شناسنامه های جدید قید نمودن واژه کلیمی در گزینه مذهب اختیاری شد و بمرور حذف گردید .
ضمن آنکه هرگز کسی نام جهود را به عنوان نام خانوادگی در شناسنامه ی خود انتخاب نکرد ، بلکه از کلمات فارسی یهودائی ، یهودی ، یهودآئین و کلیمی و کلیمیان بهره بردند .
باورهای اسطوره ای : یوسف ستاره شناس
رضا شاه