ششمین هفطارا
ملاخی 1/1-2/8
اگر روش حودش روز یکشنبه باشد،
هفطارای ماحارحودش، شموئل اول 20/18-20/42 خوانده می شود
ملاخی ، آخرین ناوی از پیامبران ایسرائل بود که حدود سالهای 3465-3468 عبری و دوران بازگشت قوم ایسرائل از گالوت بابل به کشور ایسرائل آشکار شد و تا سال 3480 عبری به ارشاد ایشان پرداخت . آگاهی بسیاری از زندگانی وی در دست نیست، جز آنچه در متن نبوتهایش آمده است.
از دید مفسران اسرائیل (تلمود: مغیلا 15 الف – ترگوم یوناتان)، ملاخی (به معنی فرستاده من)، عزرا هسوفر یا عزرای کاتب بود که پس از نبوتهای آسمانی اش، تورا و اصول آیین ایسرائل را آموزش می داد و ملت بی سر و سامان و گمراه آن زمان را ره می نمود.
نبوتهای ملاخی، بیشتر بر دو پایه استوار است : نخست، وی پیام آور انتقاد و ناخشنودی از کهنیم آن زمان بود که مسئولیت مهم کهانت و رهبری ملت ایسرائل را فراموش کرده و نادیده می گرفتند . پیام دیگر وی انزجار و بیزاری شدید خد-اوند از ازدواجها و پیوندهای آمیخته ایسرائل با کافران بود.
ملاخی همچنین ظهور الیاهو هناوی را در دوران پیش از ظهور ماشیح (منجی ایسرائل) پیش بینی کرد.
همانندی این هفطارا با پاراشای تولدوت ، در عشق خد-اوندی به یعقوب و تنفر از عساو است که در آیه های دوم و سوم هفطارا آمده است و مشابه زندگی آنها در همین پاراشا است.
*تفسیر درون هلال ها از منابع موجود گرفته شده و برای تفهیم آیه ها به متن ترجمه افزوده شده اند.
ملاخی – فصل نخست
1-این نبوتی است از کلام خد-اوند خطاب به ملت ایسرائل که ملاخی می گوید.
2- خد-اوند می فرماید : “ای ملت ایسرائل شما را پیوسته دوست داشته ام ، اما شما میگویید:
ما ملت ایسرائل را چگونه دوست داشته ای؟ آیا این عساو نبود که برادر یعقوب بود؟”
خد-اوند می فرماید: “با این حال من- ذات یکتا، یعقوب را دوست می داشتم”
3-“اما از عساو برای پلیدی هایش بیزار بودم. کوهستانش را (جایگاه فرزندان عساو)ویران کرده، میراث وی را به شغالهای صحرا سپردم.” (خد-اوند به گفتار ناوی می فرماید که میراث عساو را نابود خواهد کرد.)
4- اگر ادوم (بازماندگان نسل عساو) می گویند: “با اینکه خرد و تکه تکه شده ایم، سرانجام، برگشته، ویرانی هایمان را باز می¬سازیم.” (از ملتی واحد در روم باستان، اقوامی پراکنده در جهان شده ایم)
خد-اوند آفریده های جهان چنین می فرماید : “ایشان- نسل عساو، حکومتهای برتری جو و ستمگرشان را باز می سازند، اما من – خد-اوند ، آنها را ویران خواهم کرد و نسل عساو هم پلیدترین و شریرترین قومی که خد-اوند تا ابد بر آنان خشم می ورزد ، شناخته خواهند شد.”
5- ای قوم ایسرائل چون چشمان شما این را بنگرد، چنین خواهد گفت:
“ذات خد-اوند در بیرون از مرزهای ایسرائل نیز عظیم است.”
6- (خد-اوند به زبان ملاخی ناوی به کهنیم یا رهبران مذهبی ملت ایسرائل می فرماید:)
“پسر ، پدرش را گرامی می دارد و خادم نیز آقایش را ارج می نهد. پس اگر من حد-ای ایسرائل ، پدر ایشان هستم، کجاست آن احترام من؟ و اگر من آقای ایسرائل به شما می آیم ، پس کجاست آن ترس و فرمانبرداری از من؟” خد-اوند آفریده های جهان به شما می گوید : “ای کهنیم که نام مقدس مرا با بی اعتنایی به رهبری مذهبی تان خوار می سازید و به ذات من می گویید چگونه نام تو حد-ای ایسرائل را کوچک شمرده ایم؟”
7- (من می گویم): “با تقدیم نان آلوده و ناپاک که شما را از تقدیمش بازداشته ام، بر مذبح من به من بی توجهی و ناسپاسی کرده اید و شما می گویید “چگونه ما کهنیم ، ذات تو را آلوده ایم؟” و می گویید: شولحان (خوان مقدس) خد-اوند را می توان خوار نمود.”
8- خد-اوند آفریده های جهان می فرماید:”آیا هنگامی که شما حیوانات نابینا و ناسزاوار را بر مذبح من قربانی میکنید ننگ نیست؟ و هنگامی که حیوان لنگ و بیمار پیشکش من می کنید ، ناپسند نیست؟ آیا اگر اینها را ارمغان فرمانروای شهرتان کنید ، او از هدیه شما خرسند شده، شما را خواهد پذیرفت ؟”
9- خد-اوند آفریده های جهان می فرماید:
“و اینک به حد-ا التماس و درخواست می کنید که ذات او برای ملت ایسرائل ، بخشنده و مهربان باشد، اما زمانی که چنین هدایا را پیشکش او میکنید، عبادت یا درخواست کدام یک از شما را خواهد پذیرفت؟”
10- خد-اوند آفریده های جهان می فرماید: “آه که اگر تنها یک نفر میان شما کاهنان و رهبران ایسرائل می بود که درهای قربانگاه مرا می بست تا دیگر شما نتوانید آتش بیهوده بر مذبح من بیفروزید، زیرا دیگر از شما خشنود نیستم و هیچ ارمغانی از دست شما نخواهم پذیرفت.”
11-خد-اوند آفریده های جهان می فرماید:”زیرا از طلوع آفتاب تا غروب آن (از مشرق تا مغرب یا همه زمین)، نام من در میان مردمان جهان به بزرگی خوانده می شود و در همه عالم، هدایا و قربانی ها را پیشکشی ویژه و به نام من “حد-ا” می نمایند. بدین گونه نام من در میان ملتهای دیگر نیز بزرگ است.”(بت پرستان با اینکه ذات مرا نمی شناسند، هدایا و قربانی هایشان را به حد-ایشان که نام من است می نمایند. چنین است که نام من را آنها نیز مقدس ساخته، عظمت می دهند.)
12- “اما شما کاهنان و رهبران آیین ایسرائل ، آن را خوار می شمرید ؛ چنانکه می گویید:
حال که شولحان (خوان مقدس طلایی) و ثمره اش- نان و هدیه روی آن ناپاک شده، پس آن هدیه مقدس در خور خوار شدن است.”
13- “شما همچنین می گویید: اکنون تقدیم این هدایا و قربانی ها که عبادت خد-اوند است چه کار توانفرسا و خسته کننده ای است، و همچنین فرمانهای خد-اوند را خوار می سازید.”
خد-اوند آفریده های جهان می فرماید :”شما حیواناتی را که دستبرد زده اید، لنگ و بیمار هستند ، برای تقدیم به ذات من می آورید، اما باید من این را از دست شما بپذیرم؟”
14- خد-اوند می فرماید:”اما نفرین و لعنت بر فریبکار و ریاکاری که در کله اش حیوان نر و سالم دارد ، ولی در ادای نذرش حیوانی ناسالم به پیشگاه خد-اوند قربانی و اهدا می کند.”
خالق جهان می گوید:”زیرا من پادشاهی عظیم هستم و نام من در میان ملتهای جهان سهمگین است.”
فصل دو
1- و هم اکنون کهنیم، این فرمان خطاب به شماست.
2- خد-اوند آفریده های جهان می فرماید:
“اگر شما فرمانهای مرا گوش گیرید ، و از تصمیم قلب نخواهید که نام مرا جلال و افتخار بخشید ، من هم بر شما نفرین داده و برکتهای شما را لعنت خواهم کرد، زیرا شما خواسته مرا در قلبتان جای نمی دهید.”
(شما کهنیم که حاملان برکت من بر قوم ایسرائل هستید، با بی اعتنایی به فرایضم ، حاملان لعنت خواهید بود.)
3- “اینک بنگرید که من خد-اوند، روییده ها و کشته های زمین را برای گناه شما بریده، سِرگین و ناپاکی بر چهره شما خواهم پاشید، تا شما را با آنها گردآورند.”
(شما را شرمسار خواهم کرد تا دریابید گناهتان است که شما را به این روز کشانده است)
4- آفریدگار جهان می فرماید: “آن هنگام شما در می یابید که من خد-اوند ، این فرمان را به شما فرستادم تا پیمانم را (با بزرگ خاندان لوی و نیز خانواد پدری شما کهنیم) استوار نگاه دارم.”
5- “پیمان من با لوی، پیمان زندگی و رستگاری بود . اینها را برای ترسش از حد-ا به او دادم، زیرا از ذات من می ترسید و در برابر نام من برخود می لرزید.”(اشاره به عهد زندگی و سلامتی با پینحاس)
6- “تورای حقیقی و شریعت واقعی در دهانش بود و هیچ گناه و سخن نادرستی بر لبهایش نبود.”(اشاره به اهرون هکهن، العازار و پینحاس کهن است)
7- “با دانش و عدالتی استوار در راه من گام بر میداشت و گروه بسیاری را از گناه باز می داشت.”
8- “لبهای کهن باید نگاهدار معرفت و دانایی شریعت ایسرائل بوده و دیگر افراد قوم ایسرائل ، دانش تورا و فرمانهای الهی را از دهان وی بجویند، زیرا او پیام آور و فرستاده آفریدگار جهان است.”