شَبات دوم حَنوکا
پادشاهان اول 7/40 – 7/51
پادشاهان اول – فصل هفت
40. حیرام دستشویی ها و خاک اندازها و خونپاش ها را ساخت.
حیرام آنچه باید در معبد خد.ا برای شِلومو ساخته می شد، پایان داد.
41. دو ستون و گنبد سرستونها را که بر آنها ستونها جا دارند، دو پیاله تاج و دو پنجره مشبک برای پوشاندن دو گنبد ستونهایی که بر سر ستونها بودند.
42. و چهارصد زینت اناری شکل برای دو پنجره مشبک. برای هر یک از این پنجره های مشبک دو ردیف زینت اناری شکل بود تا دو قپه های سر ستونهایی که روی ستونها بودند، بپوشانند.
43. و ده پایه و ده دستشویی که روی پایه ها قرار داشتند.
44. و یک حوض و دوازده گاو برای زیر این دریا.
45. و دیگها و خاک اندازها و خونپاش ها و همه این ابزاری که حیرام جهت خانه خد.ا برای شلوموی پادشاه ساخت، از مس صیقل شده بود.
46. آنها را پادشاه در دشت یَردِن بین سوکُوت و صرتان در ژرفای زمین ذوب کرد.
47. شلومو همه آن ظروف را رها کرد (وزن نکرد)، چون وزن مس بسیار افزون بود.
48. شلومو همه ابزاری که در خانه خد.ا بود: قربانگاه طلا (برای بخور) و میزی که نان دورو بر آن نهاده می شد، از طلا ساخت.
49. و پنج چراغدان راست و پنج چراغدان چپ (ساخت مشه) که پیش جایگاه مقدس قرار داشتند، از طلای ناب بود و آن زینت گل شکل و چراغها و انبرها (که برای گرفتن فتیله ها لازم بود) از طلا بود.
50. و انواع ابزار موسیقی و خونپاش ها و قاشق ها و مجمرها از طلای خالص بود و پاشنه های ویژه درهای درونی جایگاه مقدس و درهای معبد مقدس – هِخال از طلا بود.
51. همه کاری که شلوموی پادشاه برای معبد خد.ا کرده بود، پایان پذیرفت.
شلومو همه موقوفه های داوید پدرش را که نقره، طلا و ظروف بود، آورد و در مخزن های معبد خد.ا نهاد.
شَبات شِقالیم
پادشاهان دوم 11/17 – 12/17
پادشاهان دوم – فصل یازده
گردآوری هدایای جماعت برای خرید بره های قربانی آن سال
17. یِهویاداع میان خد.ا و شاه و ملت پیمانی بست تا مردم و شاه به خد.ا وفادار باشند و (پیمانی) میان شاه و ملت (که به شاه وفادار بمانند).
18. تمام مردم آن سرزمین به خانه (بت) بَعَل آمدند و قربانگاه هایش را ویران کردند و بتهایش را خرد کردند و مَتَن، کاهن بزرگِ (بتِ) بعل را پیش قربانگاه ها کشتند.
پس (یهویاداعِ) کُهِن، نگهبانانی بر خانه خد.ا گماشت.
19. (یهویاداع) سران صده و سپاه سلطنتی و ملازمان را با همه مردم آن سرزمین برداشت.
(یِهواَش) شاه را از (معبد) خانه خد.ا بیرون آوردند و از دروازه راصیم به قصر شاه آمدند.
شاه بر تخت شاهان نشست.
20. (چون) عَتَلیاهو را در خانه شاه با شمشیر کشته بودند، تمام مردم آن سرزمین شاد شدند و شهر آرام گرفت.
فصل دوازده
1. یهواَش هفت ساله بود که به سلطنت رسید.
2. در هفتمین سال (سلطنت) یِهو، یهواَش پادشاه کشور یهودا شد و چهل سال در یِروشالَییم سلطنت کرد و نام مادرش صِویا (ظَبّیه) از بِئرشِوَع بود.
3. یهواش در همه عمرش که یهویاداع کهن او را ره می نمود، آنچه به نظر خد.ا شایسته بود، انجام می داد.
4. فقط باماها (جاهای بلندی که روی آن قربانی می کردند) برداشته نشده بود.
هنوز مردم در باماها ذبح می کردند و بُخور می سوزاندند.
5. یهواش به کهن ها گفت:
«تمام پول موقوفه ها؛ یعنی: پولی که برای سرشماری هر کس پرداخت می شود یا پولی که عوض جان فدیه می دهند یا پولی که به قلب کسی خطور می کرد که به خانه خد.ا بیاورد، (همه و همه) به خانه خد.ا آورده شود.»
6. کهن ها هر کدام از آشنایان خود به نام خود (پول) بگیرند و آن را برای بهبود و تعمیر هر جا که (معبد) نیاز دارد، مصرف کنند.
7. سال بیست و سوم سلطنت یهواَش بود که کهن ها اصلاحات و تعمیرات را هنوز انجام نداده بودند.
8. یهواَش پادشاه، یهویاداع کهن و دیگر کهن ها را ندا داد و به آنها گفت:
«برای چه تعمیرات معبد را انجام ندادید؟
پس از اکنون آشنایان خود را پولی دریافت نکنید؛ مگر ویژه تعمیر معبد باشد.»
9. کهن پذیرفتند که پولی از مردم نگیرند و وجهی برای تعمیر معبد نپردازند (و مورد سوظن نباشند).
10. یهویاداع کهن صندوقی برداشت و بر در آن سوراخی پدید آورد و آن را کنار قربانگاه در سمت راست کسانی که به خانه خد.ا می آمدند، قرار داد.
کهن های نگهبان آستانه، هر پولی که برای خانه خد.ا آورده می شد، در آن صندوق می ریختند.
11. وقتی می دیدند در صندوق پول بسیار است، دستیار شاه و کهن بزرگ می آمدند، پولهای خانه خد.ا را می شمردند و می بستند.
12. پول شمرده را به دست کارگران گماشته شده ی خانه خد.ا می دادند و آن را هزینه تجارها و بناهایی که کارگر خانه خد.ا بودند، می کردند.
13. و ویژه دیوار کش ها، سنگتراش ها، خریدن چوب، سنگ بنا، بهبود، اصلاحات خانه خد.ا و هر خرج دیگری که نیاز استواری آن خانه بود، می کردند.
14. اما از این پولی که به خانه خد.ا آورده می شد، جهت خانه خد.ا برای اسباب طلایی یا ابزار نقره ای (مانند) لگنهای نقره ای، افزارهای موسیقی، خونپاش ها، شیپورها مصرف نمی شد.
15. مگر (این پول) به کارکنان داده می شد و با آن، خانه خد.ا را تعمیر می کردند.
16. حساب پولی را که به آنها می دادند تا به کارگران داده شود، نمی گرفتند؛ زیرا ایشان کار خود را با ایمان انجام می دادند.
17. پول قربانی جریمه و قربانی خطا به خانه خد.ا آورده نمی شد، برای کهن ها بود.