کی تاوو
پنجاهمین هفطارا
یِشَعیا 60/1 – 60 /22
ششمین هفطارا از هفت هفطارای تسلابخش یشعیا
که در هفت هفته میان نهم آو و روش هَشانا خوانده می شود
فصل شصتم از نبوتهای یِشَعیا زیباترین نویدهای آسمانی به یِروشالَییم نماد وطن ایسرائل است و گزینش آن برای تجلی گاه نور و جلال ذات الهی در دوران ماشیَح و پایان گالوت و سرگردانی ملت ایسرائل، اصل این هفطارا است. دریافت این افتخار توسط این قوم، برابر است با مژده دریافت برکتها و پاداشهای الهی، در کی تاوو که تشابه و پیوند آن را با پاراشایش می نماید.
یشعیا – فصل شصت
1. برخیز (ای یروشالییم) و (چون خورشید) نورانی و تابان شو؛ زیرا نور تو (دوران شکوه تو و آزادی و شادمانی ملت ایسرائل) فرا رسیده، جلال خد.اوند بر تو طلوع کرده و متجلی شده است.
2. زیرا بنگر که اینک تاریکی (وحشتناکی که نتیجه پاشیدگی و تزلزل دوَل و قدرتهای دنیاست)، تمام جهان و ظلمت غلیظی (که زاده ی گناه و از خد.ا بی خبری ساکنان است) انسانها و ملل عالم را پوشانده و فرا می گیرد؛ اما آن هنگام جلال خد.ا بر فراز تو متجلی شده و شکوه خیره کننده اش بر تو خواهد تابید.
3. آنگاه کشورها و ملل دیگر عالم برای بهره گیری از نور تو (دانش آسمانی یا آموزش تورا) به سویت آمده، پادشاهان و رهبران جهان به پیروی از تابش و درخشندگی راه و روش تو گام برمی دارد.
4. چشمانت را (ای یروشالییم) به اطرافت بگشا (توجه نما) و بنگر که (فرزندانت – ملت گمشده و پراکنده ایسرائل) گرد هم آمده و (دسته دسته) به سوی تو می آیند.
پسرانت از راه دور (ممالک دور) و دخترانت در آغوش مادرانشان به سوی تو می آیند.
5. پس (تو بازگشت فرزندانت را به سرزمین و خانه موعودشان) نگریسته و (از ذوق دیدارشان) نورانی و درخشان خواهی شد.
قلبت از شوق تپیده، انبوه از شادی و سرور خواهد شد؛ زیرا جمعیت کثیر (حاضر) دریاها به سوی تو روانه شده، ثروت ملل و ممالک دیگر به سمت تو سرازیر خواهد شد.
6. کاروان (بسیار) شتران از (مشرق و جنوب با هدیه)، اراضی اطراف تو را پر می کنند.
شتران جوانی که از میدیان و عیفا، عَراق و سوره و شمال عَرَبِستان و از شِبا (یَمَن و جنوب) می آیند. آنان با محموله های طلا و بخور معطر و چنانکه مدح و ستایش خد.اوند را می خوانند، به سوی تو می آیند.
7. تمام گله های چهارپایان قِدار برای تو گرد شده، قوچهای نِوایوت (قدار و نوایوت، زمین حاصلخیز شمال و شرق ایسرائل) برای خدمت به تو (قربانی های بِت هَمیقداش) به سویت روانه خواهند شد. آنان با میل و رغبت برای هدیه شدن بر مذبحم آمده، من چنین خانه و مسکن جلال خود (بت همیقداش) را شکوه و جلال خواهم بخشید.
8. اینان کیستند که چون ابرها (یا بر فراز ابرها) در پروازند.
چون کبوترهایی که با شتاب به لانه و آشیانه خود باز می گردند.
(ایسرائل که در ظهور ماشیح، دسته دسته از هر سو و راه آسمان و دریا به سوی ایسرائل باز می گردند.)
9. بی گمان، ساکنان جزایر به خدمت ذات من ایستاده، کشتی ها از تَرشیش (تنگه جَبَل الطارِق بین اِسپانیا و مَراکش) نخستین گروههای پسرانت (قوم ایسرائل) را از راه دور با ثروت طلا و نقره شان در بزرگداشت نام خد.ا – خد.ای تو و برای ذات مقدس خد.اوند ایسرائل خواهند آورد؛ زیرا او را جلال و شکوه بخشیده است.
10. بیگانگانی که (سوی تو آمده یا میان تو ساکن شده اند) دیوارها (شهرهایت) را بازساخته، پادشاهان (رهبرانشان) به خدمت و پیروی از راه تو خواهند ایستاد؛ زیرا اگر چه با غضب و خشمم تو را تنبیه کرده، به گالوت فرستادم، به لطف و مرحمتم بر تو مهر و شفقت ارزانی داشته ام.
11. دروازه های تو (یروشالییم) پیامی به روی افراد باز بوده، روز یا شب، دیگر بسته نخواهد شد تا مردمان و ملتها چنانکه رهبرانشان پیشاپیش در حرکتند، دارایی ملل را پیش کش حضور تو کنند.
12. زیرا (آگاه باش) که هر گاه ملت یا دولتی به خدمت و پیروی از تو نیاید، نابود خواهد شد.
آری آن مردم و کشورها از بنیاد نابود می شوند.
13. شکوه لُبنان در درختان سرو آزاد، صنوبر و چنارش برای تو آورده خواهد شد، تا مکان مقدس مرا (بت همیقداش) آراسته، چنین جای پاهای خود را (جایگاه مقدس) پر جلال و شکوه خواهم کرد.
14. فرزندان مللی که به تو ظلم و ستم کرده اند (آنان که یروشالییم را در تصرف ظالمانه یا استعمار خود داشته اند)، چنانکه برابر تو سر تعظیم فرود می آورند، نزد تو آمده، تمام آنان که از تو بیزار بوده، به تو اهانت می کردند، به پاهایت خواهند افتاد.
آن هنگام ایشان تو را شهر خد.اوند و صیون – ذات مقدس ایسرائل خواهند نامید.
15. گرچه تو (یروشالییم) رها شده، منفور بودی و موجودی از خرابه های تو نمی گذشت، من تو را اکنون عظمتی جاودان بخشیده، مکان شادی و سرور نسلهای بسیار خواهم کرد.
16. پس تو می توانی شیر ملل را مکیده (از بهترین فراورده غذایی مردم دیگر بهره گرفته) و شیر شاهان را خواهی مکید (ثروت خزانه های شاهان را پیشکش تو می کنند)، سرانجام تو خواهی دانست که تنها من خد.اوند رهاننده تو بوده و من ذات پرعظمت (خد.ای) یَعقوب، رهابخش تو خواهم بود.
17. من برابر مسی که در اسارت از دست داده ای، طلا بهره ات می کنم.
به جای آهن، نقره به تو خواهم بخشید.
به جای چوبهای از دست رفته ات، مس و به جای سنگهایت، آهن به تو ارزانی می کنم.
ظلم و ستم بسیار بیگانه دوران اسارتت را صلح و آرامش ساخته، خشونت رهبران غریبه ای که تو را استعمار کرده اند، پرهیزگاری و عدالت خواهم کرد.
18. دیگر خشونت و وحشی گری در سرزمین تو شنیده نخواهد شد.
هرگز خرابی و ویرانی در مرزهای تو یافته نمی شود؛ اما در عوض، دیوارها و دروازه های شهرهایت را که زمانی در جنگها سپرهای دفاعی تو بوده اند، نمادهای نجات و حمد و ستایش خواهی نامید.
19. اما دیگر آفتاب، تنها سرچشمه نور تو در روز و ماه، تنها منبع روشنایی ات در شب نخواهد بود.
زیرا از آن پس جلال خد.اوند، روشنایی ابدی ات و خد.ای تو مرجع شکوه و عظمت تو خواهد بود.
20. دیگر آفتاب تو (استقلال و آزادی) غروب نکرده، هرگز ماه آسمانهای تو نمی کاهد؛ زیرا خد.اوند نور و درخشندگی جاودانی تو بوده، روزهای سوگواری تو (در به دری) به پایان می رسد.
21. آن زمان، سرانجام، تمام ملت تو پرهیزکاران و دادگران حقیقی شده، سرزمین موعودشان را برای ابد به دست می گیرند؛ زمین را که چون شاخه کاشته شده من و کار دستهای من بوده است، تا چنین ذات مقدس من سرافراز و پرجلال شود.
22. آن هنگام کوچکترین خانواده و خاندان ایسرائل هزار برابر شده و ضعیفترین قوم، ملتی عظیم و پر قدرت خواهد شد. من – خد.اوند، این امر (نجات و آزادی) را در وقتش می شتابانم.
(با شایستگی ایسرائل، نجات و آزادی نهایی شان شتافته و جز آن در موعدش رخ می دهد.)