قورَح
سی و هشتمین هفطارا
شِموئِل اول 11/14 – 12/22
اگر روش حودِش باشد، هفطارای شَبات، یِشَعیا 66/1 – 66/24 خوانده می شود
شِموئِل، پانزدهمین و آخرین قاضی دوران داوران و نخستین ناوی و پیامبر عصر استواری پادشاهی ایسرائل از خاندان لِوی و تنها پسر زن پرهیزکار و مومن ایسرائل – حَنا بود که از سال 2872 عبری به داوری و رهبری ملت ایسرائل برخاسته و تا 11 سال، پایان سال 2882 عبری و آغاز سلطنت شائول هَمِلِخ در ایسرائل آن را پی می گرفت.
او که هنگام داوری و رهبری اش، بی شماری از ملت را از بت پرستی به یکتاپرستی کشانده بود، سرانجام زیر فشارهای ملت که مخالفت با جانشینی پسرهایش به مصدر قضاوت بودند، ناگزیر شائول – نخستین پادشاه ایسرائل را به شاهی برگماشت.
این بخش از کتاب اول شموئل، نطقی است که او در روز گماشتن شائول به پادشاهی در گیلگال (برپایی میشکان در ایسرائل، نزدیکی یِریحو) ایراد کرده است. وی که آن هنگام، پنجاه ساله و با موهایی سفید، بسیار سالخورده می نمود، ملت ایسرائل را به شهادت می گیرد که هرگز به آنان خطا و بی عدالتی روا نداشته و تنها زیر فشارها و بی ایمانی های ایشان بوده که او ناچار به گزینش پادشاهی برای رهبری ایشان شده است. شموئل در پایان سخنش برای اثبات حقانیت کلام و نبوتهایش، به معجزه ای عظیم از سوی خد.اوند، ملت ایسرائل را با رعد و برق و رگبار بسیار شگفت رو به رو ساخت که ترس و وحشت شدید آنان و ایمان و اعتقادشان را به خد.ای یکتا برانگیخت.
شرح نارضایتی های بیهوده و ناعادلانه ایسرائل از ناوی و رهبر صدیق و دلسوزشان شموئل، همانندی هفطارای قورَح را با پاراشای قورَح که نموداری از مخالفتها و نارضایتی های بیهوده قورح و اطرافیانش با رهبری مُشه رَبِنو است، می نماید.
استدعای شموئل از ذات الهی بر نمودن معجزه رعد و برق و رگبار در اثبات حقانیت نبوتهایش، تشابه دیگری است با درخواست مشه از خد.اوند در نمودن معجزه باز شدن زمین و بلعیده شده داتان و اَویرام (همدستان قورح) که در پاراشای قورَح آمده است.
شموئل اول – فصل یازده
14. و اما شموئل به قوم ایسرائل گفت:
«بیایید تا به گیلگال (جای میشکان، نزدیکی یِریحو) برویم و آنجا پادشاهی ایسرائل را (برای شائول) استوار سازیم.»
15. پس تمام قوم با شموئل به گیلگال رفته و در آنجا (برابر میشکان) و پیشگاه ذات الهی، شائول را به پادشاهی ایسرائل تائید کردند.
پس در آنجا هدایا و قربانی های سلامتی به آستان خد.اوند تقدیم داشته، شائول و همه ملت ایسرائل، مجلس شادی و سرور عظیمی برپا ساختند.
فصل دوازده
1. و سپس شموئل به تمام ملت ایسرائل چنین گفت:
«ای ملت ایسرائل، بنگرید و شاهد باشید که اکنون من در هر چیزی که به من گفته و از من خواسته اید، به کلام شما گوش داده ام و از این رو (به جای خود که ناوی و فرستاده خد.اوند هستم) پادشاهی را به رهبری شما گمارده ام.»
2. «اما اینک می بینید و می نگرید که پادشاهی برابر شما (به رهبری شما) گام بر می دارد و من نیز با موهای سپید، پیر و سالخورده ام؛ چنانکه شاهدید حالا پسرانم برای داوری و خدمت به شما حاضرند، از جوانی ام تا امروز (پیریم) در برابر شما و برای خدمت به شما پیوسته گام برداشته ام.»
3. «اینک من اینجا حاضرم. هم اکنون در پیشگاه خد.اوند و در حضور گمارده او (شائول) شهادت دهید که تا حال، گاو چه کسی را (رشوه) گرفته، یا حمار چه کسی را (هدیه) پذیرفته ام؟
چه کسی را فریب داده یا به کدام از شما ستم و بی عدالتی کرده ام؟
و نیز از دست چه کسی رشوه گرفته ام که چشمانم را با دریافت آن در داوری نابینا کرده باشم؟ بگویید تا آن هدایا یا رشوه ها را بازدهم.»
4. پس در پاسخ وی قوم ایسرائل ندا دادند:
«تو ای شموئل نه ما را فریب داده ای، نه به ما ستم کرده ای و نه از یکی از ما ارمغانی پذیرفته ای.»
5. پس او در پاسخشان گفت:
«امروز خد.اوند برابر این سخنان شما شاهد است و گماشته او نیز شاهد است که شما هیچ (خطا) در دست من نیافته اید.»
و همه آنان یکدل و یکصدا گفتند: «او شاهد است.»
6. آنگاه شموئل به ملت گفت:
«این خد.اوند یکتاست که مشه و اَهَرون را برگزیده و نیز پدران شما را از سرزمین ِ مصر در آورد.»
7. «پس اینک بر جای خود بایستید تا من به حضور خد.اوند درباره تمام نیکویی و مهربانی هایی که ذات مقدس او در حق شما و پدرانتان روا داشته است، شما را توجه داده و یاد آورم.»
8. «زمانی که یَعقوب به مصر آمده، آنجا ساکن شده، پس از مدتی پدرانتان (از سختی زندگانی) به خد.اوند استغاثه و التماس کرده و از این رو خد.اوند، مشه و اهرون را برایشان فرستاد.
آنان نیز به خواست الهی، پدران شما را از مصر در آورده و چنان فراهم کردند تا سرانجام، قوم ایسرائل در این مکان (گیلگال در ایسرائل) ساکن شوند.»
9. «اما ایشان (ایسرائل) پس از مدتی پروردگار – خدایشان را فراموش کرده و برای همین، ذات او نیز آنان را به سزای سرکشی ها و بی ایمانی هاشان به دست سیسرا سردار سپاه حاصور و پِلیشطمی ها و همچنین پادشاه موآب سپرده، علیه ایشان به جنگ رفتند.» (صدمات بسیاری را شکیفتند.)
10. «پس آنان بار دیگر متوسل به خد.ا شده، با التماس به او گفتند:
خد.اوندا همانا ما گناه کرده ایم؛ زیرا تو خد.ا را فراموش کرده ایم. بتهای بَعَل و عَشتاروت را ستاییدیم؛ اما هم اکنون ما را از چنگ دشمنانمان برهان تا بار دیگر تو را بپرستیم.»
11. «از این رو خد.اوند، یِروبَعَل (گیدئون، داور پنجم و سردار شجاع ایسرائل)، بِدان (سامسون)، یِفتاح (داور و جنگجوی ایسرائل برابر سپاه عامون) و من شموئل را (که پانزدهمین و آخرین داور ایسرائل هستم) فرستاده، شما را از چنگ دشمنان اطرافتان رهاند و سرانجام شما نیز به امنیت و آرامش رسیدید.»
12. «اما باز هم به تازگی با دیدن حمله ناحاش – پادشاه عامونی ها نزد من آمده، به من گفتید:
“بلکه پادشاهی بر ما فرمانروایی کند.” در حالیکه خد.اوند، خد.ای شما پادشاه و فرمانروای شما بود.»
13. «پس حال که پادشاهی را خواسته، برای خود برگزیده اید، بنگرید؛ زیرا اینک خد.اوند، پادشاهی را به رهبری شما گماشته است.»
14. (با دیدن این حقیقت) «چه نیک است اگر از خد.اوند می هراسید، او را خدمت و عبادت کنید.
کلام او را اطاعت کرده، بر او و فرمانهایش برنخیزید.»
15. «اما اگر کلام خد.اوند را پیروی نکرده، بر احکام و فرمانهایش برخاسته و قیام کنید، دست خد.اوند (خواست خد.اوند) نیز که بر پدرانتان افراشته شد، بر شما خواهد بود.»
16. «اینک بر جای خود بایستید و برای پذیرش حقانیت سخنانم، شاهد این واقعه (معجزه) عظیمی که خد.اوند در برابر شما انجام خواهد داد، باشید.»
17. «آیا مگر نه که امروز وقت و فصل درو گندم است؟
هم اکنون از خد.اوند خواهم خواست تا رعد و برق و باران سیل آسایی را نازل فرماید تا شما دریافته و بنگرید که با خواستن پادشاه، چنان پلیدی و شرارتتان در نظر خد.اوند، عظیم است.»
(آغاز تابستان که به هیچ رو در ایسرائل بارندگی نبوده و ابری در آسمانها دیده نمی شود.)
18. برای همین شموئل، پروردگار را ندا داد، و خد.ا آن روز، رعد و برق و بارانی عظیم نازل فرمود.
پس تمام قوم ایسرائل از خد.اوند و فرستاده او شموئل بسیار ترسیدند.
19. آنگاه تمام قوم ایسرائل به شموئل گفتند:
«ای شموئل از سوی خادمانت (ایسرائل) از پیشگاه خد.اوندت بخواه تا ما را ببخشاید و از بین نرویم؛
چون اینک با خواستن پادشاه، این گناه و بدی را بر دیگر گناهانمان افزوده ایم.»
20. شموئل به ملت ایسرائل گفت:
«نترسید، با اینکه همه این شرارتها و خطاها را انجام داده اید، از پیروی راه خد.اوند کج مروید، بلکه ذات الهی را با تمام قلبهایتان خدمت و عبادت کنید.»
21. «از این راه منحرف نشوید.
در پی چیزها و مظاهر پوچ و بیهوده ای که نه سودی داشته و نه قادر به نجاتتان خواهند بود، نروید؛ زیرا پوچ و باطل خواهند بود.»
22. «بدانید و آگاه باشید که خد.اوند قومش را برای بزرگداشت نام اعظمش هرگز ترک نخواهد فرمود؛ چون ذات اقدس او برگزیدن شما قوم ایسرائل را به نام قوم ویژه خود (و اعلام آن به دیگر مردم عالم) امری بسیار پسندیده و نیکو یافته است.»