1- هر بخش هفطارا به طور معمول نباید کمتر از 21 آیه باشد؛ مگر موضوع مربوط به هفطارا در کمتر از 21 آیه گنجانده شده باشد.
2- رسم است که حاضران، متن هفطارا را همراه با “شالِیَح صیپور” یا خواننده هفطارا و آهسته بخوانند.
3-شالیح صیپور باید با نوایی دلنشین و درست، مطالب را چنان بخواند که همه، آن را بشنوند و به طور کامل دریابند.
4-محدودیت سنی برای خوانده هفطارا وجود ندارد.
5-در شبات هایی که دو پاراشایی هستند، هفطارای پاراشای دوم خوانده می شود.
6-کسی که خواندن هفطارا به او سپرده شده، باید پس از قرائت هفطارا و براخای “مِقدِش هَشَبات” که در پایان براخاهاست ، با صدای بلند “آمِن” بگوید.
7-کسی که براخای پیش از هفطارا را گفته و ندانسته به خواندن هفطارای دیگری بپردازد و جماعت هم تذکر لازم را بدهند ، نباید برای آغاز هفطارای صحیح ، دوباره براخای پیش از هفطارا را بخواند.
8- کسی که گفتن براخای “گومِل” بر او واجب است و داوطلب خواندن هفطارا است، باید پس از پایان براخای هفطارا، براخای گومل بگوید.
گفتن براخای گومل بر این افراد واجب است:
الف) زندانیانی که رهایی یافته اند ب) بیمارانی که شفا یافته اند
ج) مسافران دریایی، هوایی وزمینی خارج از شهر که به سلامت بازگشته اند.
9- فردی که براخا تورا گفته باشد، نباید دوباره “مفطیر” و “هفطارا” بخواند، مگر آن که کسی جز او نتواند متن هفطارا را بخواند.
10- اگر متن “مفطیر” در سفر تورای دوم آمده باشد، کسی که با سفر تورای اول ، براخای تورا گفته است، نباید براخای دوباره “مفطیر” و “هفطارا” را بر سفر تورای دوم بخواند. در مینحای روز “کیپور” و مینحای روز “تیشعا به آو” که هفطارا قرائت می شود براخای سوم تورا همان مفطیر است و نباید میان قرائت تورا تا آغاز هفطارا فاصله انداخت و “قدیش” هم گفته نمی شود.
11- رسم است که برای احترام و تجلیل از هفطارا، مطالب آن را از روی سفر هفطاراتی که بر پوست حیوان حلال گوشت و با تقدس نگاشته شده، می خوانند. اگر چنین سفری دسترس نباشد، می توان از کتاب نویئیم که چاپی است بهره گرفت.
12-خواننده متن هفطارا پیش از قرائت هفطارا یک براخا می خواند و بی درنگ ،متن مورد نظر را آغاز کرده، پس از پایان آن ، چهار براخای دیگر می گوید.
13-در مینحای روز “کیپور” و مینحای روز “تیشعا به آو” که هفطارا داریم و براخای سوم تورا همان مفطیر است ، نباید میان قرائت تورا و هفطارا فاصله انداخت و بین آن هم “قدیش” گفته نمی شود.
14- طومارهای هفطارا را می توان همانند تورا در صندوقچه ای نهاد و نگاه داشت که در مقایسه با سفر تورا کوچکتر هستند . همچنین ریمونیم های هفطارا در برابر ریمونیم های تورا دارای پیگیری ویژه و متمایز بوده و نباید آنها را بر جلد سفر تورا نهاد؛ زیرا تورا درجه بالاتری از قداست را نسبت به هفطارا برخوردار است. سفر هفطاروت را میتوان در جایگاه تورا و کنار آنها نیز جای داد.
براخای هفطارا
از دیرباز رسم بوده است که پیش از براخای هفطارا ، آیه های “شِمو وِ زیخر و مِوُراخ” را برای مقدمه بخوانند که ترجمه آن چنین است:
نام و یاد او همواره و تا ابد متبارک خواهد بود و من بر انبیا برای نصیحت و اصلاح شما امر کردم و خودم نبوت و رویا را افزونی بخشیدم و سخنانم را توسط انبیاء با نمونه ها و تشبیهات، قابل درک کردم. اگر شیر بغرد، کیست که نهراسد. خد-اوند توانا چنین سخن می گوید:
“کیست که نبوت نکند؟کلامم را در دهان تو می گذارم و تو را پناه قدرتم پاس میدارم تا آسمانها را برافرازم و زمین را بنیاد نهم و جماعت صیون را می آگاهانم که تو قوم من هستی . شهر صیون با اجرای احکام و داوری های تورا آزاد می شود و آنان که آنجا می آیند ، با صداقت و نیکی رها خواهند شد. ”
براخای اول که پیش از هفطارا خوانده می شود
متبارک هستی تو ای خد-اوند خالق ما، پادشاه جهان که انبیای نیک را برگزیدی و از سخنان آنها که با درستی و حقیقت بیان می شود، خشنود بودی.
متبارک هستی تو حد-ایی که تورا و مشه – بنده ات و اسرائل – قومت و انبیای حقیقی و صادق را بر می گزینی.
چهار براخا که پس از هفطارا خوانده می شود
براخای اول: متبارک هستی تو حد-ای خالق ما ، پادشاه جهان ، پروردگار تمام دنیا ، دادگر تمام دوره ها، توانای امین، او که می گوید و انجام می دهد. سخن می گوید و اجرا می کند. آن که همه کلامش، حقیقت و عدالت است و امین هستی تو حد-ا خالق ما و سخنان تو معتقد است. یک سخن از گفتار تو نیست که به واقعیت نپیوندد؛ زیرا توانا و پادشاه امین و رحمان، تو هستی . متبارک هستی تو آن قادریکه بر تمام گفته هایش صادق است.
براخای دوم: بر صیون رحم بفرما؛ زیرا خانه و پناهگاه ماست و برای رنج دیدگان و خوارشدگان به زودی و در ایام ما رهایی را فراهم ساز. متبارک هستی تو حد-ایی که صیون را با بازگشت فرزندانش شاد و مسرور می سازی.
براخای سوم: خد-اوند خالق ما ، ما را به یاری اِلیاهو هَناوی بنده ات، و با سلطنت خاندان داوید – مَسح شده ات، شادگردان. بی درنگ بیاید و قلب ما را شاد سازد. بیگانه ای بر تخت او نخواهد نشست و غریبه ها دیگر بار وارث احترام او نخواهند شد؛ زیرا به نام مقدست برای او سوگند یاد کرده ای که چراغش تا ابد خاموش نشود . متبارک هستی تو ای حد-ا نگهبان و نگهدار داوید.
براخای چهارم: ای خد-اوند خالق ما، برای اهدای تورا، آموزش عبادتها(در بت همیقداش) ، فرستادن نوئیم و شبات که به ما عطا نموده ای تا مایه آسایش، احترام و افتخار ما باشد و همگی ویژه خد-اوند شویم، سپاسگزاریم و تو را متبارک می خوانیم . نام تو در دهان هر جانداری، همیشه و تا ابد متبارک خواهد بود. متبارک و سرچشمه برکتها تو هستی ای حد-ا که روز شبات را مقدس (ویژه) نهاده ای.