هشتمین هفطارا
عوبدیا 1/1-1/21
عوبدیا از پیامبران ایسرائل بود که در زمان سلطنت احاب- پادشاه مستبد شومرون (شمال) در سالهای 3022-3044 عبری، وزیر دربارش می بود. او که از دید مفسران ، فردی یهودی شده از پدری غیر ایسرائل و نوادگان عساو بود. با زندگی در محیط نابسامان درباره احاب و همسر بت پرست و پلیدش- ملکه ایزول (ایزابل) با ایمانی راسخ به آیین ایسرائل و تورای مقدس معتقد مانده بود.
در زمانی که ایزابل برای نمودن بیزاری از دین و ملت ایسرائل، پیامبران و حکمای ایشان را کشته بود، عوبدیا با خطر انداختن جان خود، صد تن از بزرگان و داوران ایسرائل را رهانده، پنهان ساخت.
کتاب عوبدیا که کوتاهترین بخش از نبوتهای پیامبران ایسرائل در کتاب مقدس است، جداگانه و به نام هفطارای وییشلخ در نظر گرفته شده است. نبوتهای وی، نمایی است که شرح حال ادوم (بازماندگان و نوادگان عساو) پس از حیات عساو که سقوط و نابودی نسل او را در پی خواهد داشت.
سرانجام دشمنی و نیرنگ عساو با برادرش یعقوب در متن هفطارا، و چه تشابهی است با زندگانی و پیوند این دو برادر با هم که در پاراشای وییشلح نمایان است.

عوبدیا – فصل نخست
1- رویای عوبدیا : پروردگار درباره ادوم (عساو و نسلش) چنین می فرماید:
“ما پیامبران و فرستادگان خد-اوند از سوی ذات الهی شنیدیم که فرستاده ای میان ملت های جهان گسیل شده تا اعلام دارد:
ای ملت برخیزید ، بیایید تا برای جنگ بر او (ادوم ، سرزمین فرزندان عساو)به پا خیزیم.”
2-خد-اوند می فرماید: “اینک بنگر که ذات من ، تو – عساو و نسلت را میان ملتها کوچک خواهم نمود، همان تویی که منفور ملتهای دیگر و خوار شده ای.”
3-“تو را غرور درونی ات فریفته است، تویی که در اوج غرورت میان صخره های بلند و مرتفع مسکن گزیده ای، چه کسی که می تواند که من – عساو را از بلندی و قدرت فرو آورد.”
4-“با اینکه تو – عساو لانه ات (جایگاهت) را در جایی بلند و برآمده همچون لانه عقاب بنا کرده و آن را در میان ستارهها بنهی، من ذات خد-اوند تو را از آن مخفیگاه به پایین خواهم کشید.”
5-“ای ادوم، اگر ربایندگان نزد تو آمده؛ تو را شب بیابند، چگونه خود را باخته و همه دارایی ات را برای دزدان به غنیمت گذاشته ای؟ آیا جز آن است که دزدان نیز به قدر نیازشان می ربایند؟”
“آیا اگر خوشه چینان انگور برای خوشه چینی به نزدت بیایند، آنها نیز اندکی از خوشه ها را بر درخت می گذارند؟”
6- “اما عساو چگونه تاراج و یغما شده و گنجهای پنهانی اش نیز آشکار شده اند.”
(برخلاف دزدهای عادی که رباینده همه چیز را نمی برد، در سقوط فرمانروایی بازماندگان عساو، آنان یغما و غارت شده از قدرت و دارایی شان نمی ماند.)
7-“همه همدستان تو (عساو) ، تو را به هنگام جنگ تنها تا مرزهای دشمن همراهی کرده و پس از آن رها نموده اند. آنان که با تو در صلح بودند، تو را فریفته ، بر تو چیره شده اند. آنان که در اوج دوستی با تو بر سر یک سفره نان خورده اند، زیر پای تو دام گسترده اند و برای نابودی تو اندیشیده اند؛ بی آنکه نقشه هایشان را را دریابی.”
8-خد-اوند چنین می فرماید:”آیا در پندار شما انسانها، روز سقوط نسل عساو ، من مغزه های اندیشمند ادوم- سرزمین عساو را نابود نمی کنم؟ و آیا اندیشه و دانش را از کوهستان عساو بر نخواهم چید؟”
9-“و ای تیمان (در سرزمین عساو) بزرگان و قدرتمندان تو نیز هراسان می شوند ، چنانکه همه ساکنان کوهستان عساو(تمامی نسل عساو) از پهنه روزگار نابود شوند.”
10-“زیرا به سبب بی رحمی و ستمی که بر برادرت یعقوب (به ملت ایسرائل) روا داشتی، تو را شرمساری و گناه فراگرفته ، برای ابد نابود خواهی شد.”
11-“در روزی که تو – عساو در بی اعتنایی و سکوت کنار ایستادی، بیگانگان ثروت و دارایی او – برادرت یعقوب و نسلش- قوم ایسرائل را تاراج کرده، از دروازه هایش به مکان مقدسش- یروشالییم آمدند و در پایان برای غنایم به دست آمده از خانه اش- یروشالییم میان خودشان قرعه انداختند ، تو نیز همدست یغماگران و یکی از ایشان بودی.”
(اشاره به سقوط و ویرانی بت همیقداش دوم در یروشالییم به دست فرمانروایی روم که با همکاری و اتحاد ادومی ها، یعنی نسل عساو رخ داد.)
12-“اما تو در روزی که نسل برادرت(قوم ایسرائل) آواره و بی خانمان شد، نمی بایست با بی اعتنایی خیره میشدی . هنگامی که روز سختی اش بود و روز خرابی خانه و جایگاه مقدس فرزندان یهودا (بت همیقداش) شادی و سرور مینمودی ؛ و در روز رنج و دردش ، پیروزمندانه فخر می فروختی.”
13- “نمی بایستی تو (ای عساو) در روز شکست ایشان، به دروازه های شهر مقدس قوم م ایسرائل می آمدی. آن روزی که شکستشان بود، نمی بایست به رنجشان خیره میشدی و سرانجام در روز دردشان نمی بایست دستت را با تاراج به دارایی شان دراز می کردی.”
14-“نباید بر سر دو راهی در کمینشان می ایستادی تا پناهنده و گریزندگانشان را دستگیر کنی و نباید بازماندگانشان را پس از دستگیری به دست دشمنانشان می سپردی ، روزی که در رنج و درد بودند.”
15-“زیرا که فرا رسیدن روز داوری خد-اوند برای همه مردم زمین نزدیک است. چنانکه تو (عساو) رفتار کرده ای، با تو رفتار خواهد شد. کردار تو بر سر خودت می آید.”
16-“زیرا همان گونه که تو (عساو) بر فراز کوه مقدس من در شادی شکست قوم من و خانه من (بت همیقداش) شراب نوشیدی ، همه مردمان دیگر جام شراب سرنوشت و فرجامشان را یکسره خواهند نوشید. به راستی چنین است که تمام ملتهای جهان، شراب سرنوشتشان را نوشیده و خواهند خورد، اما خودشان در نمی‏یابند و این کارشان آشکار و نمایان نخواهد شد.”
(ناوی از سوی خد-اوند پیش بینی کرده ، هشدار می دهد که همه مردم جهان، سرنوشتشان را خودشان بر پایه رفتار و کردار خودش در پیشگاه الهی روشن می سازند، بی آنکه آگاه باشند.)
17-“و کوه صیون(ایسرائل) پناهگاه و ماوایی برای ساکنانش خواهد بود، زیرا زمینی مقدس است. خاندان یعقوب(ملت ایسرائل) نیز میراث و دارایی از دست رفته شان را گرفته ، در دست می گیرند.”
18-“خاندان یعقوب ، همانند آتش است و خاندان یوسف ، همچون شعله آن و خاندان عساو، مانند کاه خواهد بود. آنان یکدیگر را شعله ور ساخته، می سوزانند و از خاندان عساو هیچ نخواهد ماند، زیرا این سخن را خد-اوند فرموده و خواسته است.”
19-“و ساکنان جنوب (جنوب ایسرائل و جایگاه یهودا) ، کوهستان عساو را به دست می آورند و ساکنان کرانه دریا و غرب سرزمین موعد، بر پلیشطیم(همراه شمال ایسرائل ) که مسکن خاندان اِفرائیم و همه شومرون است، چیره شده و خاندان بینیامین نیز تمامی گیلعاد را خواهد گرفت.”
20-“و سرانجام ، اسیران رانده شده ایسرائل که در میان کنعانیان تا صارفت به گالوت برده شده اند و نیز ساکنان تبعیدی یروشالییم که در گالوت سفاراد به سر می برند ، شهرهای جنوب را خواهند گرفت.”
21-“سرانجام ، رهانندگان بشر (ماشیح با بزرگان و داوران ایسرائل) بر فراز کوه صیون (بت‏همیقداش سوم) بر آمده تا در پیشگاه عدل الهی، سرنوشت عساو را داوری کنند. آن هنگام خواهد بود که سلطنت و فرمانروایی کل زمین تنها از آن خد-اوند می شود.”
(هنگام ظهور ماشیح – منجی ملت ایسرائل و پس از دادرسی پلیدی ها و فساد پهنه زمین روشن میشود که تمام مردم جهان، پادشاهی خد-اوند را تنها فرمانروایی زمین خواهند دانست.)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *