نام کتاب: مزامیر داوود
نام مترجم : فاضل خانی
ناشر : انجمن کلیمیان تهران
سال انتشار: چاپ اول 1378 و چاپ دوم 1389
تعداد صفحات: 217 صفحه
موضوع: مذهبی
مقدمه
انجمن کلیمیان و انتشار تهیلیم (مزامیر داوید)
«تهیلیم» کتاب مزامیر حضرت داوود یکی از معتبرترین منابع دینی ، اخلاقی و فرهنگ یهودیت است. متن شعرگونه مزامیر حضرت داوود نه تنها بصورت کتاب موجود، مورد استفاده یهودیان و علاقمندان میباشد، بلکه میتوان گفت؛ بخش عمده متون دعاهای روزانه ـ هفتگی و اعیاد و سایر مراسم از مزامیر حضرت داوود تشکیل شده است.
ادای حقمطلب درباره اهمیت «تهیلیم» در فرهنگ دینی و اعتقادی یهودیان در این مختصر نمیگنجد و مطالعه کتاب مزامیر حضرت داوود خود بیان کننده دلنشینترین و گویاترین اصول توحید و ستایش غزلگونه خداوند و نعمات او است که همواره مورد تحسین مردم جهان بوده و البته گاهی نیز با تعابیر نادرست همراه بوده است.
از مزامیرحضرت داوود ترجمههای گوناگون وجود دارد، بخشهایی از ترجمه مرحوم حاخام حییم موره موجود است و اخیراً چند ترجمه از «تهیلیم» در خارج از کشور منتشر شده که هیچکدام ارزش و استحکام ترجمه حاخام حییم موره و ترجمههای قدیمی را ندارد.
در ترجمهای که اینک در اختیار خوانندگان عزیز است ترجمه مجموعه کتب مقدس پایه کار قرار گرفته و از آن استفاده شده است، البته بعضی لغات و اصطلاحات در ترجمه کتاب مذکور بعد از گذشت هفتاد سال چنان مهجور و دور از ذهن شده است که بازنگری و انتخاب معادلهای بهتر ناگزیر به نظر میرسید و بر همین مبنا ترجمه مذکور بازبینی شده و بدون اینکه اصل کتاب به لحاظ اصالت ترجمه و وفاداری به متن مورد تردید قرارگیرد، بازنویسی گردیده که امیدواریم مورد قبول قرارگیرد. در واقع میتوان گفت انگیزه انتشار «تهیلیم» بوسیله گروهی از دوستان و مخصوصاً آقای هرصل گیدانیان مطرح شد و هیئت مدیره انجمن کلیمیان وکمیته فرهنگی انجمن کلیمیان آن را پیگیری نمود و نتیجه آن کتابی است که در دست شما است. در تدوین و انتشار این کتاب خانم دوریس نوریالیان و ژانت عبدیان و آقایان : سلیمانحکاکیان – فرید طوبیان – مردخای امین شموئلیان- یعقوب برخوردار و هارون یشایائی رئیس هیئت مدیره انجمن کلیمیان زحمات فراوان کشیدهاند که بدینوسیله از آنها قدردانی مینمائیم.
هیئت مدیره انجمن کلیمیان آذرماه 1378
دیباچه
تهیلیم اولین کتاب از سری کتب «کتوبیم» میباشد چنانچه از نام کتاب بر میآید تهیلیم شامل اشعار و سرودهایی در وصف و ستایش الهی و خلقت اوست. تهیلیم تفاوت بارزی باسایر کتب نبوی یهودیان دارد، در نوشتار انبیاء این خداوند است که بوسیله انبیایش با انسانها سخن میگوید، ولی در مزامیر این انسانها هستند که بصورت فردی و یا جمعی با خدا سخن میگویند. گاه با نماز و استغاثه و گاهی با شکرانه و ستایش. یکی از متفکرین میگوید «مزامیر آینههایی هستند که حتی کوچکترین تأثیرات وارد آمده برنفس را همچون نگرانیها، شادمانیها، ترس، شک، امید، و یاس، رنج و سرگردانی منعکس میسازند.
مزامیرحضرت داوید از آنچنان تنوع بیانی و موضوعی برخوردار است که هر نیاز و خواستهای را برآورده میسازد.
شاید بخاطر همین ویژگی است که در ایام قدیم لِویها که از نوادههای « لوی» یکی از فرزندان حضرت یعقوب بودند و خداوند مسئولیت تشریفات معبد مقدس را به آنان محول نموده بود، بسیاری از مزامیر را همراه با مراسم قربانی در خانه خدا با آهنگ و نواهای متنوع موسیقی میسرائیدهاند.نوع سرودها تعیین کننده نوع آلات موسیقی و آهنگ مناسب آن سرود خاص بوده، زیرا یک شعر نیایشی با سرود تسبیحی یا شعر مرثیهای متفاوت است. البته با وجود تحقیقات بسیار ماهیت آلاتموسیقی و یا آهنگهایی که در آغاز مزامیر ذکرگردیدهاند، مثل «نِحیلوت»،«شِمینیت»،«شیگایُون»،«شُوشَنیم» و … بدرستی مشخص نگردیدهاست.
هارامبام در شرح مراتب نبوت به درجهای اشاره میکند که انسان در بیداری احساس میکند حالتی در وجود او حادث شده و نیرویی او را به سخن میآورد و او سخنان لطیف و حکمت آمیز و یا ستایش گرانه یا نصایح مفید و حتی مطالب اجتماعی و یا الهیات بر زبان میراند. او این فیض عقلانی را که از جانب خداوند نازل میگردد «روئَح هَقوُدِش» مینامد ، و میگوید کتاب تهیلیم حضرت داوید از جمله این کتب است که با درجه «روئَح هقودش » تالیف شدهاند و به همین خاطر این کتاب جزو «کتوبیم» یعنی « با الهام نوشته شده » از مجموعه سهگانه تَنَخ (توراه- نوییم- کتوبیم) جای گرفته است. درباره همین نوع الهام است که حضرت داوید میفرماید: «کلام او بر زبانم جاریاست».
در ادبیات و زبان نگارش انبیاء یهود بخصوص در رابطه با صفات و اثرات باریتعالی اصطلاحی در تلمود وجود دارد که میگوید «تورا با زبان انسانها سخن گفته است ». یعنی در ظاهر امر آنطور نوشته شده که تمام قشرهای مردم بتوانند با ساده اندیشی خود نیز درکی از خداوند بیابند، در غیر این صورت چطور میتوان شکوه و عظمت الهی را به آنان تعلیم داد. بدین خاطر برخی از صفات و افعال مادی برای معرفی و اعلام وجود الهی به عاریه گرفته شده است، زیرا یک نوآموز در ابتدای نگرش، وجود را در محسوسات میبیند. همچنین برای بیان بینیاز بودن و بینقص و کامل بودن خداوند نیز از بعضی کمالات که برای انسانها مصداق دارد استفاده شده است. پس صفات و افعالی در کتب انبیاء مثل حرکت، نزول، صعود، رفتن، ایستادن، گشتن، نشستن، ساکن شدن، خارج شدن، و آمدن و عبور کردن که همه آنها صفاتی مادی هستند و درباره جسم مصداق دارند، هرگز به مفهوم مادیشان به خداوند واحد و ازلی و ابدی اطلاق نمیشوند، بلکه برای بیان حضور و نظارت و توانایی و لطف و داوری باریتعالی بصورت تمثیل مورد استفاده قرار گرفتهاند.
مزامیر حضرت داوید همچون هر اثر نبوی که سرچشمه از دریای بیکران وحی دارد به یک زمان و مکان و موضوع خاص محدود نمیشود، بلکه به همه زمانها و نسلها تعلق دارد. هر مزموری، میتواند ضمن داشتن پیام آموزنده خود، ابعاد مختلف و رموز نهفته در خود داشته باشد و به موضوعهای مختلف در زمانهای متفاوت اشاره کند. چنانکه حضرت داوید مزامیرموسوم به هَلِل هَگادُول (از مزمور113تا 118) را در وصف و ستایش خداوند بخاطر معجزات زمان خروج بنی اسراییل از مصر در زمان قدیم و مددهای الهی به موحدین در دوران خودش میسراید و بعدها، حزقیا از پادشاهان یهودا، بخاطر عظمت شکست خوردن سپاهیان سَنْحِریوْ (پادشاه آشور) و خلاصی قومش، همین مزامیر نبوی را با نگاهی و برداشتی در رابطه با شگفتیهای زمان خودش میسراید یا بازگو مینماید (532 تا 561 قبل از میلاد).
روایتی به نقل از تلمود (باوا بَترا 14ب) میگوید «داوید تهیلیم را بهمراهی ده تن از بزرگان یعنی حضرت آدم – مَلکی صِدِق (بقولی لقب حضرت سام فرزند حضرت نوح) – حضرت ابراهیم – حضرت موسی – هِمان – یِدوتون – آساف و فرزندان قُورَح سرایید» مفسرین مذهبی در توضیح این روایت گفتهاند: حضرت داوید بسیاری از مزامیر دوران قبل از خود را به همراه مزامیری که حتی در دوره او توسط شعرای لوی چون آساف و هِمان – یدوتون- سروده شده بودند با “روئَح هَقُودِش” دریافت و گردآوری کرده است.
شکی نیست که بسیاری از مزامیر به دوران بعد از داوید و حتی تا به زمان حشمونائیم نیز مربوط میشوند.
مزمور (45) را برخی به ازدواج داوید با دختر پادشاه صور و یا یکی از وصلتهای فرزند او سلیمان و برخی آنرا به ازدواج اَحآو از پادشاهان بنیاسرائیل با “ایزِبِل” دختر پادشاه صیدون مربوط میدانند.
مزمورهایی چون ( 74) و(79) از دوران خرابی شیلو (853 -875 قبل از میلاد)، حشمونائیم و ویرانی خانه خدا سخن به میان آوردهاند. محققین، مزمور (73) را به خود داوید به عنوان سراینده اصلی و نه دریافت کننده منتسب میدانند. دو مزمور (72) و(127) به حضرت شِلُمُو(سلیمان) (836-796 قبل از میلاد) نسبت داده میشد، هر چند در مزمور (72) سلیمان موضوع شعر است و روشن نیست که آیا خود آنرا سروده یا مزمور درباره او سروده شده است. 12 مزمور به آساف که از اولین شعرای لوی در زمان داوید بوده نسبت داده میشود. 11 مزمور نیز به نوادههای «قورح» که در زمان پادشاهی «یِهُوشافاط» (836- 713 قبل از میلاد) از پادشاهان یهودا، بعنوان شعرایی از جامعه لویها معرفی شدهاند، منسوباند. یک مزمور به «اِتان اِزراحی» و یکی به «هِمان ازراحی» تعلق دارد که این شخصیتها که در کتاب پادشاهان به عنوان دانشمندان و شعرای معروف در ایام قدیم معرفی شدهاند. افسانههای تلمودی اِتان ازراحی را لقب حضرت ابراهیم میدانند. مفسرین مزمور (90) و بقولی (91) را نیز به حضرت موسی نسبت دادهاند. برخی نیز مزمور(66) را به « مِنَشه» (532-477 قبل از میلاد) از پادشاهان یهودا پس از توبه و بازگشت او بسوی دستورت الهی منسوب میدانند.
البته میتوان تصور نمود که اکثر این مزامیر و تفیلاها به وقایع و ماجراهایی که بر سرایندگان و یا جامعه آنها گذشتهاند مربوط بوده، که در زبان و ادبیات خاص و نظم شعری در کلمات مختصر نقش گرفتهاند که درک کامل و واضح آنها را برای خواننده تااندازهای مشکل میسازد. همین روش عبارت پردازی و انشاء بلیغ و استعارهای است که بعد عارفانه و تقدسی خاص به آن بخشیده تا آنجا که یهودیان در موقعیتهای سخت و بیماری و افسردگی با تلاوت آن احساس آرامش میکنند و روحیه مییابند و معتقدند که کلمات ستایشگرانه تهیلیم نردبانی برای صعود و ارتباط قلبی و روحی نزدیکتر انسان با خداوند ایجاد مینماید، و روح و جسم آنها را جلا میدهند وشفا میبخشند.
پی نوشت:
مجموعه کتب «تَنَخ» بنام (میقرا) بمعنی «قرائت» هم نامیده شده زیرا معمول بوده که در ایام شنبه و اعیاد قسمتهایی از این کتب مقدس را در حضور مردم قرائت میکردهاند، مدرسین میشنا هم به این مجموعه «میقرا» میگفتند تا آنرا با «میشنا» و «میدراش» که تورای شفاهی خوانده شدهاند، متمایز نمایند. در زمان عِزرای کاتب و به همت او و سایر اعضای انجمن کبیر قانون گذاری (کِنِسِت هَگَدولا) کتب مقدس در یک مجموعه بیست و چهار جلدی جمعآوری شدند تا از هرگونه گزند و تحریف در امان بمانند و این چنین نظم گرفتند. (قرن پنجم قبل از میلاد)
1. پنج جلد تورا شامل: بِرِشیت (آفرینش)، شِمُوت (خروج)، وَییقرا (لاویان)، بَمیدبار (اعداد) و دِواریم (تثنیه).
2. چهار جلد انبیاء اولیه شامل: یِهُوشوع، داوران، شِموئِل اول و دوم و پادشاهان اول و دوم.
3. سه جلد انبیا متاخر شامل: یِشَعیا، یِرمِیا و یِحِزقِل.
4. یک جلد از کتب انبیاء بنام تِرِه عاسار (کتب دوازدهگانه) که شامل 12 کتاب کوچک از دوازده نبی متاخر است، بهنامهای هُوشِیعَ، یُوئِل، عامُوس، عُوَودیا، یُونا، میخا، ناخوم، حَبَقوق، صِفَنیا، حَگَی، زِخَریا و مَلآخی.
5. یازده جلد کتوبیم شامل: تِهیلیم، امثال سلیمان، ایوب، سرود سرودهای سلیمان، روت، اِخا یا مراثی ییرمِیا، جامعه، اِستِر، دانیِل، عِزرا و نِحِمیا و تواریخ ایام یک و دو.
به اعتقاد یهودیان 5 جلد تورا دیکته شده مسقیم از جانب خداوند به حضرت موسی است ، هشت جلد کتب انبیاء را انبیاءدر رویای نبوت به صورت وحی دریافت کرده و بعد آنرا نوشتهاند، و یازده جلد کتوبیم نیر با “روئَح هَقُودِش” نگرش شدهاند بعضی از علما این سه ترکیب را به نامهای توراه، نبوت و حکمت نیز نامیدهاند.
توضیح: تاریخهای قید شده دوران سلطنت پادشاهان را مشخص کرده است.
سلیمان حکاکیان