یهودیان گلپایگان

گلپایگان یکی از شهرستان های استان اصفهان است که از شمال به محلات و خمین، از خاور به میمه از جنوب به خوانسار و از باختر با الیگودرز محدود است. بنا به نظر برخی محققین از جمله کسروی ، گلپایگان در اصل وردپاتکان (ورد+ پات+ کان) بوده. ورد به معنی گل سرخ است و در تغیرات زبانشناسی تبدیل به گل شده. در اواخر دوره ساسانیان و اوایل اسلام کردپاتکان نامیده شد و پس از تسلط اسلام جرپاتقان و جرفاذقان نامیده شد و سپس تبدیل به گلپایگان شده.
بنای گلپایگان را به همای بنت بهمن کیانی نسبت داده اند. بعد از سلجوقیان و خوارزمشاهیان این شهر رونق گذشته را نداشته تا دوران صفویه که به سبب قرار گرفتن سر راه اراک و اصفهان مجددا اعتبار و رونق خود را بازمی یابد و در آن مساجد و بازارچه های متعدد بنا می شود. بعد از صفویه، در زمان افغان ها این شهر محتمل خسارات زیادی شده ، در دوره زندیه نیز به سبب دوری از پایتخت از رونقش کاسته می شود و در زمان قاجاریه که مرکز حکومت ثلاث( گلپایگان و خوانسار و خمین) می شود خرابی آن به بالاترین حد می رسد.
اما برای اینکه بدانیم یهودیان از چه زمانی ساکن این شهر شده اند باید به تاریخ یهودیان اصفهان گریزی بزنیم، گرچه یهویان از زمان هخامنشیان به ایران آمده اند و در بسیاری از شهرهای آن سکنی گزیدند. اصفهان و حومه وآن از قدیمی ترین مراکز سکونت یهودیان در ایران بوده است. چنین نقل شده که یهودیان گلپایگان مهاجرانی از اصفهان بوده اند. یکی از اقوال مشهور آن است که پس از حمله مغول و در عصر تیموریان چنان قتل عام گسترده ای از یهودیان اصفهان صورت گرفته و قوانین سخت گیرانه ای علیه یهودیان وضع شده که سنگ مزار گورستان های مهم یهودیان در اصفهان تا عصر مغول تاریخ دارد و پس از آن دچار وقفه ای طولانی می شود و تا مدت چند قرن مرده ای را در آن دفن نکرده اند و این را گواه قتل عام یهودیان در این عصر آورده اند. از این رو یهودیان باقی مانده در اصفهان به ولایات اطراف و دیگر شهرها کوچیده اند. اما این فشار و قوانین سخت گیرانه علیه یهودیان در زمان های دیگری هم چون صفویه و قاجاریه وجود داشته، در عصر قاجار چنان تعصبی برای مسلمان کردن یهودیان در می گیرد که طبق شواهد و اسناد موجود مانند کنیساهای برجا مانده که تبدیل به مسجد شده اند، رسوم خاص یهودیان که میان برخی غیر یهودیان برجاست ، لهجه و گویش خاص یهودیان در میان غیر یهویان و علاماتی چون ستاره شش پر بر روی در خانه ها و . . . ساکنان امروزی زفره ، میان اصفهان و یزد، بخش های اطراف کاشان مانند آران و بیدگل و . . و ابیانه و مردم سه قصبه اطراف اصفهان به نام های خیزان و پریشان و بنه اصفهان و همچنین دهکده گز در چهار فرسنگی اصفهان یهودی زاده محسوب می شوند.
شاید عمده یهودیان گلپایگان در همان عصر تیموریان به این شهر کوچیده باشند و احتمالا عده ای از یهودیان در عهد قاجار بر اثر همین تعصبات از گلپایگان به تهران یا دیگر شهرهای بزرگ تر مهاجرت کرده باشند. در هر حال قدیمی ترین گزارش آماری را از یهودیان این منطقه حبیب لوی تقریبا در سال 1339 خورشیدی شرح می دهد. در این زمان جمعیت یهویان خوانسار و گلپایگان را 800 نفر و تعداد خانوار را 100 ذکر می کند همچنین در خمین تعداد یهودیان 60 نفر ذکر شده، همچنین خوانسار و گلپایگان 3 کنیسا و یک حمام داشته است.
قبل از این زمان خوانسار و گلپایگان از مراکز آموزش طب سنتی یهودیان بوده و حکیمان یهودی به نامی داشته.
حبیب لوی در ادامه گزارش می دهد : یهودیان این محل تاریخ خود را تا 500 سال پیش حفظ کرده اند. اغلب دوره گرد و پریشان اند . عده ای خانه و زندگانی را ترک کرده به الیگودرز و جاهلق( جاهلق با ضم ل نام منطقه است) و سرد رود رفته اند . سه مقبره دارند که دوتای آن قدیمی و یکی جدید است. یکی از آنها بقعه ای دارد که می گویند متعلق به حاخام زبولون است. دو سنگ در آن مقبره دیده می شود که یکی از آنها یک سمتش خط کوفی دارد که محفوظ مانده و سمت دیگر به عربی است که حروفش نا معلوم است و تاریخ کوفی 114 هجری مطابق با 111 خورشیدی دارد . پشت این بقعه محلی است که سابقا در آنجا کنیسه بوده و زیر آن چشمه آبی دارد معروف به حوض کنیسا که جهت غسل بوده و از روی کم و زیاد شدن آب می فهمیدند که در آن سال آیا قحطی می شود یا نه ، گویند در سال قحطی از 300 خانوار 3 خانوار باقی مانده و شعری در این مورد گفته شده:
میان 300 خانه مانده باقی
بنیامین خداد و ابراهیم ساقی
سنگ های مقبره یهودیان این شهر در اثر خاک زیاد فقط تاریخ تا سال 5412 عبری برابر با 1031 خورشیدی و 1652 میلادی دیده می شود ولی گوینده مقبره از 500 سال قبل را هم دیده اند و اظهار می دارند که یهودیان این ناحیه در زمان تیمور به اسیری آمده اند . در یکی از کنیسه ها سنگی نصب است که تعمیر آن را منتسب به آقا رفائل یعقوب به سال 5505 عبری برابر با 1745 میلادی برابر با 1124 خورشیدی می دانند و فوت او را به سال 5574 عبری. یک منورا یا شمعدان از سنگ سماق در آنجا وجود دارد که تاریخ 5390 عبری برابر با 1630 میلادی برابر با 1009 خورشیدی را دارد و کتیبه هخال آن به سال 5410 برابر 1650 میلادی برابر با 1029 خورشیدی است حبیب لوی اینها را از گفته های آقای العازار دادود نقل می کند. و در مورد یهودیان خمین چنین می گوید که از 1890 م برابر با 1269 شمسی یهودی نشین بوده و به تدریج زیاد شده اند بیشتر از اهالی گلپایگان اند البته خود حبیب لوی این اطلاع را اشتباه می داند و معتقد است که خمین زودتر از اینها یهودی نشین بوده.
سند دیگری که از یهودیان گلپایگان در دست است عکسی است از خانواده کاهن در محله ای در گلپایگان در 1941 م برابر با 1320 خورشیدی که رابی شموئل کاهن و پسران و نوه هایش را در کتابخانه شخصی اش نشان می دهد . که کتاب های این کتابخانه را از عراق با شتر به ایران آورده. شیوه نشستن آنها در این عکس به سبک کوهنیم در هنگام دعا در کنیسا است . این عکس نشان از رفت و آمد یهودیان گلپایگان و عراق و یا مهاجرت عده ای از یهودیان عرب تبار به گلپایگان دارد.
جمعیت یهودیان قبل از سال های مهاجرت به تهران که تقریبا از اواخر قاجاریه آغاز می شود، حدود 8 تا 10 هزار نفر تخمین زده می شد. محله یهودیان جداگانه و در قسمت جنوبی مسجد جامع و متصل به بازار محله بوده. یهودیان بیشتر به مشاغل بزازی ، تجارت پارچه و خرید و فروش عتیقه جات و خرمهره و داروهای گیاهی و سنتی و طبابت اشتغال داشتند . برخی خانواده های فقیر یهودی در تهیه و فروش مشروبات الکلی هم دست داشتند. برخی از اطبا معروف یهودی چون حکیم هارون و حکیم رواقی معروف به میرزا بابایی جز این که اطبا ماهری بودند انسان های باشرف و قانعی بودند و در خمین حکیم شعبان که از متخصصان و جراحان معروف چشم بوده از نقاط مختلف ایران مراجع ( مراجع از رجوع به ضم میم)داشته. اطبا و حکمای یهودی دیگری هم در گلپایگان و خمین و خوانسار زندگی می کرده اند .
بر اساس سرشماری سال 1365 مرکز آمار ایران جمعیت گلپایگان 35276 نفر است . دین مردم این شهر شیعه اثنی عشری است به جز 5 خانوار یهودی ساکن همچنین به گزارش این مرکز 3 خانواده ارمنی و 2 یا 3 خانواده یهودی در خمین ساکن اند و در همین سال خوانسار ساکن یهودی ندارد.
در حال حاضر گلپایگان ساکن یهودی ندارد آخرین ساکن یهودی این شهر پزشکی یهودی بوده که به حسن خلق در میان مردم شناخته می شده. رنگ و بوی فرهنگ یهودیان این شهر همچنان از کنیسا های برجا مانده و خانه های برجا مانده از یهودیان در این شهر دیده می شود . پدر بزرگ نگارنده هم از جمله متولدین خمین و پرورش یافته در گلپایگان بود که همیشه از سخت گیری مذهبی حاخام های یهودی این شهر و تعصب مذهبی مسلمانانش بر یهودیان شکوه داشت و البته همواره داستان هایی از اعجاز پزشکان یهودی این شهر برایمان می گفت.

برگرفته از یاداشت های لئا دانیلی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

For security, use of Google's reCAPTCHA service is required which is subject to the Google Privacy Policy and Terms of Use.

I agree to these terms.