کنیسای اتفاق
تابستان 2009
نمای شمالی کنیسای اتفاق بهار 2011
نمای شمالی کنیسای اتفاق بهار 2011
کنیسای اتفاق
تابستان 2009
کنیسای اتفاق
پس از خاتمه جنگ جهانی دوم، هنگامی که دنیا در پی بازسازی خسارات وارده ناشی از آن جنگ خانمانسوز بود در کشور عراق در دوران صدارت ولیعهد سیزده ساله «فیصل دوم»، نخستوزیر دست نشاندة انگلیس «صالح جبر» که به عنوان نایبالسلطنه حکومت را در دست داشت. پس از تشکیل کابینه دولت، وی از همان ابتدا سیاست خصمانهای را نسبت به شهروندان یهودی عراق در پیش گرفت. اعمال فشار، محدودیتها، بیاحترامی، اختناق، بازداشتها، آزار و شکنجه آتشزدن و بمبگذاری در اماکن عمومی یهودیان (کنیساها) و نهایت تهمت و افترا و متهم نمودن شخصیتهای یهودی به جرمهای ساختگی و سپس بازداشت و شکنجه بزرگان یهودی مانند خانم لورا خضوعی، یکی از شخصیتهای فرهنگی عراق و نیز محاکمه نمایشی یکی دیگر از افتخارات جامعه یهودیان عراق، «شفیق عدس» بازرگان موفق و بانفوذ و سپردن وی به جوخه اعدام، که شوکی غیرقابلالوصف و ضربهای هولناک را بر جامعه یهودی عراق وارد آورده بود.
دیری نپایید چنان عرصه بر یهودیان عراق تنگ آمد که اکثر به اتفاق آنان تصمیم به ترک زادگاه خویش گرفتند، اما رژیم وقت برای خروج یهودیان از کشور شرایط و قوانینی خاص وضع نمود.
یهودیان میتوانستند با بجا گذاشتن اموال منقول و غیرمنقول، بدون پشیزی فقط با یک حلقه انگشتر ازدواج از عراق خارج شوند.
رفتار آنتیسیتزیم به حدی بالا گرفت که شماری اجبارا خانه و کاشانه خود را رها نمودند. دستخالی به کشور اسرائیل مهاجرت نمودند و در چادرهای موقت (معبرا) مستقر شدند.
جمعی دیگر ترجیح دادند به کشور همسایه، ایران که از دوران گذشته، در خصوص مسائل تجاری، در رفت و آمد بودند و تاحدودی هم به آداب و رسوم ایرانیان شناخت داشتند، مهاجرت نمایند. البته به طور قاچاق. جمعی از مهاجرین که به ایران عزیمت نمودند با کمک مرزنشینهای کرد یهودی از طریق قصرشیرین و خانقین وارد خوزستان، سپس به خرمشهر آمدند. «هارون عبدالنبی» یکی از یهودیان عراقی ساکن خرمشهر نقش مؤثری در سکنا نمودن آنان به طور موقت در کنیساها و دیگر خانههای یهودیان داشت.
وی کمکهای شایانتوجهی جهت گرفتن برگ عبور و انجام مراحل قانونی مهاجرت به تهران را برای همکیشان عراقی انجام داد.
گروهی دیگر در مناطق کردنشین خانقین در نوار مرزی در بین همکیشان خود مستقر شدند. یهودیان مهاجر به تهران را، دیگر یهودیان خیراندیش تهرانی در مکانهای موجود در بهشتیه خیابان مازندران و یا در کنیسای حییم و نیز در خانههای یهودیان محله سرچال که از قبل تدارک دیده بودند، موقتا سکنا دادند.
سیر مهاجرت یهودیان عراقی به ایران از سال 1948 تا سال 1951 ادامه داشت. اگرچه جمعی نتوانستند خود را با شرایط موجود در ایران وفق دهند، و مجددا تن به مهاجرت به کشورهای اروپا و یا اسرائیل را دادند.
ولی آنچه که محرز بود جمعیتی قابلتوجه، در ایران بهویژه در تهران متمرکز شده بودند. دیری نپایید مسئولین جامعه یهودیان عراقی با کمک عراقیهای بومی ساکن تهران و همیاری انجمن کلیمیان تهران در جهت سرو سامان دادن به وضع مهاجرین عراقی متفقا همکاری تنگاتنگی را آغاز نموده، ابتدا تصمیم به ایجاد مرکزی به عنوان مجتمع فرهنگی نمودند.
در سال 1325 مهندس مایر عبدا… مانسون در راستای ایجاد این فرهنگسرا هزینه خرید قطعه زمینی به وسعت 5000 متر مربع در مجاورت دانشگاه تهران واقع در خیابان شاهرضا (انقلاب) خیابان قدس (آناتول فرانس) شخصا متقبل شد.
پس از مدتی در تصمیمگیری که انجام گرفت بخشی از شمال این زمین را به وسعت 865مترمربع را با همیاری آقایان صالح، داود ماشی، هزقل حییم و تنی چند از خیراندیشان تهرانی، اختصاص به یک کنیسا دادند.
پس از تاسیس مدرسه و کنیسا در سال 1947 (1326 خورشیدی) انجمن عراقیهای مقیم تهران جهت نامگذاری نام مایر عبدا… را برای این مجتمع انتخاب نمودند. اما به خاطر آنکه مایر عبدا… یک تبعة خارج محسوب میشد، وزارت فرهنگ وقت به این نام مجوز ندادند.
از این رو نام اتفاق را که در زبان فارسی و عربی به معنای اتحاد بود، برگزیدند. کنیسای مایر عبدا… یا اتفاق که بیشتر به کنیسای عراقیها شهرت دارد، از همان ابتدا مرکز اجتماعات یهودیان عراقی گردید.
طرح بنای کنیسا الهام گرفته از سبک معماری بابلی میباشد. از این رو اخیرا به جهت داشتن ویژگیهای خاص، به همت انجمن کلیمیان و حمایت سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در شرف ثبت به عنوان میراث فرهنگی میباشد. مهندس مایر عبدا… که در جنگ جهانی دوم در ارتش انگلیس خدمت میکرده، شخصا در طراحی و ساخت بنای کنیسا نظارت داشته است.
علاوه بر آن، وی در بسیاری دیگر از کارهای عامالمنفعه مشارکت داشته، مانند مشارکت در ایجاد مدرسه جدید اتحاد به نام «خضوعی» و ساختمان سوخنوت.
ناگفته نماند، پس از مهاجرت گروهی از یهودیان عراقی به نیویورک، در دهه 1980 کنیسایی با همین طرح در نیویورک ساخته شده است.
بنای کنیسای اتفاق در مجاورت حیاط مدرسه اتفاق در ضلع شمالی آن به طور مستقل ساخته شده است. سالن کنیسا با داشتن بیش از 10 متر ارتفاع در یک طبقه (همکف) با گنجایش بیش از سیصد و پنجاه نفر برای آقایان و در قسمت درب ورودی یک نیمطبقه (دوم) که با دو راه ورودی (راه پله) با گنجایش 120 نفر در انحصار بانوان بوده که از چهارطرف (دیوارهای جانبی) با نصب پنجرههای نسبتا بزرگ به عنوان نورگیر و نیز با استفاده از طرحهای هنری کچکاری و آیینهکاری به ویژه در سقف و اطراف جایگاه توراه (محراب)، شکوه و زیبایی خاصی به این کنیسا بخشیده است.
یکی از ویژگیهای این کنیسا داشتن سیستم گرمایی کاملا پیشرفته بوده که در آن زمان در بین دیگر کنیساهای موجود در تهران، بینظیر بوده و فقط کنیسای اتفاق از این امکانات برخودار بوده است.
اکثر توراههای موجود در کنیسا، به هنگام مهاجرت توسط یهودیان عراقی به این کنیسا آورده شده است. ضمن آنکه یک کتاب تلمود بابلی با خط آرامی توسط یکی از شهروندان در اختیار این کنیسا قرار داشته. بیشتر صندلیها توسط یک پلاک برنجی به نام اعضای کنیسا نامگذاری شده است، مسئولیت شالیحصیپور کنیسا به عهده آقای فیروز صالح بوده. از همان آغاز شورای مرکب از پنج نفر هیئتمدیره، دو نفر بازرس و دو نفر علیالبدل با نام انجمن خیریه تعاون عراقی با شماره اساسنامه 61 ثبت و تاسیس گردید، که هر دو سال با انتخاباتی که انجام میگرفت اعضای هیئت مدیره آن انتخاب میشدند. وظیفه این انجمن به غیر از رسیدگی به امور کنیسا، رسیدگی و حل و فصل مسائل و مشکلات مهاجرین و نیز در صورت لزوم کمکهای مادی به نیازمندان انجام میگرفته.
تا قبل از انقلاب آقایان رحمین ناموردی، الیاهو کوکو، عبدا… مایرسون، صالح چیتیار و نیز یوسف بابایی صندوقدار و مدیر مسئول کنیسا و مدرسه را عهدهدار بودند.
سال 1979 پس از وقوع انقلاب اسلامی، روند مهاجرت یهودیان عراقی از ایران آغاز گردید.
سال 1991 در انتخاباتی که جهت تعیین شورای کنیسا انجام گرفت، به دلیل به حدنصاب نرسیدن اعضای شورا، انتخابات منحل اعلام شد. اما بعد از چندی با کمک انجمن کلیمیان ایران و تنی چند از یهودیان عراقی، شورای کنیسا باسرپرستی خانم ناجی لاوی یکی از اعضاء هیئتمدیره سابق تشکیل گردید.
در حال حاضر حدود سه خانواده از یهودیان عراقی، در تهران ساکن هستند.
پس از انقلاب اسلامی در ایران، با مهاجرت خانوادههای عراقی نمازگزاران کنیسای اتفاق کاهش چشمگیری پیدا نمودند. از این رو مراسم تفیلا در این کنیسا فقط در شباتها و موعدیم با دیگر همکیشان تهرانی انجام میگردد.
کنیسای اتفاق
تابستان 2009
کنیسای اتفاق
تابستان 2009
کنیسای اتفاق
تابستان 2009
کنیسای اتفاق
تابستان 2009
کنیسای اتفاق
تابستان 2009
کنیسای اتفاق
تابستان 2009
کنیسای اتفاق
تابستان 2009
کنیسای اتفاق
تابستان 2009
کنیسای اتفاق
تابستان 2009
کنیسای اتفاق
تابستان 2009
کنیسای اتفاق
تابستان 2009
کنیسای اتفاق
تابستان 2009
کنیسای اتفاق
تابستان 2009
کنیسای اتفاق
تابستان 2009
کنیسای اتفاق
تابستان 2009
کنیسای اتفاق
تابستان 2009
کنیسای اتفاق
تابستان 2009
کنیسای اتفاق
تابستان 2009
کنیسای اتفاق
تابستان 2009
کنیسای اتفاق
تابستان 2009