مهین دخت عمید متخلص به «نگاه» در سال 1309 خورشیدی (1927) در یک خانواده یهودی متدین در شهر همدان چشم به جهان گشود. او نخستین فرزند “حبیب فرهومند” و بانو ” جلیس آغا یودئیم” بود، والدینی روشنفکر، فعال اجتماعی و علاقمند به شعر و ادبیات فارسی بودند و مسلما در چنین محیطی که شعر خوانی از دلمشغولیات خانواده بشمار می رفت، باعث گردید از همان طفولیت نقش بسزائی در رشد و شکوفائی استعداد ذاتی مهین دخت داشته باشد .
مهین دخت تحصیلات (دوره شش ساله) ابتدائی را در مدرسه اتحاد (آلیانس) تهران و آزرم طی مدت چهار سال گذرانید، سپس دوران متوسطه را در دبیرستان« نوربخش» در سن پانزده سالگی به پایان رسانید . او دوازده سال بیش نداشت که به شعر گویی پرداخت و اولین سروده های خویش را دردبیرستان در قالب اشعار طنز ، دوبیتی و مثنووی عرضه نمود ، طوریکه توانست نظر اولیای، مربیان دبیرستان را بخود جلب کند ابتدا به توصیه و راهنمائی های استاد فقید “دکتر لطفعلی صورتگر” به انجمن ادبی دبیرستان پیوست . اگر چه، آن دوران بیشتر اشعار او نشات گرفته از طنز کودکانه بود و آنطوری که می بایست این قریحه را جدی نمی گرفت، اما با تشویق و راهنمائی والدینش شروع به یادگیری سبک های ادبی فارسی نمود .
مهین دخت در سال 1323 خورشید پس از اخذ دیپلم دبیرستان با “خلیل عمید” پیمان زناشوئی بست حاصل این ازدواج دو فرزند پسر و یک دختر (فرزاد، فرنوش و فرید) می باشد . او پس از ازدواج و در گیریهای اجتماعی ، نیاز به بازگو کردن عواطف و بیان احساسات از طریق سردون ، وی را بسمتی سوق داد که این قریحه و ذوق خدادی با گذشت زمان غنی تر می شد .
مهین عمید به تشویق مادرش (یکی از بنیان گذاران ارت ایران) وارد عرصه فعالیت های اجتماعی می شود و در تشکیلات ارت جهت رفاه دانش آموزان به فعالیت می پردازد . بعد ها بعضویت بیش از پانزده انجمن خیریه و سازمان عام المنفعه پذیرفته می شود و در زمینه های مختلف و نهادهای گوناگون بدون در نظر گرفتن مذهب، وابستگی های سیاسی و اجتماعی خدمت می کند و از این طریق پای به عرصه فرهنگی و اجتماعی می گذارد
او در راستای فعالیت های فرهنگی با شرکت در محافل ادبی و شب شعر، انجمن ادبی حافظ و انجمن زنان شاعر و هنرمند، نیز همچنین حضور در محضر تنی چند از اساتید ادبی و شعرای نامی توانست تجربه های جدیدتری را کسب نماید ضمن آنکه با اجرا سرودهایش اثر مثبت و خوبی بر ذهن مشتاقان شعر و ادب فارسی بجای گذاشت، بطوریکه ” استاد مطیع الدوله حجازی” مجذوب سروده های وی می شود و بی درنگ از وی دعوت می کند تا سمت نایب الرئیس «انجمن بانوان صلح جو» را بپذیرد، ضمن آنکه “مهرداد اوستا” هم قبول می کند که قواعد شعر فارسی ( اصول نظم، نثر و علم قافیه ) را در منزل مهین عمید آموزش دهد .
او با دکلمه اشعارش در گردهمایی ها جلوه ای خاص کسب می کند، و بیشتر مورد توجه و قدردانی قرار می گیرد. و این امر راه گشایی شد برای راه یافتن بیشتر او به انجمن های مختلف فرهنگی و آشنایی و ارتباط با دیگر اساتید موسیقی اصیل ایرانی و دیگر هنرمندان کشور .
در سال 1972 میلادی مصادف با روز جهانی زن، از طرف سازمان زنان ایران سروده ای از مهین عمید تحت عنوان (سبوی می) انتخاب و به چهار زبان ترجمه و برای سازمان جهانی «یونسکو» ارسال گردید . این شعر یکی از بهترین شعرهای ارسالی از اقصی نقاط دنیا شناخته شد و از طرف سازمان یونسکو جایزه ای به وی تعلق گرفت و نام وی در یک نشریه جهانی (WHO IS WHO) ثبت گردید .نیز همچنین مورد عنایت و تشویق شخص شاه و مفتخر به دریافت یک مدال طلا قرار گرفت
طی سه دهه، دانشگاه ها و موسسات مختلف از مهین عمید بخاطر فعالیت های اجتماعی و مقام ادبی اش قدردانی کردند نیز لوح سپاس و چندین تقدیر نامه به وی اعطا نمودند .
مهین عمید بر این باور بود، رازها را محترم باید شمرد و همواره احساس می کرد نوشتن برای او مانند نفس کشیدن است و قلم زدن بیش از هرچیز باعث تسکین او می شود .زیرا سردون شعر پناهگاهی محکم در مقابل هجوم احساسات بهر شکل و صورت، در وی تعالی می آفریند
مهین عمید بیش از چندین هزار بیت شعر( که همه اقسام نظم فارسی از قبیل غزل، مثنوی،ترجیح بند و دوبیتی را در برمی گیرد) را با چیره دستی در عنوانهای متفاوت سروده است
در اشعار او رنگ غم و اندو کاملا قابل لمس و محسوس است ، او هرگز یک واژه یا دم واژه (سیلاب) نابجا و نا همرنگ و نا خوشایند در شعرهایش بکار نبرده است . به باور اساتید شعر و ادب، سروده های مهین عمید بسان یک موسیقی است و همانگونه که در یک آهنگ و ترانه اگر یک زخمه نا بجا به تار های ساز نواخته شود گوش حساس آدمی آنرا در می یابد، بعبارتی یک نوازنده چیره دست هرگز زخمه نابجا به تارهای ساز خود نمی زند .سبک سرودهای وی این تصور را شکل میدهد که احتمالا وی از تبار شاعران نغز پرداز و پیچده گوی و استوار سخن دوران درخشش زبان پارسی در صده های هفتم تا دهم هجری قمری است و جای شگفتی است که چگونه در قرن بیستم چنین بانوئی با ویژگی های خاص استوار ،محکم، ژرف و پر مغز شعر می گوید شعر هائی که آدمی را به یاد چامه های منوچهری، دامغانی وفروغی بستامی وتا حدی حافظ می اندازد .
مهین عمید در اوج شهرت و فعالیت های ادبی و اجتماعی به دلیل وقوع انقلاب اسلامی در ایران، در سال 1984 تن به مهاجرت ناخواسته داد و به همراه خانواده اش زادگاه خویش را برای همیشه ترک گفت و به امریکا مهاجرت کرد . او پس از پشت سرنهادن مشقات بسیار در غربت، سروسامان گرفتن در لس آنجلس اقدام به ترانه سرائی می نماید سپس به عضویت در «سازمان بانوان یهود» و عضویت در دو سازمان عام المنفعه «ارت» و «بنی بریت » پذیرفته می شود و فعالیت های اجتماعی خود را از سر می گیرد .
نیز همچنین با حضور در محافل ادبی وهنری ایرانیان در لس آنجلس باعث ارتباط بیشتر او با بزرگانی چون جمشید شیبانی، تورج نگهبان، انوشیروان روحانی، حسن شهباز و بسیاری دیگر از شخصیت های فرهنگی و اساتید موسیقی شد . علاوه بر آن ترانه های برای خوانندگان نامدار ایران، چون هایده، معین، بهزاد، فائزه و شمار دیگری از هنرمندان ساخته است و همین امر باعث محبوبیت وی و مورد توجه بیشتر عاشقان شعر و موسیقی قرار بگیرد .
اولین کتاب اشعار مهین دخت عمید با نام « نگاهی به نگاه » در سال 1984 در آلمان توسطه یکی از دوستانش (خانواده میزراهی) منتشر و متعاقبا یک ( سی دی ) از وی ضبط و به علاقمندان شعر و ادب فارسی ارائه شده است . دومین کتاب وی در لس آنجلس تحت عنوان نگاهی به نگاه (دفتر دوم) در سال 2002 میلادی به زیر چاپ رفت، ضمن آنکه شاعر بزرگ معاصر ایران “نادر نادرپور” مقدمه ای برای این کتاب نوشته است .نیز همچنین او از اوایل دهه 2010 میلادی در تلاش بود که سومین و آخرین اثر ادبی خود را جمع آوری و منتشر نماید، اما گوئی بخت با او یاری نکرد .
مهین دخت عمید در سال 2016 در سن 89 سالگی چشم از جهان فرو بست و به دیار باقی شتافت
پس از درگذشت مهین عمید، فرزندانش اقدام به جمع آوری آثار منتشر نشده مادر نمودند تا همراه با دیگر آثار بهینه وی در مجموعه ای به نام نگاهی به نگاه (دفتر سوم) به چاپ برسانند. نیز بسیاری از سرودهای وی که طی سال ها توسطه هنرمندان اجرا شده است، به صورت یک آلبوم ضبط و تکثیر شود .
گزیده ای از سروده ها و اشعارمهین عمید ، اجرا شده توسطه خودش
https://www.youtube.com/watch?v=p0Ty-hcIaeI