ابراهیم موره در سال 1298 خورشیدی (1910 میلادی) در شهر تهران درخانواده ای مذهبی چشم به جهان گشود. او یگانه فرزند پسر «حاخام حیم موره» معلم روشندل، مرجع تقلید و از مفاخیر یهودیان ایران بود، جدش حاجی مردخای فرزند حاجی الیاهو از اهالی شهر شیراز بود.
ابراهیم موره تحصیلات ابتدایی و متوسطه را درمدرسه آلیانس تهران به پایان رسانید ضمن آنکه در مکتب پدرش «حاخام حیم موره» به فراگیری اوصول دین و شرعیات یهود پرداخت . سپس از مکاتب دو شخصیت روحانی مرحوم کهن صدق (سلطان سلیمان) و روانشاد ملا یوسف اورشرگاه بهره برد و معلومات خود را در زمینه تلمود ، میشنا و دیگرکتب مقدس (تنخ) عمیقاً گسترش بخشید.
او علیرغم آنکه هرگز لباس روحانیت بر تن نداشت، اما در جامعه کلیمیان همیشه به عنوان یک فرد روحانی، چه از نقطه نظر اصالت خانوادگی و چه از نظر شخصیتی با نفوذ و پر قدرت، بسیار مورد احترام بود. به ویژه بعد از فوت پدرش، با همان خصایل ، افکار و تربیت که از حاخام حیم موره آموخته بود عملاً به پاسداری از دانش و نام پدرش کمر همت به خدمت به خلق بست، و تا زمانیکه در قید حیات بود به عنوان یک شخصیت مطلع و خیراندیش، از هیچ کوششی برای کمک به همکیشانش فروگزار نبود.
ابراهیم موره از شخصیت های پر توان و با استعداد جامعه کلیمی بود، او به زبانهای عبری و فرانسه تسلط کامل داشت و نیز روسی، آلمانی (ایدیش) را هم صحبت می کرد همچنین به واسطه علاقه به ادبیات فارسی، فلسفه و تاریخ و. فرهنگ یهود، بیشتر وقت خود را صرف مطالعه در این زمینه می کرد.
او در کنیساها به ویژه کنیسای کوروش و عراقی ها، به عنوان یکی از بهترین شالیح صیپورهای تهران شمرده می شد، هر ساله شب های روش هشانا و شب های کیپور ضمن عبادت با سخنرانی های خوش و رسا، بزرگترین اعانات را برای کانون خیرخواه جمع آوری می نمود و با بیانی گرم و گیرا و بسیار استادانه تفسیرهای توراه را بیان می نمود و همین امر باعث جذب بسیاری از همکیشان به این کنیساها شده بود.
مدت ها، شب های بسیار تا سحر با کمک حاخام اورئیل داویدی، بخش هایی از کتاب مقدس توراه و تفسیرات آنرا به فارسی ترجمه نمود. زیرا بر این باور بود هر یهودی موظف به شناخت دین خود از همه جهات ( بی کم و کاست ) می باشد. ابراهیم موره، همیشه نگران اضمحلال یهودیان و ازدواج آن ها با غیر بود و پیشگیری از این امر مهم را فقط در تعلیم و تربیت و شناخت صحیح یهودیت می دانست تا نسل جوان این میراث گرانبها را شناخته و نیاموخته از دست ندهند.
ابراهیم موره به جهت آشنائی به زبان های مختلف خارجی در یک کمپانی (چک) اشکودا با سمت رئیس دارالترجمه استخدام گردید و با پشتکار و شایستگی که از خود نشان داد، توانست به مقام معاونت اداری آن ارتقاء یابد، سپس با کسب تجربیات تجاری به شغل آزاد روی آورد و مستغلاً شرکتی را تأسیس نمود و به عنوان مقدم گمرکات در مقام ترخیص کالاهای صادراتی و وارداتی تجار به فعالیت پرداخت. وی در راستای فعالیت های اداری و تجاری، بیش از چهل سال در ابعاد مختلف فرهنگی و اجتماعی در خدمت جامعه کلیمیان ایران فعال بود و اقداماتش در واقع یک عامل شتاب دهنده مؤثر در پیشرفت و فعالیت های اجتماعی بود.
از سال 1337 خورشیدی با پشتکار و درایت او و دیگر هم دوره هایش، یهودیان ایران در امور اداری دارای تشکیلات منسجم و منظمی شدند، به عبارتی او ستون اصلی و یکی از پایه گزاران انجمن کلیمیان ایران و دیگر سازمان های وابسته بود. از نخستین فعالیت های اجتماعی ابراهیم موره شرکت مؤثر در نجات یهودیان عراقی بود که با مشقت فراوان از طریق خرمشهر خود را به مرز ایران می رساند و سپس با ترتیباتی که فراهم شده بود آنان را یا در تهران سکنا می دادند یا به سرزمین مقدس کوچ می دادند.
از دیگر فعالیت های مهم او، همکاری بسیار نزدیک با «راو لوی» برای تأسیس سازمان فرهنگی اوتصرهتورا و برپایی مدارس گنج دانش در تهران و شهرستان ها بود و با تأسیس این مدارس، خدمات بزرگی به توسعه فرهنگ و تعلیم جوانان یهودی ایرانی انجام داد، همچنین او از پایه گزاران انجمن خیریه «کرن کیمت»، «کرن هسیوت» و «هصیتدروت هصتولوت» در ایران بود.
ابراهیم موره درایجاد هنرستان حرفه ای ارت سهم بسزائی داشت . خصوصا برای تشگیل هنرستان ارت و در برپائی آن شخصا با ابراهام بلاس عازم شیراز شد و با تلاشی پیگیر
اولین هنرستان صنعتی یهودی را در شیراز که در واقع نخستین هنرستان حرفه ای استان فارس بود را برپا نمود و مدیریت آن را به منوچهر امیدوار سپرد. وی همچنین در جریان علیای بزرگ بعد از استقلال کشور ایسرائل (1948 میلادی) نقش تعیین کننده ای داشت، او سالیان دراز با میرزا موسی خان طوب و نجات رعنان، در سمت رهبری فعالیت های مؤثری در علیا یهودیان ایران انجام داد. در همین راستا در بیست و چهارمین و بیست و ششمین کنگره یهودیان جهان در اورشلیم شرکت نمود و در جلسات کنگره نطق های شیوایی بزبان عبری بیان نمود و همین امر باعث تعجب اعضاءکنگره و کسب آبروی بسیار برای جامعه یهودیان ایران شد.
گفتنی است بعد از تشکیل نخستین دوره انجمن کلیمیان تهران حبیب اله القانایان به عنوان رئیس انجمن و ابراهیم موره به عنوان نایب رئیس انتخاب شدند و در این مسند طی آن دوره ابراهیم موره از مبارزین دفاع از حقوق زنان و دوشیزگان بود و در تعدیل حقوق ارث زنان یهودی فعالیت های مثمرثمری انجام داد. او با دعوت از راب عبدیا یوسف مرجع تقلید یهودیان جهان کمک کرد تا قوانین ارث به نفع زنان شود.
او در سال 1326 خورشیدی با همسرش فرح از خانواده میوری پیمان زناشویی بست، ماحصل این پیوند شش فرزند پسر و چهار فرزند دختر است. پس از وقوع انقلاب اسلامی در ایران، او به اتفاق خانواده اش به کشور ایسرائل مهاجرت کرد تا دوران بازنشستگی را در آنجا بگذراند. ابراهیم موره علاوه بر آنکه مردی خدمتگزار، نیک اندیش و خیرخواه بود، سخنرانی زبردست و سخندانی نکته سنج و چیره نیز بود، استحکام کلام او با بافت منطقی جملات با اتکاء به پشتوانه غنی و عمیق دانش توراه، هر شنونده ای را در کوتاه ترین مدت مجذوب و سراپا گوش می کرد.
همکیشانش حکمیت او را به عنوان یک حاکم عادل و فاصل و اندیشمند می پذیرفتند و حتی مخالفانش هم به او احترام می گذاشتند . ابراهیم موره در نوامبر 1981 در سن 71 سالگی در بستر بیماری جان به جان آفرین تسلیم نمود.