هفتمین هفطارا
هوشع 11/7-12/12
هوشع از دیگر پیامبران ایسرائل بود که پس از تجزیه کشور ایسرائل باستان به دو نیمه شومرون در شمال و یهودا در جنوب به رهنمونی ملت ایسرائل پرداخت. وی حدود سال 3150 عبری و در دوران سلطنت عوزیاهو – پادشاه یهودا به پیامبری رسید و تا سال 3200 عبری آغاز سلطنت حزقیا- پادشاه دیگر یهودا ، قوم ایسرائل را ارشاد می کرد.
هوشع با طبعی بسیار ظریف و حساس ، پیوسته یهودیان را یادآور می شد که انجام دادن کورکورانه آیین ایسرائل بی ایمان کافی و کامل به ذات الهی و تورای آسمانی اش ، عبادتی ناقص بوده که ثمره و تاثیر حقیقی را در پی ندارد. وی بر آن بود که ارزش و اهمیت نفوذ سیاسی و اتکا به قدرت نظامی، به ویژه میان ملت ایسرائل ، نشانه ای از سستی ایمان و اعتقاد کافی به خد-اوند است که به تنهایی پیروزی های مردم و کشور ایسرائل را به ارمغان نمی آورد.
اشاره ناوی به حضرت یعقوب و توان رویارویی و مبارزه با سختی ها در این هفطارا، همانندی آن را با زندگانی یعقوب در پاراشای ویصه آشکار می سازد.
هوشع- فصل یازده
7- (خد-اوند از زبان هوشع می فرماید): “قوم من- ملت ایسرائل درباره بازگشت به راه من و انجام دادن فرمانهای من در شک و دو دلی هستند و با اینکه پیامبران ایسرائل ، پیوسته آنان را به افزایش ایمان و اعتقاد تشویق و ارشاد می کنند، هیچ یک از افراد ایسرائل روحانیت و ایمانش را نمی افزاید.”
8- “ای خاندان افرائیم، چگونه تو را از دست بدهم و ای ایسرائل ، چگونه تو را تسلیم بیگانگان کنم؟”
خد-اوند می فرماید :”ای ایسرائل ، چگونه تو را همچون شهر ادما در سدوم رها سازم و مانند شهر صونیم در عمورا بپندارم؟ قلبم در اندرونم پریشان شده و احساساتم شوریده و آشفته شده است.”
9-“خشمم را بر نمی افروزم ، زیرا حد-ای بخشنده و دیر خشم دیگر بار افرائیم (بخشی از قوم ایسرائل) را تباه نمی سازم؛ زیرا من حد-ا هستم و انسان نیستم، همان ذات مقدسی که درمیان تو – ملت ایسرائل ساکن بوده و به شهر دیگری جز یروشالییم وارد نخواهم شد.”
10-“آنان(قوم ایسرائل) در گالوت نیز راه حد-ا را پیروی خواهند نمود، همان ذاتی را که چون شیر می درخشد و آنگاه که ذات او بخروشد، فرزندانش (قوم ایسرائل)از مغرب (مصر) به لرزه درآمده ، با شتاب به نزدش می دوند.”
11-خد-اوند می فرماید :”آنان لرزان چون پرندگان از مصر و کبوتران از آشور (سوریه و عراق) سرازیر می شود و من- قادر مطلق ، آنان را در خانه هایشان (سرزمین موعود) ساکن می سازم.”
(اشاره به بازگشت قوم ایسرائل از گالوت های بابل و مصر)
فصل دوازده
1- (پس از بازگشت از گالوت بابل و تقسیم ایسرائل باستان به نیمه شمالی و جنوبی):
“خاندان افرائیم در شومرون (شمال)، ذات خد-اوندی مرا به فریبهایشان و ملت ایسرائل را به حیله ها و نیرنگشان در بر گرفته اند، ولی خاندان یهودا در یهودا(جنوب) همچنان غرق در راه حد-ا و معتقد به ذات احدیتش مانده است.”
2- “خاندان افرائیم به نیروی باد زنده است و پیرو باد ویرانگر شرقی است و تمامی روز، دروغها و خرابکاری هایشان را افزوده و انباشته ، یا آشوری ها (دشمنان ایسرائل) پیمان می بندند و به مصر برای رشوه در دوستی و حمایت نفت می فرستند.”
(خاندان افرائیم ، نماد افراد بی ایمان ایسرائل است که با سخنان فریب چون باد تهی زندگی می کنند و مانند باد ویرانگر شرقی ، همواره در پی آزاد دیگرانند. در اینجا مفهوم پیمان، نفتی است که ایسرائل برای رشوه و در حمایت سوریه و عراق به فرمانروایی مصر رایگان می پرداخت)
3-“و خد-اوند با خاندان یهود نیز در تنش است، ذات الهی، خاندان یعقوب (قوم ایسرائل) را به سزای گناهانشان رسانده و بر پایه گناهانشان داوری خواهد کرد.”
(چون کم کم خاندان یهودا همانند افرائیم به فساد گراییدند ، خد-اوند به یهودا چنین ابلاغ فرمود)
4-“یعقوب در رحم مادرش، پاشته برادرش عساو را گرفته بود. یعقوب با قدرت ایمانش با فرشته خد-اوند نیز درگیر شد.”
5- “با فرشته درگیر شده ، بر او چیره شد، چنانکه فرشته گریان و نالان از یعقوب خواست تا رهایش کند. از این رو فرشته ، یعقوب را نوید میدهد که ذات خد-اوند در بت ال(جای خواب حضرت یعقوب) در رویا بر یعقوب آشکار شده، درباره فرجاممان به ما فرزندان یعقوب سخن خواهد گفت.”
(به تفسیری؛ در حالی که فرشته برای شکستن از یعقوب نالان بود ، یعقوب از وی برکت خواست)
6- “و خد-اوند – پروردگار آفریده های جهان، همان ذاتی است که نامش خد-اوند است.”
(همان حد-ایی که یعقوب را برای ایمان و پرهیزکاری اش حمایت کرد و با او بود، در برابر پرهیزکاری فرزندانش- ملت ایسرائل نیز حد-ایی اش را می نماید.)
7- “پس ای قوم ایسرائل، از پدرتان یعقوب پند گرفته و به خد-اوندتان روی آورید. عدالت و احسان به دیگران را پیشه خود کرده پیوسته و تنها به امید معجزات ونیکی های او باشید.”
8-“و درباره آن تاجر کنعانی که همواره در کارش برای تو توانگری ، ترازوی ریا در دست گرفته است، بدانید که وی عاشق و شیفته فریب و نیرنگ است.”
(اشاره به شماری از ایسرائل که به پیروی از بت پرستان کنعانی و بیگانه ها برای ثروت اندوزی بدست به هر حیله و نیرنگی میزند)
9-“و خاندان افرائیم(افراد بی ایمان و مغرور ایسرائل) در پاسخ و دفاع از خود می گفت:
درست است که من توانگر شده ام اما ثروت را به نیرو اراده خود به دست آورده ام و اگر همه کارها و رنجهایم را در پیشه ام وارسند ، در آن گناهی نمی یابند.”
10-“و ای ملت ایسرائل من خد-اوند حد-ای شما هستم همان ذاتی که در مصر از معجزاتم مرا شناختید . بدانید که بار دیگر، همانند روزگار هجرت در صحرا شما را در خیمه ها ساکن خواهم کرد؛ سکونتی که سرانجام و فرجامش، مانند عید خیمه ها (سکوت) شیرین و دلپذیر است.”
11-“همچنین بدانید من بوده ام که با پیامبران سخن گفته برایشان رویاهای پیامی آشکار ساخته ام و با بهره وری از این تشبیهات و امثال این پیامبران را رهنمون می سازم تا شما را ارشاد کنند.”
12-“اگر رنجی بر ساکنان گیلعاد(شمال ایسرائل باستان) بیاید، برای گناهان و بیهودگی کارهایشان بوده است، زیرا در گیلگال (پیرامون گیلعاد) برای بتهای گوساله ای شان قربانی می کردند و پرستشگاه و مذبح هایشان از فراوانی، مانند تودههای سنگی در شیارهای زمین خواهد بود.”
(سختی نابسامانی قوم ایسرائل، رودررو درباره گناهان و سرپیچی افراد آن بوده و خواهد بود.)