موسی کرمانیان فرزند شموئیل و شاه جهان ،در سال 1301 خورشیدی (1922 میلادی ) درخانواده ای یهودی و متدین در شهر تهران محله عودلاجان چشم به جهان گشود .
موسی کرمانیان تحصیلات خود را در مدرسه آلیانس و دبیرستان ایرانشر به پایان رسانید ، سپس در ادامه تحصیلات به دانشکده حقوق و علوم سیاسی و اقتصادی دانشگاه تهران راه یافت و در سال 1328 خورشیدی موفق به اخذ درجه لیسانس در رشته علوم سیاسی گردید .
در بحبوبه جنگ جهانی دوم ، پدر او «شموئل کرمانیان» بر اثر ابتلاء به بیماری تیفوس دار فانی را وداع گفت . موسی به عنوان فرزند ارشد ، مسئولیت اداره و تأمین معاش مادر و نه خواهر و برادر کوچکتر را عهده دار می شود .
او ضمن اداره امور کسبی پدر خود در کرج ، و در بحران اقتصادی دوران جنگ تحصیلات دانشگاهی خود را ادامه می دهد و با کمک دائی اش به شغل آزاد روی می آورد . ابتدا در زمینه های مقاطعه کاری و بعدها به واردات لوازم کشاورزی مشغول می شود . و در مدت کوتاهی توانست موفقیت های قابل توجهی را کسب کند .
موسی کرمانیان در سال 1327 خورشیدی (1949) با همسرش «عزیزه» از خانواده حاخامی پیوند زناشوئی بست ، ماحصل این ازدواج یک فرزند دختر و دو پسر می باشد . در این میان سام کرمانیان راه پدر را همچنان دنبال نموده . او در سمت رئیس کل فدراسیون یهودیان ایرانی و عضویت در چند کمیته فدراسیون یهودیان آمریکایی در لس آنجلس نقش سازنده و فعالی را از خود نشان داده است .
موسی کرمانیان فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی را از اول جوانی به عنوان بنیانگذار باشگاه برادران آغاز نمود . (آغاز جلسات در سالن دبیرستان کوروش در کوچه هاتف برگزار گردید )
او شخصاً در سمت ریاست این انجمن ادبی ، با برپائی جلسات و سخنرانی های علمی ، طبع و توزیع مقالات اخلاقی و ارشادی در مقام بسط دانش نوجوانان و جوانان برآمد . ضمن آنکه بعضی از آثار نوشتاری خود را در مجله (ایسرائل) به سر دبیری دکتر رحیم کهن ارائه می نمود . عشق و علاقه به نوشتن به ویژه درباره مردم ، بعدها انگیزه ای شد که موسی کرمانیان مجله عالم یهود را بنیاد گذارد و خود شخصاً مسئولیت سر دبیری آن را هم عهده دار شود .
بعد از حادثه تیر اندازی « میر فخرائی » به محمدرضا شاه در 11 بهمن 1327 (1949) بنا بر تصمیم دولت وقت ، کلیه ی سازمانها و احزاب منحل گردید و متعاقباً این امر منجر به تعطیل اجباری باشگاه برادران شد .
معهذا موسی کرمانیان از پای ننشست و پس از گذشت چند سال ، با همکاری منوچهر امیدوار موفق شد « کانون کوروش کبیر » یکی از مراکز مهم فرهنگی جوانان کلیمی را در تهران پایه گذاری کند . دیری نپائید انعکاس فعالیتهای این کانون آموزشی برای جوانان باعث گردید ، بسیاری از نهادهای فرهنگی و مذهبی در تهران و دیگر شهرهای ایران شکل بگیرند .
از اقدامات مهم موسی کرمانیان ، مسافرت به کلیه شهرها و دهات یهودی نشین ایران بود . دستاورد این سفرها کسب اطلاعات وسیع از وضع و موقعیت اجتماعی کلیمیان بود که در سلسله مقالاتی با نام « یهودیان ایران » در نشریه های جامعه کلیمیان منتشر می شد .
موسی کرمانیان با عشق و نبوغ فرا و اینکه در انجام خدمات فرهنگی و اجتماعی ، به ویژه در ارتباط با جامعه کلیمیان از خود نشان داد ، توانست نام خود را به عنوان یکی از افراد شاخص و خیر اندیش جامعه کلیمی ثبت نماید .
موسی کرمانیان به صورت « رهبری از نسل جدید » با مطالعه و تحقیقات مداوم فعالیتهای مطبوعاتی ، آشنایی و گفت و شنود با جوامع یهودیان جهان ، شرکت در کنفرانسها و کنگره های فرهنگی ، اجتماعی و سیاسی بین المللی ، او را فردی آگاه بصیر و شناخته شده و سرشار از عشق جلوه داده بود .
او به زبانهای فارسی ، فرانسه و انگلیسی آشنایی کاملی داشت و محکم و منطقی می نوشت به فصاحت و روانی سخن می گفت و با ادب و نرمی به مباحثه می پرداخت . موسی کرمانیان سالها ( 1350 الی 1340 ) از اعضاء شاخص و فعال انجمن کلیمیان تهران به شمار می رفت و به عنوان سفیر و نماینده جامعه کلیمیان ایران در اکثر کنگره های جهانی یهودیان دنیا شرکت می جست و با سخنرانی های مستدل و منطقی خود برای یهودیان ایران حسن شهرت و اعتباری خاص ایجاد می نمود . او کشور و ملت ایران را عاشقانه دوست داشت و به خاطر اعتلای نام ایران در جوامع یهودی جهان تلاشی بی وقفه و خستگی ناپذیر می کرد تا این کشور باستانی را با ریشه های اصیل انسانی و تاریخ درخشانی که پشتوانه آنست به جهانیان معرفی کند .
از این رو ، به خاطر وسعت فکر و نظریات جالبی که ابراز می داشت به عنوان یکی از اعضای اصلی هیئت اجرائی کنگره جهانی یهود انتخاب شد .
موسی کرمانیان چندین دوره به عضویت انجمن کلیمیان تهران انتخاب گردید . او در را ایجاد و تشکیل اولین انجمن کلیمیان انتخابی با رای مستقیم و آزاد مردم کلیمی سهم بسزائی داشت و در این راه مبارزات دامنه داری کرد . او در عین حال یکی از مبارزان سرسخت راه تجدید نظر در حقوق زنان جامعه یهودی ایران بود . ضمن آنکه در بهینه سازی وضع اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی جامعه کلیمیان بسیار فعال بود . بدین منظور با سران خیر اندیش جامعه به ویژه میرزا موسی خان طوب دکتر آقا جان طوب ، نجات اله رعنان ، دکتر حبیب لوی ، حاج حبیب القانیان ، ابراهیم موره ، یوسف کهن ، سلیمان حییم ، حاخام یدیدیا شوفط ، جمشید کشفی و بسیاری دیگر از دست اندرکاران جامعه مستقیماً در ارتباط بود .
نیز همچنین یکی از شخصیت های موثر و کارآمدی بود که در نجات و تأمین آزادی یهودیان کشورهای عربی به ویژه یهودیان عراقی خدمات بس موثر شایسته و پر ارجی عرضه نمود . موسی کرمانیان نویسنده ای توانا ، مترجمی چیره دست بود . از این رو نوشتارهای او منطبق با خلقیات و روحیات مردم جامعه ، مورد قبول و احترام همگان بود . نخستین اثری که او از خود بجا گذاشت ترجمه و انتشار کتابی بود به نام صهیونیسم نوشته « الکس باین » که با مهارتی خاص و شیوا این ایدئولوژی تاریخی سیاسی را برای فارسی زبانان ارائه نمود .
موسی کرمانیان قبل از وقوع انقلاب اسلامی در ایران ، در اروپا بسر می برد .پس از وقوع انقلاب ، تن به مهاجرت ناخواسته می دهد ، او به اتفاق همسرش در سال 1980 ، نزد فرزندانشان که در آمریکا تحصیل می نمودند ملحق می شود و در شهر لس آنجلس سکنا گزید .
دیر نپائید به واسطه مشاهده مشکلات ایرانیان مهاجر ، در امر گرفتن ویزا در یک اقدام بی سابقه ، انجمنی را تشکیل داد و مقدمتاً از عده ای از رهبران و شخصیت های سرشناس جامعه ایرانیان یهودی مقیم لس آنجلس و نیویورک دعوت به همکاری نمود تا برای حل اینگونه مشکلات ، مستقیماً به به دولتمردان آمریکا مراجعه کنند . پس از شور و موافقت ، در اولین فرصت قرار ملاقاتی در کاخ سفید گرفته شد و با حضور معاون ریاست جمهوری ( جیمی کارتر ) ، مشاور ارشد ریاست جمهوری ، کنسول و معاون دبیرخانه مسائل کشوری و کمیسر امور مهاجرت و تابعیت ، مسائل و مشکلات توسط موسی کرمانیان مطرح گردید و پس از مباحثات بلاخره موافقت شد تا تسهیلاتی درباره صدور ویزا و سکونت ایرانیان در آمریکا فراهم گردید و به اجرا گذاشته شود .
ضمناً او نخستین شخصیتی بود ، که تصمیم به ایجاد یک سازمان متشکل برای ایرانیان یهودی جهت رسیدگی به امور اجتماعی آنان در غربت گرفت ، بدین منظور هیئتی متشکل از خیر اندیشان و شخصیت های فرهیخته کلیمیان را انتخاب نمود ، تا برای دفاع از حق و حقوق مدنی آنان در غربت تدابیری انجام دهند .
موسی کرمانیان در سال 1980 ، در آغاز فعالیت های اجتماعی در آمریکا بر اثر عارضه قلبی در سن 58 سالگی چشم از جهان فرو بست . بنا بر وصیت او ، جسدش در سرزمین مقدس به خاک سپرده شد .
موسی کرمانیان پس از مهاجرت به لس آنجلس در نظر داشت خاطرات و اسناد فعالیت های اجتماعی و فرهنگی خود را در قالب کتابی تحت عنوان « از سر چال تا لس آنجلس » به زیر چاپ ببرد . شور بختانه اجل مهلتش نداد و در این امر ناکام ماند .
ازدواج موسی کرمانیان با عزیزه حاخامی
تهران 1327 خورشیدی
کنگره جهانی یهود
نفر دوم از سمت راست موسی کرمانیان در پنجمین کنگره جهانی یهود بروکسل 1966 میلادی