هفدهم تموز
بر باور یهودیان در تقویم عبری از روز هفدهم تموز به مدت سه هفته تا نهم آو (نُهی) به عنوان ایام سوگواری در نظر گرفته می شود و همانند دیگر ایام شوم و ناخوشایند (تشعا بِ آو ، عسارا به طوت) به صوم و سوگ می نشینند و از هر گونه شادی خودداری می کنند، تعنیت (روزه) می گیرند و با اجرای مراسم عبادی در کنیسا ها، وقایع تلخ و مصیبت های پیش آمده دوران گذشته را یادآوری می کنند.
حوادثی شوم که در صفحات تاریخ یهود به ثبت رسیده عبارتند از :
1- شکسته شدن الواح ده فرمان.
2- متوقف شدن تقدیم قربانی در خانه خداوند (بیت همیقداش اوّل) .
3- تخریب دیوارهای اورشلیم و نفوذ دشمنان در دوران بیت همیقداش دوم (علمای یهود سقوط دیواره های اورشلیم در دوران بیت همیقداش اول را هم به روز نهم همین ماه نسبت داده اند) .
4- سوزانیده شدن طومارهای توراه توسط اپوستموس .
5- قرار دادن پیکره بُت ژوپیتر در معبد مقدس (خانه خداوند) توسط اپوستموس .
با استناد بر میشنا رساله تعنیت فصل چهارم در هفدهمین روز ماه پنجم، قوم بنه ایسرائل یکی از تلخ ترین حوادث تاریخ خود را تجربه کرد. هنگام مراجعت حضرت موسی پس از چهل شبانه روز از کوه سینای، در حالیکه دو لوح توراه را در دست حمل می نمود، مشاهده نمود جمعی از قوم بنه ایسرائل به بت پرستی مشغولند، حضرت موسی از دیدن گوساله پرستی آنان و از این بی ایمانی به خشم آمد، دو لوح را بر زمین زد و شکست.
سپس خداوند تصمیم به نابودی آن قوم می گیرد، اما حضرت موسی در مقام شفاعت بر آمد (سفر شموت پاراشای כִּי תִשָּׂא )لذا آن روز به عنوان روز شکست روحانی و روز از دست دادن موهبت الهی در نظر گرفته شد و پس از آن واقعه، هفدهم تموز روز صوم یا تزکیه و پالایش روح انسان تعیین گردید. از این رو، یهودیان از هفدهم ماه تموز تا روز نهم آو، با در نظر گرفتن وقایع شوم طی این ایام، به فاصله سه هفته دوبار تعنیت می گیرند. فاصله بین هفدهم تموز تا روز نهم آو را ایام ” زاع رد ئقاح ” (بن همصاریم) به معنای روزها تنگنا نامیده می شود.
از دیگر وقایع شوم و تلخی که در این ایام به وقوع پیوست، فاجعه بزرگ خرابی معبد مقدس و آغاز آوارگی و پراکندگی قوم بنه ایسرائل در سرتاسر گیتی و به عبارتی به گالوت رفتن یهودیان می باشد، اگر چه این حادثه در نهمین روز ماه چهارم (تموز) رخ داد اما به دلیل آنکه یکسال بعد، شهر اورشلیم در هفدهم ماه تموز سقوط نمود. تعنیت (روزه) مربوط به این دو مصیبت در روز هفدهم ماه تموز برگزار می شود. در کتاب یرمیا نبی فصل 56 آیه 6-7 این چنین اشاره شده است .
در روز نهم ماه تموز مقارن با پادشاهی صیدقیا ، قحطی در شهر اورشلیم به واسطه سه سال محاصره بخت النصر شدت گرفت، طوریکه دیگر نانی برای مردم آن سرزمین یافت نمی شد. شهر مورد رخنه دشمنان قرار گرفت و سرانجام مقاومت آن شهر در هم شکست سپاهیان نِبوخَدْنِصَر با ویران نمودن حصارهای اورشلیم وارد شهر شدن و به قتل عام مردم بی گناه و به آتش کشیدن خانه ها پرداختند. اما کاهنان معبد با مقاومتی که از خودشان نشان دادند توانستند تا هفتم ماه آو از معبد مقدس حفاظت کنند. آنان هر روز مراسم قربانی و آئین ها را کاملاً بجای آوردند اما بجهت محاصره طولانی معبد مقدس ، نتوانستند برای قربانی گوسفند بدست آورند از این رو مراسم تقدیم قربانی متوقف گردید.ضمن آنکه مشابه این واقعه بعد از چهارصد و نود سال در دوران ویرانی معبد مقدس دوم هم در همین ماه به وقوع پیوست.
به نقل از کتاب مزامیر داود ” تهیلیم مزبور 137″(پس از به اسارت رفتن قوم بنه ایسرئل) نزد نهر های بابل نشستیم و گریه کردیم، چون صیون را به خاطر آوردیم بربط های خود را آویختیم بر درختان بید که در میان آنان بود، زیرا آنانکه ما را به اسارت برده بودند، از ما سرود خواستند و آنهائیکه ما را تاراج نموده بودند، از ما شادمانی خواستند که یکی از سرودهای صیون را برایشان بسراییم .
چگونه سرود خداوند را در زمین بیگانه بخوانیم؟ اگر تو را ای اورشلیم فراموش کنم، آنگاه دست راستم را فراموش کنم .
پس از ویرانی بیت همیقداش اول و دوم و نیز تبعید یهودیان از اورشلیم، چهار نوبت تعنیت (روزه) به نام های تعنیت گدلیا- عسارا به طبت- هفدهم تموز و تشعا بِ آو به یادواره فاجعه خرابی خانه خداوند، بر یهودیان واجب شد. اگر چه در فرهنگ یهود روزه گرفتن رنج دادن می باشد اما در واقع هدف اصلی آن یادآور مصیبت ها و یا موضوعاتی خاص می باشد، که باعث به تکامل رسیدن بشر در راستای معنویات شود.
در کتاب یشعیا (فصل 58 آیات 7-3) خداوند هدف واقعی روزه گرفتن را به بنه ایسرائل تذکر می دهد، که روزه مورد قبول خداوند ، رنج انسانی روزه دار و تعظیم و تکریم ریاکارانه انسان ها در زمان روزه نمی باشد ، بلکه بر داشتن نوع ظلم، همدردی و کمک رساندن به زیر دستان و مظلومان به عنوان برآیند عملی این احکام و مراسم ، مورد نظر خداوند و انبیای اوست به عبارتی به مثتاق آیه توراه (همنوعت را مثل خودت دوست داشته باش) می باشد.
در گاهشمار عبری چهارمین برج اختصاص یافته به ماه تموز، واژه تموز همانند بعضی دیگر از ماه های عبری نامی است بابلی، طالع آن خرچنگ است، نمادی از حرکت و جنبش، رفتارهای متغیر و نگران. برجی که نشان از خانه و خانواده و امنیت دارد (روش خودش) تموز دو روز می باشد.
با استناد بر کتاب زوهر، ماه تموز اغلب آبستن حوادث شوم می باشد به عبارتی موجی از استرس و اضطراب و ترس بر آن حکمفرماست .
کبالیست ها بر این باورند، ماه تموز با فراز و نشیب های فراوانی روبروست، جوی سنگین مغشوش و ناآرام دارد. آنان بر این عقیده اند انرژِ منفی (بدی) در این ماه بیش از هر ماه دیگر بر جهان سلطه دارد. وبر این یقین گفته اند : خوشا به حال کسی که بتواند، این ایام را بسلامت پشت سر گذارد.!!!
در واقع شاید به دلیل مصیبت ها و وقایع ناگواری است که در این ماه، در ادوار مختلف تاریخ برای قوم بنه ایسرائل رخ داده است.
منابع مورد استفاده :
باورهای اسطوره ای: یوسف ستاره شناس