طبق یک سنت دیرینه، یهودیان اول ماه الول (بعد از روش حودش) بمدت چهل شب، بعد از هر نیمه شب قبل از سپیده صبح بر می خیزند و بدرگاه قادر مطلق تفیلای سلیحوت را می خوانند و بعد از طلوع آفتاب شوفار نیز نواخته می شود تا بر شور و هیجان و برانگیختگی روحانی افزوده شود و یادآور این نکته باشد که روز قضاوت نزدیک است، پس انسان به خود آی و باطن را پاک و منزه کن به حضورش سجده کن و تقاضای بخشایش کن ، زیرا او حَنان و رحمان است.
در گاهشمار عبری ماه الول ششمین و در واقع آخرین ماه از ماه های سال شمسی شمرده می شود، به عبارتی بعد از الول اول سال یهودی آغاز می شود. واژه الول نیز نامی هست بابلی، طالع این ماه «باکره» است در تنخ ،کتاب یرمیای نبی، فصل سی و یکم بنه ایسرائل را «باکره» خطاب کرده و درج نموده . ای باکره (پاک و بدون لغزش و خطا) ای ایسرائل به دیار خود بازگرد. در زبان آرامی، واژه الول به معنا و مفهوم تفکر، تعمق و جستجو است و آن اشاره ایست به تعمق و جستجو در اعمال سال گذشته و نیز ارزشیابی و اصلاح طرق و بازگشت به راه حقیقت و راستی .
در فرهنگ عبری سلیحوت، اسم جمع واژه سلیخا به معنای بخشایش و یا طلب بخشیدن است، به عبارتی تفیلای سلیحوت به مراسمی گفته می شود که یهودیان از روز اول ماه الول به مدت چهل شب تا روز کیپور (روزه بزرگ) آنرا برگزار کنند. سلیحوت نه فقط یک تکلیف مذهبی است بلکه یک نیایش عارفانه با خداوند است. مراسم سلیحوت شب هنگام آغاز می شود و بوقت سحر هتگام طلوع آفتاب با مناجات های عرفانی که عموماً از مزامیر داود و سلیمان نشأت گرفته پایان می گیرد و به دعای روزانه صیح (شحریت) متصل می شود.
پیوت ها یا اشعار مذهبی که در این مراسم خوانده می شود، سراسر شور و بسیار جذاب است، به ویژه در ایران این مناجات با نواهای عرفانی که عموماً نشأت گرفته از آهنگ های عرفانی مشرق زمین است قرائت می شود و مناجات کنندگان را به حالتی عاشقانه و عارفانه فرو می برد. علمای اهل کبالا، الول را مخفف آیه ای از غزلهای حضرت سلیمان می دانند که از متون آن این چنین بیان شده « من از آن محبوبم هستم و محبوبم از آن من است» محبوب اشاره ایست به حضرت احدیت، در این ماه، بنه ایسرائل با توبه و استغاثه بدرگاه حق تقرب می یابد.و خداوند با خشنودی او را می پذیرد.
ناگفته نماند آیه فوق از چهار کلمه شکیل یافته است که هر کلمه به حرف (یود) خاتمه می یابد. چهار حروف «یود» بحساب ابجد (ارزش عددی آن) چهل خواهد شد و آن به عنوان یک رمز، نشانگر اول ماه الول تا روز کیپور (روزه بزرگ) یعنی چهل روز می باشد. تفیلای سلیحوت گلچینی است از بازتاب درونی عارفان و وارستگان، شیفتگان و عاشقان طریق الهی، که کمک می کند تا هر فرد، خود را برای این روزهای مهم و مهیب (روش هشانا و کیپور) و نیز حضور در دادگاه عدل الهی و مورد قضاوت قرار گرفتن، آماده سازد. ضمن آنکه به او این فرصت جهت تعمق و تفکر عطا شده، تا با تصمیم گرفتن به موقع، دگرگونی های بنیادی در زندگی معنوی خود را بوجود آورد و شکلی بهینه به آن بخشد تا بدین وسیله راه حق را بجوید و بپوید و تقرب به درگاه الهی را احساس کند . در کتب مقدس یهود، علت برگزاری شب های سلیحوت، اینطور بیان نموده اند:
هنگامی که خداوند اولین بار لوح ده فرمان را به بنه ایسرائل اعطا فرمود به جهت گرایش آنها به گوساله پرستی، الواح توسط حضرت موسی شکسته شد. بار دوم آن حضرت به کوه سینا رفت و چهل شبانه روز به نماز و روزه مشغول شد و از خداوند استدعای بخشایش برای بنه ایسرائل نمود. خداوند تفیلا و تعنیت حضرت موسی را استجابت نمود و در پایان این روز برای بار دوم توسط ایشان، لوح ده فرمان را به بنه ایسرائل اعطا نمود. آغاز این چهل روز مقارن است با اول ماه الول و پایان آن روز (دهم تیشری) مصادف است با روز کیپور، از آن روز به بعد بر باور یهودیان این چهل روز، ایام توبه برای انسان ها و یخشودگی و آمرزش از جانب خداوند می باشد به ویژه در این ایام این امر سریعتر مورد قبول واقع خواهد شد.
مضمون اصلی کلیه ادعیه سلیحوت بر این اساس قرار گرفته که فرد در حضور قادر مطلق به خطاهای خود اعتراف می نماید و نیز طلب توبه و آمرزش می کند . تداوم این شب های توبه و تفیلای روز کیپور است که این حس را بوجود می آورد که انسان در برابر دادگاه عدل الهی قرار گرفته تا قضاوت درباره زندگی و مرگ او در سال آینده انجام گیرد و نیز بر اساس اعمال خوب و یا بد او در گذشته سرنوشت یکسال آینده شخص رقم زده خواهد شد.
در واقع این چهل روز (ایام سلیحوت) تا قبل از کیپور (روزه بزرگ) سنگ محک دوباره ایست که شخص به خود می زند. در بین دعاهای سلیحوت، برخی از آنها فردی است و در بخش های دیگر، طلب عفو و بخشایش، رحمت صلح و سلامتی و فراوانی نعمات برای تمام انسان های جهان می باشد.گفتنی است متون سلیحوت از کیفیت عرفانی خاصی برخوردارند و دعاهای مخصوص آن بر اساس خصلت های سیزده گانه خداوند که در توراه درج شده ، از دوران اوایل میلادی تا دوران نائیم وجود داشته است.
اما بر اساس قراین موجود ترتیب اجرای مراسم سلیحوت به شکل فعلی از قرن نهم میلادی شکل گرفته و طی قرون متمادی اشعار مذهبی (پی یوت) و دیگر دعاها به آن افزوده شده است.
یکی از تفیلاها (دعاها) که بارها در مراسم سلیحوت خوانده می شود، آیه ای است از توراه ( سفر خروج از فصل 34) که به تقل از زبان خداوند اینگونه بیان شده است: (خدا،خدا،خدای رحیم و حنان، دیر خشم و کثیر احسان و حقیقت، نگاهدارنده رحمت برای هزاران انسان، بخشاینده جرم و خطا، تقصیرات و گناهان). در بخشی دیگر از دعاهای سلیحوت اینگونه بیان شده است :
ای خالق ما، دعاهای ما را مستجاب فرما، ای آفریدگار عالم، ای نجات دهنده ما، هادی ما، ای راهنمای ما، ای شکوه لایزال، ای بهترین تسلی دهنده، ای پاک و منزه، ای زنده و پایدار، ای پاک نظر و بصیر، ای ساکن افلاک، ای توانا و نیرومند، ای دشمن ظلم، ای خداوند و سرور عالم، ای پیروزی دهنده بیچارگان، ای آزادی دهنده و رهاننده ، ای عادل و تبرئه کننده، ای که به تمام نمازگزاران خود نزدیک هستی،ای عالی متعال، ای که در آسمان ها جلوس فرموده ای، ای مدد بخش پاک دلان، دعای ما را مستجاب بفرما .
مناجات یا تفیلاهای دیگر از سلیحوت نشأت گرفته از ایمان هر یهودی به ذات احدیت می باشد. خدایی که دعا را اجابت می کند و آنهایی را که براستی به او توکل دارند را نجات می دهد. بخشی از متون زیر( دعا ها) عبارتند از :
ای خالق بی مدد، ای واحد بیعدد، ای اول بی ابدیت، ای آخر بی نهایت، ای ظاهر بی صورت، ای باطن بی سیرت، ای حّی بی حیلت، ای عزیز بی ذلت، ای سمیع بی علت، ای بخشاینده منّت، ای راهنمای هر آواره، ای توانایی ده هر بیچاره، ای مقّدری که تقدیر تو به هیچ تدبیر رد نشود، ای مصوری که قلم تحریر تو به تصویر هر یک بد نشود، ای رازقی که رزق هیچ بنده باز نگیری، ای حیی که هرگز نمیری، ای بخشاینده که از بخشش ملول نگردی و ای سمیعی که هرگز معلول نگردی.
ملکا بحرمت رضا دادگان محبت تو و بحرمت ساکنان خدمت تو و بحرمت مقربان بقربت تو و بحرمت مشتاقان رویت تو ما را قریت خود گردان و به روح و ریحان و حو ران و رضوان برسان .
تأثیر تفیلای سلیحوت در شعرای یهود
مولانا عمرانی یکی از بزرگترین شعرای یهود ایران است که در اویل قرن شانزدهم میلادی گویا در شیراز میزیسته است. آثار به جا مانده از او بطور کلی شعر است، آثار عمرانی وسیع بوده و یهودیان ایران و بخارا با اشعار او آشنایی کامل دارند، بخشی از اشعار این شاعر که در باب سلیحوت سروده است به شرح زیر می باشد:
یا رب نظر کمال فرما
بر بنده ی پُر گناه ببخشای
بر عجزِ منِ فقیر بنگر
وز جُرم منِ فقیر بگذر
سرگشته و ناتوان و زارم
بیچاره و بیدل و فقارم
آشفته و مفلس و غریبم
وز مُلک حضور بی نصیبم
سرمایه ی طاعتی ندارم
دردا که بضاعتی ندارم
از عمر گذشته شرمسارم
وز حاصل عمر شرم دارم
خجلت زده ام ز کرده ی خویش
وز جرم و گناه خاطرم ریش
کس همچه منی خجل مبادا
بی حاصل و بی عمل مبادا
هم خرمن عمر دادم بر باد
هم کرده ز خویش ظلم و بیداد
تن خسته و جان فقار و دل ریش
بیگانه زیار و دور از خویش
افتاده ز پا چو بی نوایان
افتاده و زار چون گدایان
در باخته مایه ی جوانی
جان پیر شد بنا توانی
با این همه دردها که دارم
جان می برم ار شوی تو یارم
ای درگه تو پناه درویش
بسته به تو هر کسی دل خویش
چون آمده ام به درگهت باز
بردار مرا به لطف و مینداز
منابع مورد استفاده :
– مجله تموز : سال چهارم شماره 84
– ترجمه سلیحوت : راب داوید شوفظ
– گنجینه هایی از یهودیت : مراد حکمت پناه
– منتخب اشعار فارسی: آمنون نتصر
-باورهای اسطورهای : یوسف ستاره شناس