دین یهود، که قدیمترین دین از مجموعه ادیان ابراهیمى است، بر مبناى شریعت بنا شده است و شامل احکام بسیار مفصلی است که اساس آن به دوران قبل از حضرت موسی باز می گردد. این احکام از 7 قانون منسوب به نوح آغاز می گردد. در حدود سده سیزدهم پیش از میلاد، بنىاسرائیل از سرزمین مصر خارج شدند و عزم سرزمین کنعان کردند. سه ماه پس از خروج از مصر، موسى به فرمان خدا بر کوه سینا دو لوح دریافت کرد که ده فرمان بر آنها نقش بسته بود. این ده فرمان آغاز و مبناى شریعت موسوى است و تمام احکام شریعتیهود در همین فرمانها ریشه دارند. ساختار کلی این احکام را 613 فرمان تورات شکل می دهد و با تدوین مجموعه 37 جلدی تلمود به حد کمال می رسد و در نهایت مجموعه 4 جلدی شولحان عاروخ آن را ثبات می بخشد.
تدوین احکام یهود در قالب سه دوره زمانى قابل بررسى هستند که هریک بر محور منابعى استوار است:
الف) دوره کتاب مقدس (تورات یا تنخ): در این دوره، که تقریبا بین قرن سیزدهم تا چهارم پیش از میلاد را دربرمىگیرد، کتاب مقدس عبرانى شکل گرفته است. محور اصلى بحثشریعت در کتاب مقدس، اسفار خمسه یا تورات است که از طرف خدا بر موسى نازل شده است.
در این نوشته هرگاه از کتاب مقدس سخن به میان مىآید، منظور کتاب مقدس عبرانى است که آن را یهودیان «عهد» و مسیحیان «عهد قدیم» مىنامند.
ب) دوره تلمودى: در سال هفتاد میلادى، پس از ویرانى معبد اورشلیم به دست رومیان، دانشمندان یهودى که در اطراف و اکناف پراکنده شده بودند، دستبه تدوین «شریعتشفاهى» زدند و کتابى به نام میشنا تالیف کردند. شارحان بعدى یهودى به تفسیر میشنا پرداختند و مجموعه عظیمى را به وجود آوردند که تلمود نامیده شد. تدوین تلمود در اواخر قرن پنجم میلادى به پایان رسید. در این نوشته، این دوره را دوره تلمود نامیدهایم.
ج) دوره پساتلمود: پس از تدوین تلمود، بسیارى از دانشمندان یهودى به شرح و تفسیر شریعت پرداختند که آثار آنان به عنوان مراجعى معتبر در نزد یهودیان باقى ماند. مهمترین این مجموعهها عبارتاند از:
1- راشى و توسافوت: در قرن یازدهم میلادى، ربى شلومو بن اسحاق (راشى) تفسیرهایى درباره شریعت تورات و تلمود نگاشت که به نام راشى معروف است. پس از وى، عالمان یهودى کار وى را جرح و تعدیل کردند و اثرى را به وجود آوردند که توسافوت یا ضمائم نامیده شده است.
2- میشنا تورات: موسى بن میمون در قرن دوازدهم اثرى در تفسیر تلمود نگاشت و آن را میشنا توراته به معناى تکرار شریعت نام نهاد. وى در این کتاب، که داراى اهمیتبسیارى زیادى است، تمام احکام تورات و نیز احکام تلمود را به ترتیبى منطقى مدون ساخت.
3- اربع طوریم: در قرن چهاردهم، یعقوب بن اشر مجموعهاى در قانون و آیینهاى دینى و علم اخلاق یهودى تدوین کرد که اربع طوریم (چهار ردیف) نام گرفت.
4- شولحان عاروخ: ربى یوسف کارو در قرن شانزدهم کتاب شولحان عاروخ (سفره گسترده) را منتشر کرد که تدوین نوینى از اصول و قوانین و آداب یهودى بود. این اثر بعدها اصلاح شد و تاکنون کتاب رسمى قانون و مرجع یهودیان است.
دورهاى که این آثار در آن منتشر شد، با عنوان دوره پساتلمود مطرح شده است.
***
بنابر آیات تورات، اولین فرمان خداوند به آدم چنین بود: بارور شده و کثیر شوید، زمین را پر کنید و آن را تسخیر کنید (سفر پیدایش). مفسرین تورات آن را حکم ازدواج زن و مرد و تولید مثل دانسته اند.
همچنین بنابر عقیده یهود، هر انسانی که به7 قانون اخلاقی تورات، که از آن به قوانین 7 گانه نوح تعبیر می شود ( طبق تفسیر آیات 1تا17 فصل 9 سفر پیدایش)، وفادار باشد ، رستگار می گردد.این قوانین عبارتند از:
1- منع بت پرستی، 2- منع کفر گویی، 3- منع قتل، 4- منع زنا، 5- منع دزدی، 6- منع استفاده از گوشت حیوان زنده، و 7- ایجاد دادگاه عادل.
پس از خروج بنی اسرائیل از مصر، 10 فرمان الهی در کوه سینا به ایشان نازل شد:
1-««من خد.ا، خالق تو هستم که تو را از سرزمین مصر، از خانه بندگی بیرون آوردم»
2- « برای تو، معبودان دیگری در برابر من نباشد»
3 – « نام خد.ای خالقت را بیهوده بر زبان مبر»9
4- « روز شبات (شنبه) را به یاد داشته باش که آن را مقدس بداری… روز هفتم، شبات برای خد.ای خالقت است، هیچ کاری را انجام نده…»10
5- « پدرت و مادرت را احترام نما»11
6- « قتل نکن»
7- « زنا نکن»
8- « دزدی نکن»
9- « برای همنوعت شهادت دروغ نده»
10- « خانة همنوعت… و آنچه متعلق به همنوع تو است، آرزو مکن و به آنها حسد مبر»
***
حکم دینی در ادبیات عبری هلاخا ( راه و روش) یا میصوا (صواب) نام دارد.
با اعطای تورات ، مجموعه احکام و دستورهای دین یهود که به 613 فرمان معروف هستند، در دو بخش فرمانهای امر (248 مورد) و فرمانهای نهی (365 مورد) شکل گرفتند.
***
منابع فقهی یهود عبارتند از تنخ ( عهد عتیق)، تلمود، برایتا و شولحان عاروخ.
تَنَخ یا کتب مقدس یهود، مجموعهای 24 جلدی و دارای بخشهای زیر است:
تورات، نِویئیم (انبیا) و کِتوبیم (مکتوبات).
الف) تورات :
تورات به معنای «شریعت» یا «قانون» و مهمترین قسمت تنخ است که توسط موسی کتابت شده و متشکل از 5 سِفِر (جلد) است. آنها عبارتند از :
1- بِرِشیت (پیدایش) 2- شِمُوت (خروج) 3- وَییقرا (لاویان) 4- بَمیدبار (اعداد) 5- دِواریم (تَثْنیه).
تورات با آفرینش جهان آغاز میشود و با مرگ مُشِه (حضرت موسی) پایان مییابد. همه دستورها و فرمانهایی که یک یهودی موظف به اجرای آنهاست (613 فرمان)، از آن نشأت گرفتهاند.
ب) نویئیم (انبیا)
دومین قسمت از تنخ (عهد عتیق) و شامل 8 جلد است. نویئیم به معنای «انبیا» و متشکل از نبوت پیامبرانی است که پس از درگذشت موسی تا اوایل آبادی بیت المقدس دوم، در مدتی نزدیک به هزار سال، به هدایت و ارشاد مردم پرداختهاند. انبیای یهود 55 تن بوده که 48 نفر آنها مرد و 7 نفر زن هستند. کتب نویئیم عبارتنداز:
1- یِهُوشوعَ : با نبوت یهوشوع و ورود بنیاسرائیل به سرزمین مقدس شروع میشود و تاریخچه ملت یهود را پس از آن بیان میکند.
2- شُوفْطیم (داوران) : از رخدادهای زمان داورانی چون «دِوُورا»، «گیدْعُون» و «شیمشون» که پس از یهوشوع رهبری مردم را به عهده گرفتند، سخن میگوید.
3- شِموئل : این کتاب، دوران پس از شوفطیم را در بردارد. آغاز آن با رهبری 40 سالة «عِه لی کهن گادول» بر بنیاسرائیل است که پس از وی شموئل این وظیفه را بر عهده میگیرد. همچنین در این کتاب از گزینش شائول به نام اولین پادشاه بنیاسرائیل و سلطنت داوید (حضرت داوود) سخن میرود.
4- مِلاخیم (پادشاهان) : با شرح دوران پادشاهان بنیاسرائیل پس از داوید که از سلطنت شِلُـمُو (حضرت سلیمان) است، آغاز میشود و تا خرابی بتهمیقداش اول به دست «نِبوکَدْ نِصَر» (پادشاه بابل) ادامه دارد.
پس از شلومو سلطنت به دو قسمت تفکیک میشود: یک قسمت، متشکل از افراد اَسباط یهودا و بنیامین بوده که تحت تسلط خاندان داوید بود و قسمت دیگر، ده سبط باقی ماندة بنیاسرائیل است که حکومت جداگانهای را تشکیل میدادند.
5- یِشَعیا : از پیامبران بنیاسرائیل است که با زبانی فصیح به نصیحت، توبیخ و ارشاد بنیاسرائیل میپردازد. بخشی از نبوتهای یشعیا مربوط به پیشبینی زمان ماشیح (منجی موعود) است.
6- یرمیا8 : همزمان با دوران خرابی بتهمیقداش اول میزیست.
7- یِحِزْقِل (حزقیال) : این نبی را نبوکد نصر به اسارت بابل درآورد.
8- (کتب دوازده گانه): دارای نبوت 12 تن از پیامبران بنیاسرائیل است که به علت کم حجمی آنها در یک جلد گردآوری شده و شامل نبوتهـــای هُوشِعَ، یُوئِل، عامُوس، عوُوَدْیا، یُونا (یونس) ،میخا، ناحوم، حَبَقوق، صِفَنْیا، حَگَی، زِخَرْیا(زکریا) و مَلآخی است.
ملآخی: آخرین پیامبر بنیاسرائیل است که در حدود 2300 سال پیش در اوایل آبادی بتهمیقداش دوم میزیسته است.
ج) کتوبیم (مکتوبات )
به سومین بخش تنخ گفته میشود که شامل 11 کتاب است:
1- تهیلیم (مزامیر داوود): دارای 150 فصل و بیشتر آنها از نبوتهای داوید (حضرت داوود) است.
2-3-4- سه کتاب میشلِه (امثال سلیمان)، قُوهِلِت (جامعه) و شیرهَشیریم (سرود سرودها) : از نبوتهای شلومو (حضرت سلیمان) هستند که وی در دو کتاب اول، بیشتر به نکات اخلاقی و عبرت آموز میپردازد و در کتاب سوم (شیرهشیریم)، بحثی عرفانی بین بنیاسرائیل و خداوند بیان میشود.
5- کتاب ایوب.
6- کتاب روت:
7- اِخا (مراثیِ یرمیا):
8- کتاب اِسْتِر (مگیلت استر ):
9- کتاب دانیئِل (دانیال نبی )
10- کتاب عِزْرا- نِحِمْیا: به ذکر اعمال این دو پیامبر در ارشاد مردم و بازگشت یهودیان به یاری «کورش» به سرزمین مقدس و ساخت بتهمیقداش دوم به مدد کورش و داریوش دوم که هر دو از پادشاهان ایران بودند، میپردازد. عِزرا در ترویج فرهنگ توراتیی کوشش بسیار نمود و خدمت عظیمی در احیا و تقویت ایمان یهودیان نسبت به تورات انجام داد. او تحصیل تورات را بین مردم رواج داده، شالودهای محکم برای مقدس نگهداشتن آن پایهریزی کرد.
عزرا با عشقی عظیم، تورات را با تفاسیری که موسی آموزش داده بود، به مردم آموخت تا آنکه ایشان نه تنها آن را بپذیرند، بلکه آموخته و با آن زندگی کنند. حضرت موسی تورات را برای نسلی آورد که تازه از مصر خارج شده بودند و عزرا دانش تورات را به نسلی بازگرداند که تازه از اسارت بابل آزاد شده بودند.
11- کتاب دیوْرِه هَیامیم (تواریخ ایام ) : شجرهنامه بنیاسرائیل را از «حضرت آدم تا اوایل آبادی بتهمیقداش دوم» دربردارد و برخی از وقایع زمان پادشاهان را نیز شرح داده است.
لازم به ذکر است که کتابهای شموئل، پادشاهان، تواریخ ایام و عزرا- نحمیا در اصل هر کدام یک کتاب محسوب میشوند، ولی به صورت 2 جلدی (جلد1 و جلد 2) و کتاب «عزرا- نحمیا» به صورت جداگانه؛ یعنی، کتاب عزرا و کتاب نحمیا نیز چاپ شدهاند.
***
تلمود
پس از وفات موسی، جانشین او یِهُوشوعَ آنچه از موسی آموخته بود، به پیران و اندیشمندان قوم آموزش داد و آنها نیز نسل به نسل این کار را پی گرفتند این مجموعه قوانین شفاهی، اصطلاحا تورات شفاهی نیز خوانده می شود. در طول چندین قرن، تورات شفاهی بدین گونه سینه به سینه نقل میشد و کسی آن را در کتابی ثبت نمیکرد، تا اینکه تورات شفاهی به اعضای کِنِسِت هَگِدُولا (مجمع کبیر) رسید. کنست هگدولا، مجمعی از 120 تن از بزرگترین علمای یهود بود که در بین آنها چندین تن از آخرین انبیای بنیاسرائیل حضور داشتند و آن را «عِزرا هَسُوفِر» در اوایل آبادی بتهمیقداش دوم تأسیس کرد. آنها مجموعة احکام دینی را که از دوران موسی به روزگار ایشان رسیده بود، گردآوری نموده و به آموزش گسترده تورات و بویژه تورات شفاهی پرداختند و آن را به نسل بعدِ معلمان مذهبی (تَناییم) انتقال دادند.
دوران تناییم
افرادی که وظیفه انتقال و آموزش توراتی شفاهی را پس از کِنستهگدولا تا تدوین این تعالیم در طی چند نسل به عهده گرفتند، «تناییم» (جمع تَنّا به معنای معلم) نام دارند. تناها (معلمان) به تفسیر و تشریح قوانین تورات بر اساس اصول تورات شفاهی میپرداختند. کم کم شماری از ایشان برای اینکه بتوانند در صورت لزوم، همه مطالب آموخته شده را به سرعت به یاد آورده و در آن اشتباهی نکنند، طومارها و دفترهایی تهیه کرده، آموختهها و معلومات خود را در آنها یادداشت میکردند. این یادداشتها در زمان «رَبی یِهودا هَناسی» دستمایهای برای تدوین «میشنا» شد. وی از آخرین و بزرگترین تناها بود که رهبر قوم و رئیس سنهدرین (ناسی) گردید.
ربی یهودا هناسی میدید با مشکلاتی که پس از ویرانی بتهمیقداش دوم برای یهودیان پیش آمده و نیز فشار رومیان بت پرست بر آنها، بهتدریج افراد کمتری به آموزش عمیق تورات میپردازند و ممکن است فراموشی و بر اثر آن، خطایی در آموزش و انتقال توراتی شفاهی بهوجود آید. به همین دلیل، با استفاده از علم گسترده خویش و ثروتی که داشت، بسیاری از تناها را به دور خود گردآورده، همة هلاخاها و قانونهای توراتی شفاهی را تدوین نمود و در کتابی به نام «میشنا» به نگارش درآورد. واژة میشنا به معنای تحصیل و مطالعه است. چون در آن زمان، شماری از یهودیان به زبان آرامی سخن میگفتند، ربی کوشش کرد تا زبان عبری را در میان آنها رواج دهد. بنابراین میشنا به زبان عبریِ بسیار روانی نوشته شد که دارای اصطلاحات و نامهای آرامی، یونانی و رومیاست و تدوین آن در حدود 18 قرن پیش (حدود 3980 عبری) پایان یافت. میشنا در شش سِدِر (جلد) و در63 مَسِخِت (رساله) تنظیم شده است:
الف) سدر زِراعیم (بذرها)
قوانین کشاورزی، وظایف دینی کشاورزان، قانونهای نماز، عبادت و براخاهای مختلف
ب) سدر مُوعِد (اعیاد)
قانونها و مراسم مربوط به اعیاد، روز شبات و کارهای ممنوع در این روزها
ج) سدرناشیم (زنان)
قوانین ازدواج و طلاق، روابط زناشویی و زندگی خانوادگی
د) سدر نِزیقین (خسارات)
قوانین مدنی و جنایی، دادگاههای شرعی و عُرفی و روش کار آنها، مالکیت، قرض گرفتن و وام دادن، سرقت، غَصْب، بدهکاری، انواع تعهدات مالی و قانونهای خرید و فروش
ه) قُداشیم (مقدسات)
قوانین مربوط به کاهنان و لاویان، عبادتها، تقدیم قربانیها در بتهمیقداش، خوراکیهای حلال و حرام و ذبح شرعی
و) سدرطِهارُوت (طهارت و پاکی)
قوانین مربوط به طهارت و پاکیزگی جسم و روح، نحوه غسل در میقْوِه و شرایط آن
تدوین تلمود
میشنا طوری تنظیم نشده بود که بتواند به تمام پرسشهای عامه مردم دربارة قوانین دین یهود پاسخ قطعی بدهد، بلکه برای آن تدوین شد تا کمکی جهت دانشمندان یهود به هنگام تصمیمگیری و صدور فتوا درباره یک مسأله دینی باشد.
این مجموعه، قوانین و نتیجة بحثهای دانشمندان را به صورت کوتاه، مختصر، مفید و بدون ذکر استدلال و اثبات آنها بیان میکند. بنابراین به زودی پس از تدوین میشنا، گردآوری تفسیرهایی که حاوی توضیح مطالب میشنا و اثبات قوانین آن با استفاده از پاسوقهای توراتی کتبی بودند، در دانشگاههای دینی آن زمان شروع شد و سرانجام، کتابی به نام «گِمارا» (مکمل) در دسترس دانشپژوهان قرار گرفت. مؤلفان گمارا را « ِامُورا» (توضیح دهنده یا مفسر) میگویند.
به مجموعه میشنا و گمارا، «تلمود» گفته میشود که به معنای آموزش و تعلیم است. دو تلمود وجود دارد:
1 – تلمود یِروشَلْمی که در مدتی کمتر از 100 سال پس از تدوین میشنا در بیتالمقدس (اورشلیم) تدوین شد.
2- تلمود بابِلی که نزدیک دو قرن پس از تلمود یروشلمی و در حدود 1500 سال پیش (3260 عبری) «راو آشِه» و «راوینا» در37 جلد در بابِل و ایران گردآوری و تألیف کردند. تلمود بابلی مُفصلتر و در بحثها، غنیتر از تلمود یروشلمیاست، بنابراین بیشتر مورد مطالعه قرار میگیرد.
در حاشیه متن، توضیح مطالب گمارا ذکر شده که دانشمندان بزرگ در طی سالهای پس از تدوین تلمود به توضیح آن پرداختهاند. به این توضیحات، «پِروشیم» (جمع کلمه «پِروش» به معنی تفسیر و توضیح) گفته میشود.
دوران پس از تلمود
در زمان تدوین تلمود (قرن 43 عبری – حدود 1500 سال پیش) کشور بابِل – قسمتهایی از عراق امروزی- مرکز اصلی یهودیان به شمار میرفت. شهرهای «سورا» و «پومبدیتا» به علت وجود دانشگاههای علوم دینی (یشیوا) در آنها از معروفیت خاصی برخوردار بودند و همه برای آموزش تورات و یافتن پاسخ پرسشهای دینی خود به این مراکز مراجعه میکردند. دانشمندانی که در کمتر از یک قرن پس از تألیف تلمود میزیستند، ساوورا یا «استدلالیون» خوانده میشدند. این افراد در تفسیر یا حذف و بسط تلمود کمترین دخالتی نداشتند و همه کوشش و هَمّ خود را وقف تشریح گمارا کرده، سعی کردند که آن را به گونة قابل فهمی برای همه افراد در آورند.
در این دوران، دانشگاههای «سورا» و «پومبدیتا» بیش از دورههای گذشته در زندگی یهودیان اهمیت یافته و رؤسای آنها دارای لقب «گائون» یا علامه و نابغه بودند. گائونِ شهرِ سورا، سرپرست تمام امور مذهبی یهودیان بود. همچنین هر چند ماه یکبار جلساتی متشکل از دانشمندان مناطق مختلف با ریاست گائون تشکیل میشد که در آنجا بخشهایی از تلمود مورد بحث قرار میگرفت. یهودیان از تمام کشورها به گائون نامه نوشته، و درباره مسائل مذهبی و فتواهای شرعی سؤال میکردند. شماری از این پرسش و پاسخها تا امروز محفوظ ماندهاند که دارای اهمیت بسیاری هستند؛ زیرا این نامهها بسیاری از مسائل دینی را که از زمان امورائیم تا آن روزگار مطرح شده بودند، روشن میسازند.
گئونیم آنچنان مهم و مشهور بودند که یک دورة 500 ساله (4800 – 4300 عبری) به عصر گئونیم معروف شده و از حوادث مهم آن، پیدایش و از هم پاشیدگی گروه «قِرائیم» بود.
***
علاوه بر تورات و تلمود، بریتا (باریتا) نیز ( با اعتباری کمتراز منابع رسمی) مورد مراجعه دانشمندان در زمینه احکام بوده است. بریتا آثاری از تناییم است که در میشنا درج نشده است. در بریتا دو مجموعه دارای اهمیت بیشتر هستند: توسفتا و میدراش های هلاخایی.
***
شاخه های اصلی منابع مکتوب حقوقی در آثار پسا تلمود
1- شروح و حواشی ( پروشیم)
2- مجموعه های فتاوا ( رسپونسا)
3- قانون نامه ها
منابع قانونی حقوق یهودی
1- قبالا ( سنت از زمان موسی)
2- میدراش (تفسیر متن مقدس)
3- تقانا ( قانونگذاری ایجابی) و گزرا (حکم – دستور سلبی)
4- مینهاگ (عرف)
5- معسه (عمل – رویه)
6- سوارا ( نتیجه منطقی – عقل)
***
میشنه تورات
موسی بن میمون (هارامبام) تدوین کتاب بزرگ و مهم « هَیاد هَحَزاقا» را که به معنی دست قوی یا – میشنه تورات – بود، در چهارده جلد و پس از ده سال تلاش به پایان رساند.
در این کتاب، همة قوانین توراتی شفاهی- تلمود- به طور روشن، صریح و به اختصار شرح داده شده؛ اما از ذکر تمثیلها، داستانهای تلمود و همچنین بحثهای بین علما در اثبات قوانین خودداری شده است. با اینکه مجموعة میشنا به شش بخش کلی (سِدِر) 6 تقسیم شده، قانونها دینی آن به طور پراکنده ذکر شده است.
کاری که هارامبام در میشنه تورات انجام داد، این بود که همة قانونهای مربوط به یک موضوع را از قستمهای مختلف تلمود استخراج و گردآوری کرد و آن را به گونهای علمی و منظم در کتاب نگاشت. نیز اگر در تلمود دربارة قانونی بین دانشمندان پیشین، بحث و اختلاف نظری وجود داشت، هارامبام از راه استدلال و تحقیقات خود، عقیده یکی از آنها را برگزیده و پذیرفته است. هر چند که چنین کاری بسیار مشکل مینمود.
او در توضیح انگیزه خود از نوشتن این کتاب میگوید: « آموختن تلمود و تفسیرهای (قوانین شرعی) موجود به دانش وسیع، استعداد عالی و زمانی طولانی نیاز دارد. به همین علت، از مجموعه عظیم و پیچیدة موجود، مطالب را به سبکی نوشتم که مسائل حلال و حرام، پاک و ناپاک به همراه دیگر قوانین تورات به شکل واضح و روشن، اما به اختصار بیان شود تا اینکه توراتی شفاهی بدون هیچ مشکلی در دهان هر فرد، روان باشد».
پس از انتشار آن برخی از اندیشمندان نسبت به آن اظهار بدبینی میکردند، زیرا معتقد بودند وجود این کتاب که به سادگیْ قوانین شرع را توضیح میدهد، موجب میشود تا مردم از آموختن و خواندن تلمود خودداری کنند. اما گذشت زمان، بطلان این عقیده را نشان داد و دانشمندان و پژوهشگران با خواندن آن بیشتر به تحصیل و مطالعة تلمود تشویق شدند.
چندی نگذشت که بیشتر جوامع یهودی دیگر کشورهای آن زمان نیز رفتار روحانی و مذهبی خود را برپایة این اثر هارامبام منطبق کردند.
***
شولحان عاروخ
ربی یوسف کارو، کتاب «شولحان عاروخ» یا «خوان گسترده» را انتشار داد و منظورش از نامگذاری فوق، آن بود که همة قوانین را به شکلی ساده و قابل فهم تنظیم کرده و در دسترس مردم بگذارد. شولحان عاروخ را میتوان کتاب توضیحالمسائل یا آیین نامة مذهبی دانست که هر فرد با دانستن زبان عبری میتواند به آن مراجعه کند و به آسانی، موضوع مورد نظر و پاسخ پرسش خود را بیابد. شولحانعاروخ از 4 قسمت یا جلد تشکیل شده است:
1- جلد اول: دارای قوانین مربوط به امور روزمره، بهداشت، براخاهای مختلف، نمازهای روزانه، روز مقدس شبات و دیگر اعیاد و روزههای مذهبی است.
2- جلد دوم: دارای قوانین مربوط به ذبح شرعی، حلال و حرام خوراکیها (کشروت)، صدقه دادن، طهارت، بیماران و پزشکان، عزاداری و… است.
3- جلد سوم: دارای قوانین مربوط به ازدواج و طلاق و شرایط آنهاست.
4- جلد چهارم: دارای قوانین مربوط به خرید و فروش، امانتها، امور مالی و دادگاههاست.
***
سِفارادی ها و اَشکِنازی ها
«سفاراد» در زبان عبری، به معنی سرزمین اسپانیاست و سفارادی به یهودیانی گفته میشود که از نسل یهودیان اسپانیا، پرتغال و ایتالیا بوده یا درکشورهای دیگر میزیسته، ولی پیرو علمای اسپانیا و شیوة آنها بودهاند که بیشتر یهودیان شرقی را دربردارد.
«اَشکِناز» در زبان عبری، به معنی بخشی از سرزمین آلمان امروزی است و اشکنازیها یهودیانی هستند که اجدادشان در آلمان و اروپای شرقی سکونت داشته، یا پیرو علمای آلمان و فرانسه بودهاند که بیشتر، یهودیان غربی را دربردارد.
تقسیمبندی سفارادی – اشکنازی، پس از دورة گئونیم و از قرن 49 عبری پدید آمد. شایان ذکر است که یهودیان سفارادی و اشکنازی در اعتقاد به تنخ، تلمود، اصول و فروع دین هیچ اختلافی با یکدیگر نداشته و تنها اختلاف آنها دربارة جزئیات اجرای برخی از مراسم و سنتهاست.
چون ربی یوسف کارو سفارادی بود، بیشتر قوانین کتاب خود را برپایة سلیقه و سنّت دانشمندان سفارادی تنظیم کرده است. بنابراین یهودیان اشکنازی درمورد برخی از مراسم آن اختلاف نظر داشتند. از این رو دانشمند دیگری به نام «ربی مُشِه ایسِرلیش» که رئیس معروفترین و مهمترین یشیوای اشکنازیها در آن زمان بود، بلافاصله پس از انتشار شولحان عاروخ، تذکرات و تبصرههایی را برابر مراسم اشکنازیها به آن افزود. با این اصلاحات، تمام یهودیان جهان، کتاب شولحان عاروخ را پذیرفتند.
بعدها، کتاب قیصور شولحان عاروخ نیز جهت سهولت استفاده از این کتاب تدوین گشت. امروزه با الگو پذیری و استناد به شولحان، کتب هلاخا با توضیحات خاص درباره مسائل جدید فقهی توسط عالمان یهودی منتشر می شوند.
***
13 اصول ایمان یهود
1- خداوندِ متبارک، موجود (حاضر) و ناظر است.
2- او واحد و یکتاست.
3- او جسم ندارد و شباهتی هم به جسم ندارد.
4- او مُقدم بر هر موجود قدیمی در جهان است.
5- عبادت موجودی به غیر از او جایز نیست.
6- او از نیت و افکار انسانها آگاه است.
7- نبوّت حضرت موسی سرور ما حقیقت دارد.
8- حضرت موسی به لحاظ نبوت از دیگر انبیای بنیاسرائیل برتر است.
9- توراتی مقدس از آسمان (ازجانب خداوند) وحی شده است.
10- تورات در هیچ زمانی تغییر نیافته و نخواهد یافت.
11- خداوند، شریران را مجازات خواهد کرد و پاداش و اجر نیکوکاران را خواهد پرداخت.
12- ماشیَحِ پادشاه (منجی جهان) خواهد آمد.
13- مردگان در آینده زنده خواهند شد.
آرش آبائی
دانشگاه آزاد اسلامی – دانشکده الهیات- 5 آذر 1386