مقدمه:

در زمان تدوین تلمود (قرن 43 عبری – حدود 1500 سال پیش) کشور بابِل – قسمتهایی از عراق امروزی- مرکز اصلی یهودیان به شمار می‌‌رفت. شهرهای «سورا» و «پومبدیتا» به علت وجود دانشگاههای علوم دینی (یشیوا) در آنها از معروفیت خاصی برخوردار بودند و همه یهودیان برای آموزش تورات و یافتن پاسخ پرسشهای دینی خود به این مراکز مراجعه می‌‌کردند. همزمان با پایان تدوین تلمود، پادشاهان ساسانی که آن هنگام حاکم بابل نیز بودند، آزادیهای یهودیان را محدود ساخته، دانشگا‌‌ههای آنها را تعطیل کردند.
پس از چندی، با ظهور اسلام، مسلمانان با شکست پادشاهان ساسانی، بر بابِل نیز چیره شدند. برای یهودیانی که در قلمرو اعراب می‌‌زیستند، دوره جدیدی از آزادی آغاز شد. حکام مسلمان به مراتب روشنفکرتر از رهبران مسیحی یا زرتشتی آن زمان بودند و یهودیان تحت تسلط مسلمانان در صلح وصفا زندگی می‌‌کردند. هوای تازة آرامش و آزادی برای یهودیان بابل به جریان درآمد و دانشگاههای «سورا» و «پومبدیتا » دوباره گشوده شده، یک‌‌بار دیگر بابل، مرکز آموزش تورات و علوم دینی برای تمام یهودیان جهان شد. گرچه یهودیان موظف به پرداخت مالیاتی به نام «جَزیه» به مسلمانان بودند، برای خود سازمان منظم و دادگاههای ویژه‌‌ای داشته، به صورت یک جامعه آزاد یهودی در آنجا می‌‌زیستند.
در این دوران، دانشگاههای «سورا» و «پومبدیتا» بیش از دوره‌‌های گذشته در زندگی یهودیان اهمیت یافته و رؤسای آنها دارای لقب «گائون» یا علامه و نابغه بودند و نیز مقام و منصب «رُوش گالوتا» یا «رئیس یهودیان پراکنده در جهان»، مانند سابق شکوهمند و با عظمت شد. در حالی که روش گالوتا به امور اداری و سیاسی یهودیان رسیدگی می‌‌کرد، گئونیم به امور فرهنگی و دینی می‌‌پرداختند. اما در بیشتر موارد، گئونیم از حیث تأثیر و نفوذ کلام بر روش گالوتا برتری داشتند. گائونِ شهرِ سورا، سرپرست تمام امور مذهبی یهودیان بود. همچنین هر چند ماه یک‌‌بار جلساتی متشکل از دانشمندان مناطق مختلف با ریاست گائون تشکیل می‌‌شد که در آنجا بخشهایی از تلمود مورد بحث قرار می‌‌گرفت. یهودیان از تمام کشورها به گائون نامه نوشته، و درباره مسائل مذهبی و فتواهای شرعی سؤال می‌‌کردند. شماری از این پرسش و پاسخها تا امروز محفوظ مانده‌‌اند که دارای اهمیت بسیاری هستند؛ زیرا این نامه‌ها بسیاری از مسائل دینی را که از زمان امورائیم تا آن روزگار مطرح شده بودند، روشن می‌‌سازند.
گئونیم آنچنان مهم و مشهور بودند که یک دورة 500 ساله (4800 – 4300 عبری) به عصر گئونیم معروف شده است.
پس از مرگ راو سعدیا (از بزرگترین و معروفترین گئونیم است که در مصر زاده شد )، دانشگاه سورا، درخشندگی و عظمت خود را از دست داد و به‌‌تدریج، زندگی اجتماعی یهودیان بابل به علت فشار حکام جدید، رو به زوال ‌رفت، تا اینکه در پایان قرن 48 عبری، دیگر دانشگاهی برای آنها نماند و به‌‌تدریج، مرکز رهبری یهودیان از آسیا به اروپا و به کشور اسپانیا منتقل شد.
یهودیان مدتها پیش از زوال دانشگاه سورا، در اسپانیا سکنی گزیده بودند، به گونه‌‌ای که در حدود سال 4700 عبری سرزمین اسپانیا مرکز تجمع و زندگی آنها شد. پس از سقوط بابل و تعطیلی مراکز علوم دینی یهود، بیشتر یهودیان آن دیار به اسپانیا روی آوردند و در نتیجه، فرهنگ و مکتب دانشمندان بابل نیز به اسپانیا منتقل شد. آنها در آنجا شاهد آزادی، صلح و آرامشی شدند که یهودیان در اسپانیا و تحت تسلط مسلمانان از آن برخوردار بودند.
با سقوط بابل به نام یک مرکز مهم، ارتباط منظم دانشمندان علوم دینی به سبب پراکندگی در میان کشورهای اسلامی ‌‌و مسیحی از بین رفت. این امر باعث شد تا در مورد برخی از مسائل جدید و اجرای شماری از آداب و رسوم1، بین علما اختلاف نظرهایی پدید آید که آغازی برای تقسیم‌‌بندی یهودیان به دو گروه «سِفارادی» (پیرو علمای اسپانیا) و «اَشْکِنازی» (پیرو علمای آلمان) شد.

1- سفارادی ها
سفارادی ها(Heb. MyVrps sing. yVrps Sephardi) از تیره یهودیانی هستند که تا قبل از واقعه اخراج سال 1492 م. در اسپانیا یا پرتقال می زیستند. واژه سفارادی به عنوان غلط مصطلح به یهودیان غیر اشکنازی نیز اطلاق می گردد. کلمه سفاراد در عهد عتیق ( عوبدیا فصل 1 آیه 20) در اشاره به سرزمین قدیم اسپانیا ذکر شده است. روایاتی حضور یهودیان در اسپانیا را به دوران حکومت سلیمان عقب می برند، اما در هر حال یهودیان در این سرزمین اقامتی دیرینه داشته اند. یهودیان از زمان حاکمیت مسیحیت در اروپا و اسپانیا، همواره متحمل آزار و تبعیض دینی می شدند، تا آن که در سال 711 م. با تسخیر اسپانیا توسط اعراب مسلمان، وضعیت بهتر شد و علاوه بر آن، یهودیان اسپانیا توانستند با مرکزیت مذهبی دنیای یهود آن زمان یعنی بابل و عراق ارتباط برقرار سازند و به تبع این ارتباطات، آداب و رسوم دینی آنان را نیز پذیرا شوند. فضای تقریبا آزاد در اوایل حکومت عربی – اسلامی، «دوره طلایی» را برای یهودیان اسپانیا به همراه آورد، دوره ای که بزرگان دینی یهود در آن درخشیدند، کسانی چون حسدای بن شپروت ( مشاور خلیفه)، شموئل هناگید ( مشاور سیاسی ، شاعر و فقیه)، مشه ابن عزرا ( شاعر)، شلومو ابن گابیرول ( شاعر و فیلسوف)، یهودا هلوی ( شاعر و فیلسوف)، و بالاتر از همه، موسی بن میمون معروف به هارامبام یا موسای دوم یهود ( پزشک، فیلسوف و فقیه).
با شروع آزار و ایذای حکومت اسلامی – عربی الموحدین در سال 1148 م.، یهودیان به مناطق
مسیحی نشین اسپانیا مهاجرت کردند تا آن که پس از بازپس گیری اسپانیا توسط حکومت مسیحی، یهودیان دوباره در تمام آن کشور پراکنده شدند. در سال 1391 م.، جامعه یهودیان اسپانیا در پی فشار حکومت مسیحی و جریان تفتیش عقاید کلیسا(Inquisition) برای تغییر دین اجباری به مسیحیت، دچار اضمحلال و از هم گسیختگی شد. در نهایت، در سال 1492م. حکم اخراج یهودیانی که از پذیرش مسیحیت سرباز می زدند صادر شد ( و ظاهرا طبق قانون تا سال 1968م. نیز به قوت خود باقی ماند). سفارادی ها بیشتر به شمال آفریقا، ایتالیا و بخصوص ترکیه ( که سلطان بایزید دوم آنها را به گرمی پذیرفت) مهاجرت کردند. در این زمان، دیاسپورای اسپانیایی شکل گرفت، که از آن به «تبعید در تبعید» یاد می شد، زیرا آنها علاوه بر تبعید از سرزمین مقدس، از موطن خود – اسپانیا – نیز رانده شدند.
با گذشت حدود یک قرن از این واقعه، شاخه دیگری از سفارادی ها با عنوان «مارانو» ها شکل گرفت. مارانو ها، یهودیانی به ظاهر مسیحی بودند که به تدریج از اسپانیا به پرتقال (که خطر تفتیش عقاید کمتر بود) مهاجرت کردند. در این مقطع، ایشان از نظر جمعیتی افزایش یافتند و متعاقب آن، قدرت پیدا کردند که نقاب مسیحیت خود را کنار زده و به عنوان یهودی، به زندگی اجتماعی خود ادامه دهند. در همین ایام بود که هلند از اسپانیا استقلال یافت و آمستردام، به مرکز مارانو ها تبدیل شد و یهودیان پرتقال بطور عمده ( در قرن 17 م.) به آن مکان مهاجرت کردند و کنیساها و مراکز آموزش دینی متعددی تاسیس نمودند. رفته رفته، گروه هایی از سفارادی ها به بریتانیا و آمریکا (ی جنوبی) و نیز به مناطق غربی اروپا مهاجرت کردند.
***
2- اشکنازی ها
اشکناز (zniQa) در معنای اولیه خود، به مناطق متراکم یهودی نشین شمال غربی اروپا به ویژه حواشی رود راین اطلاق می شود. در معنای دیگر، یهودیان آلمان و فرانسه ( و بعدها در لیتوانی و لهستان) یا اعقاب آنها مورد اشاره واژه اشکنازی هستند. نخستین نشانه های تقسیم بندی اولیه یهودیان اشکنازی به قرن 14 م. بازمی گردد، بطوری که یکی از نویسندگان یهودی متولد غرب آلمان ( وفات در 1327م.) درباره زندگی خود در تولدو Toledo (اسپانیا) نوشته است: « من طبق روش آنها ( سفارادی ها) غذا نمی خورم، بلکه طبق رسم خود و اجدادم و علمای اشکناز عمل می کنم، که آنها (قوانین) تورات را از اجداشان در زمان ویرانی معبد مقدس به ارث بردند. همانگونه که رسم اجداد و معلمان ما در فرانسه برتر از رسم های( اجداد و معلمان ) ساکنان این سرزمین ها ( سفارادی ها) است» .
با مهاجرت اشکنازی ها از غرب به شرق اروپا در قرون 15 و16 م.، کشورهایی مانند لیتوانی و لهستان به مرکز ثقل اشکنازی تبدیل شدند.
طی قرون وسطی (1000 تا 1492 م.) یهودیان اسپانیا (سفارادی ها) نقش اصلی و فعال را در جهان یهود بازی
می کردند و حداقل نیمی از جمعیت یهودی جهان را تشکیل می دادند. اما از اواسط قرن 17م.، اکثریت جمعیتی و اهمیت دینی از سفارادی ها به اشکنازی ها منتقل شد. قتل عام یهودیان در لهستان (Chmielnicki در سال 1648م.)، موجب پراکنش اشکنازی ها به سراسر اروپای غربی شد و پس از چند نسل، آنها از سفارادی های آن سرزمین ها بیشتر و قوی تر شدند. در اواخر قرن 19م.، در اثر آزار یهودیان در روسیه، جمعیت عظیمی از اشکنازی ها از اروپای شرقی به سایر نقاط جهان مهاجرت کردند، بطوری که اکثریت جمعیتی یهودی را در اروپا، استرالیا، افریقای جنوبی، ایالات متحده امریکا و اسرائیل کسب کردند. در این زمان، جمعیت سفارادی تنها درشمال آفریقا ، ایتالیا، خاورمیانه و مناطقی پراکنده در آسیا حائز اکثریت بود. قبل از هولوکاست و جنگ جهانی دوم، 90 درصد جمعیت یهودیان جهان اشکنازی بودند (از میان 5/16 میلیون یهودی، 15 میلیون اشکنازی بودند و مابقی 5/1 میلیون نفر را سفارادی ها و غیر اشکنازی ها تشکیل می دادند). واقعه قتل عام یهودیان اروپا ( هولوکاست)، موجب کاهش شدید جمعیت اشکنازی های این قاره شد. با منزوی شدن یهودیان روسیه از جهان یهود، ایالات متحده امریکا به مرکز اصلی یهودیان اشکنازی تبدیل گشت.
***

3- آداب و رسوم دینی
سفارادی ها و اشکنازی ها ، مبنای اعتقاد و رفتار دینی خود را تورات و تلمود می دانند. اما در جزئیات اجرای برخی احکام دینی، گاه برداشت ها و نظریات متفاوتی دارند. هر دو گروه در احکام شرعی خود ، امروزه مطابق کتاب چهار جلدی «شولحان عاروخ» که چکیده قوانین کاربردی تلمودی و فتاوای علمای یهودی و نوشته ربی یوسف کارو (مشهور به ماران) در حدود 500 سال پیش است، عمل می کنند. اما ربی یوسف کارو، خود سفارادی بود و گاه فتاوای علمای اشکنازی با مندرجات وی در شولحان عاروخ متفاوت بود. لذا دانشمندی بنام ربی مشه ایسرلیش (یا ایسرلیس مشهور به مورام) تبصره هایی مطابق عقاید اشکنازی به مجموعه احکام شولحان عاروخ اضافه کرد و اشکنازی ها در استفاده از این مجموعه فقهی، در موارد اختلاف نظر با سفارادی ها، به نظریات ربی مشه ایسرلیش استناد می کنند.
در مقایسه تفاوت نظرات فقهی سفارادی ها و اشکنازی ها، مشاهده می شود که عموما (با در نظر داشتن موارد استثنا)، دیدگاههای سفارادی ها از وسعت نظر، جامعیت، سهل گیری و انعطاف پذیری بیشتری برخوردار است. صرفنظر از مقاطع سخت آزار و تعقیب اعتقادی یهودیان اسپانیا، سفارادی ها در فضایی به مراتب آرام تر و روشنفکرانه تر می زیستند و ارتباطات اجتماعی و بین المللی آنها گسترده تر بود. لذا در تصمیم گیری های فقهی و استخراج جزئیات احکام دینی، فراتر از منابع ثابت تورات و تلمود می اندیشیدند. اما علمای اشکنازی، بسیار اصولگرا و مقید به فضای ثابت کتاب مقدس و تلمود بودند.
***

4- روابط دو گروه
روابط بین دو گروه سفارادی و اشکنازی در مقاطع مختلف زمانی و بر حسب فرهنگ محیطی، متغیر بوده است. به عنوان مثال، در قدیم در هلند و فرانسه، جماعت های سفارادی، اشکنازی ها را از عضویت در جامعه خود محروم می کردند. اما در ایتالیا، هر دو گروه با یکدیگر بدون مشکل می زیستند. در قرن های 17 و 18 م. با ورود اشکنازی ها به اورشلیم، روابط ایشان با سفارادی ها در زمینه های اقتصادی با تنش مواجه شد. در ابتدای قرن 19م.، تلاش های اشکنازی ها برای به رسمیت شناختن جماعت اشکنازی در اورشلیم توسط مسئولان حکومت ترکیه ( عثمانی) مورد حمایت سفارادی ها قرار گرفت. امروزه این تفاوت رفتار مذهبی در اسرائیل تثبیت شده و دو مرجع اعظم دینی این دو گروه را رهبری می کنند.

***

5- نمونه هایی از تفاوت های رفتار دینی سفارادی ها و اشکنازی ها

  سفارادی ها اشکنازی ها
1 تفاوت جزئی در متن تفیلاها
2 نحوه اجرای تفیلا ها و مراسم در کنیسا
3 تفاوت در جزئیات معاینات پس از شحیطا (ذبح)
4 نحوه بستن تفیلین
5 گفتن براخای تفیلین تنها بر دست گفتن 2 براخای تفیلین بر دست و سر
6   پوشیدن طلیت بزرگ تنها مختص مردان متاهل
7 قاب و جلد چوبی یا فلزی ویژه تومار تورات پوشش پارچه ای تومار تورات
8 اعراب گذاری متفاوت تلاوت (نواهای) تورات
9 تفاوت در قرائت برخی هفطاراها
10 پوشش موی زن متاهل استفاده از موی مصنوعی برای زن متاهل (طبق نظر برخی علمای اشکنازی)
11   پذیرش حکم تک همسری مردان یهودی (تقانای ربی گرشوم بن یهودا)
12   تلفظ صدای O بجای AA (قامص)
13   تفاوت در تلفظ برخی حروف به ویژه , بصورت th
14   منع استفاده از برنج در پسح
15 کاهنان هر روز در تفیلای صبح، جماعت را برکت می کنند کاهنان فقط در روز کیپور (و برخی مناسبتها) جماعت را برکت می کنند
16 یکپارچگی اسمی رفتار مذهبی (ارتدوکس) تقسیم بندی رفتارهای دینی (ارتدوکس، محافظه کار، اصلاح طلب یا رفورم و . . .)
17 تقدم براخا بر فریضه در روشن کردن شمع شبات تقدم فریضه بر براخا در روشن کردن شمع شبات
18 میشنای آووت در 6 هفته از پسح تا شاووعوت خوانده می شود میشنای آووت در 40 روز توبه از اول ماه الول تا یوم کیپور خوانده می شود
19   مراسم شرعی عقد در فضای باز (زیر آسمان) انجام می شود
20 تومار تورات قبل از تلاوت به معرض دید گزارده می شود تومار تورات پس از تلاوت به معرض دید گزارده می شود
21 جزئیات شرعی کتابت حروف تومار تورات ( و سایر دستنوشته های شرعی) متفاوتند
22 چیدمان کنیسا متفاوت است
23    
24    

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *