با استناد به منابع مکتوب تاریخی، بیش از شکل گیری تمدن های باستان، پیشنه استفاده از یک نشان (پرچم) در بین قبایل، ابتدا در جنگها و سپس در بعضی از مناسبت ها مورد استفاده قرار گرفته . اگر چه مشخص نیست کی و کجا اولین بار از آن استفاده شده است، ولی بطور یقین، پیدایش هر گونه ازاین نشان ها به دلیل همبستگی یک ملت و نیز وجه تمایز اقوام و حکومت ها و سپس فرق بین لشکرها بوده که شکل گرفته و مدت ها (تا پایداری هر حکومت) دوام یافته است . نباید از نظر دور داشت، بشرهمواره برای هویت بخشیدن به ملیت، قومیت، شخصیت حقوقی و حتی حرفه خود، غیر از اسمی مستعار، علامت یا نشانی را (گاهی درقالب یک نگاره و یا تمثیل، مهر و یا امضاء حک شده بر روی انگشتر) انتخاب نموده و آنرا به عنوان یک سمبل یا مشخصه مدنی در طی سالها حفظ و احتمالا، نسل به نسل آنرا منتقل نموده است . که البته امروزه این نشان ها به عنوان مشخصات فردی و یا خانوادگی برای هر شخص بصورت نام و نام خانوادگی حفظ می گردد .
پرچم های دوازده شواطیم
در فرهنگ یهود استفاده از یک نشان به عنوان پرچم ، اولین بار در بین دوازده طایفه ها (اسباط) قوم بنی اسرائیل مرسوم بوده و هر سبط نشان (پرچم) خاص خودش را داشته . با استناد به توراه، سفر شموت پاراشای « ویحی » در آخرین روزهای زندگانی یعقوب، این نشان ها بر اساس نبوت (الهامات) وی بصورت دعای خیر(برکات) و به عنوان وصیت خطاب به فرزندانش (دوازده شواطیم ) بیان گردید. حضرت یعقوب این آگاهی را در قالب پند و اندرز با در نظر گرفتن خصوصیات اخلاقی هر یک از فرزندانش، همراه با آینده نگری و تشبیه نمودن هر یک ازآنان به یک مظهرشاخص مادی و معنوی بصورت نمادین توصیف نمود . که بعدها بصورت یک علامت (پرچم) برای هر شوط (طایفه) شکل گرفت و نیز شالوده و زیر بنای نسل های آینده قوم بنی اسرائیل پی ریزی شد، از این رو حتی تا بعد از خرابی بیت همیقداش و به اسارت رفتن آن قوم (زیر لوای حکومت کشور یهودا) به گالوت بابل، یهودیان مدت ها آنرا به عنوان مظهر اصالت و هویت خود، در غربت حفظ نمودند . با گذشت زمان و آغاز پراکندگی بیشترآنان به اقصی نقاط دنیا (از هزاره دوم قبل از میلاد) باعث گردید، طایفه ها (اسباط) اجبارا با هم یا جدا از هم به سمتی (گالوت های دیگر) رهسپار شوند. ضمن آنکه یهودیان طی زمان تحت تاثیر شرایط محیطی برای حفظ بقا، موجودیت و اصالت دینی خود، بیشتر طایفه ها با هم ادغام شدند . از این رو نشان های شواطیم رفته رفته جنبه قومیت خود را از دست و بیشتر نشانگر هویت سه الی چهار نسل از یک خانواده را پیدا کرد. اما دیری نپائید نشان «منورا» و «ماغن داوید» به عنوان هویت مذهبی و قومیت جایگزین گردید .
سینه بند «خوشن» – «اوریم و تومیم»
در کتاب مقدس اشاره شده پس از خروج قوم بنی اسرائیل از مصر، اسباط بنی ایسرائل به دوازده قبیله تقسیم و هر قبیله نشانی را که پدرجدشان حضرت یعقوب آنها را به یک سمبل (منسوب دنیای روحانی) تشبیه کرده بود، متمایز شدند و طی چهل سال اقامت در صحرای سینای و پس از رسیدن به ارض موعد، آنها این پرچم ها را به عنوان نشانی از هویت هر طایفه (شوط) برای خود حفظ نمودند .
نیز همچنین پس از شکل گیری پرچم های دوازده شواطیم، به دستور خداوند، اهرون کوهن گادول مقارن با ساختن میشکان (خانه خداوند)، وی ملزم به ساخت «خوشن» مجموعه ای شامل دوازده سنگ رنگین از جواهرات، منسوب به دنیای خاکی بر گرفته از سنگهای گرانبها برای شواطیم گردید . دوازده سنگ با دوازده رنگ خاص را در چهار ردیف سه تائی، در دوازده جایگاه (نگین زرین) از طلا خالص که، نمایانگر دوازده شواطیم بنه ایسرائل بود توسط “بصلئل” پسر اوری، نوه “حور” و “اهالی آو” از سبط یهودا و “اهالی آو” که خداوند روح آنها را از نظر عقل ، فهم، دانش و هر هنری سرشار کرده بود (ویقهل – فصل سی و پنجم) ساخته شد . نیز در سفر شموت پاراشای “تصوه”(فصل پانزدهم) ترتیب قرار گرفتن سنگهای دوازده شواطیم از سمت راست به ترتیب سن در نظر گرفته شده بود و عبارت بودند، ردیف اول بالا : روبی سرخ – زبرجد – زمرد . ردیف دوم : فیروزه – یاقوت کبود – الماس . ردیف سوم : یاقوت زرد – عقیق – یاقوت ارغوانی و ردیف چهارم : زمرد کبود – عقیق – یشم . به شکل یک مجموعه در یک صفحه از پوست قرار داده شده بود و بصورت یک لوح زرین (لوحه 12 شواطیم) با نام «خوشن» و یا «اوریم و تومیم» ساخته و به عنوان بخشی از لباس مخصوص اهرون کوهن به وی تسلیم گردید، تا برای خدمت در میشکان جهت اجرای آئین های مذهبی و انجام قدوسیت و نیز جهت استعلام مورد استفاده قرار گیرد. بر روی این لوح زرین (دوازده سنگ گرانبها) اسامی 12 شواطیم، هر سنگ با رنگی خاص و نام یک سبط بر روی آن و نیز اسامی پدران قوم ایسرائل (اوراهام، ایصحاق و یعکوب) حکاکی شده بود. نیز همچنین «مشه» هفتاد و دو نام اعظم و مقدس خداوند را بدست خود نوشت و در محفظه ای داخل خوشن جای داده بود. در کتاب مقدس راجع به اسامی مندرجه دوازده شواطیم بر روی سنگها، توضیحاتی به اختصار آمده است ولی از نحوه کاربرد دقیق این اسم ها در سینه بند «خوشن»، شرح کاملی داده نشده . برخی از مفسیرین با توجه به توضیحات آمده در توراه، بر این عقیده هستند. عملکرد سنگهای سینه بند «اوریم و تومیم» همانند یک دستگاه الکترونیکی پیشرفته (کامپیوتر) بوده و اغلب برای روشن شدن در موارد خاص، آنهم فقط برای پیشگوئی و یا پیشنگری استفاده می شده. نیز همچنین، به روایتی از این دستگاه پیچیده ومخصوص، فقط هنگام ضرورت و عدم دسترسی به حل و فصل مسائل بسیار دشوار، در ارتباط با جامعه، از آن پرسش به عمل می آوردند. به روایتی پس از مطرح شدن سئوال، حاصل کار “خوشن” از طریق انعکاس رنگها هنگام روشن و خاموش شدن تک و تک حروف اسامی حک شده بر روی سنگها (مجموعا 53 حرف در دوازده اسامی شواطیم ) نمایان می شده . و سپس با کنار هم گذاشتن هر حرف، کلمه ای بدست می آمد که با برسی و اظهار نظر کوهن گادول جواب آن مشخص می شده . البته عمل پرسش به ندرت انجام می شد و بیشتر از این طریق برای آگاهی براوضاع و احوال عالم وبه نوعی شناختن از طریق استدلال بر وقایع خیر و شر و پی بردن و راهبری کاربرد داشته . به عبارتی بیشتر به عنوان یک نماد، نشانگر همبستگی دوازده شواطیم بوده .
سینه بند «اوریم و تومیم» در فرهنگ یهود به معنا ومفهوم “روشنائی و تاریکی” و یا”سایه روشن”نیز همچنین به معنی تحت الفظی (نورها و کاملیت ها و یا نورهای کمالات) و نام های دیگر چون، سینه بند عدالت و داوری، بیان شده است، علمای یهود نحوه کارکرد و قرار گرفتن دوازده سنگها بر روی «خوشن» را بطور مختصر با نظرات متفاوتی تفسیر کرده اند، برخی از علمای یهود بر این باورند حکاکی نامهای اسباط بنی اسرائیل و نام های ابراهام، اسحاق و یعکوب و همچنین سه کلمه «یشورون » (بمعنی تحت الفظی پادشاه بنی اسرائیل و مومنین) بر روی “اوریم” و “تومیم” بسیار مهم بوده است، و فقط کوهن گادول می توانسته با آن ارتباط داشته باشد . از این رو تاکید شده، برای آگاهی بیشتر می بایستی مطالعه و تعمقی بیشتر بر کتاب زوهر به عمل آورد چون بسیاری از سئوالات هنوز هم در ابهام باقی مانده است . هنگام آبادی بیت همیقداش، هر ساله در”یوم کیپور برای اجرای مراسم خاص و دعا خیر جماعتی، رسم بوده «کوهن گادول» با لباس مخصوص و سینه بند «خوشن» را که بر روی سینه (در مقابل قلبش) قرار داده بود، به داخل “قدش قداشیم”وارد می گردید. در ضمن هنگام انجام مراسم قربانی های سوختنی (پرندگان و چها پایان) کوهن گادول بدون “خوشن”مراسم قربانوت را بجای می آورد .
تصویری طراحی شده از یک سینه بند خوشن «اوریم و تومیم» مزین با دوازده سنگ جواهر رنگین، همراه با دعای کهنیم
نا گفنه نماند، بسیاری از نمادهای اسطوره ای طی تاریخ ، دستخوش تغیرات و تحولات کاملی شده اند و حتی بعضی از آنها در بین اقوام منسوخ و فراموش گشته یا برخی دیگر، در قالب یک فرهنگ جدید موجب احیای آئینی در تمدن های دیگر شده است . احتمالا این نشان ها به مروربا قدری تغیر شکل به نسلهای بعدی منتقل و نیز همچنین در فرهنگهای ملل دیگر نفوذ پیدا نموده و با تعبیر و تفسیری متفاوت نشانگر نماد و هویت دیگری شده و یا خواهد شد . در حال حاضر، با پیشرفت تکنولوژی و شکل گیری تمدن های نوین و پیشرفته، بشر با الهام گرفتن از طبیعت و خلایقت ذاتی خود، موفق به خلق طرحهای گوناگون به هر مناسبت به عنوان یک سمبل و یا نشان حتی در قالب یک اثر هنری شده و نه تنها برای معرفی یک شخص، نیز طرح های را هم برای دیگرمراکز فرهنگی و اجتماعی، علمی و تجاری طراحی کرده است . سینه بند خوشن «اوریم و تومیم» پس از گذشت بیش از سه هزار و سیصد سال، نه تنها اصالت تاریخی خود را حفظ نموده . بلکه به عنوان یکی از نمادهای تاریخی ومهم در یهودیت و به عنوان نشان همبستگی قوم بنی اسرائیل بشمار می رود . طبق یک سنت دیرینه روزهای شبات، در کنیسا ها، هنگام انجام مراسم تفیلای صبح (شحریت و
مصاف) اشخاص کوهن به نمایندگی از “کوهن گادول” برای دعای سلامتی و موفقیت جماعت حاضر، در مقابل دوخان (جایگاه تورات) ایستاده و دعای کهنیم را می خوانند .