یونا (یونس) در دشتی در سال 1288 خورشیدی (1909 میلادی) در یک خانواده متدین یهودی در محله عودلاجان چشم به جهان گشود.
یونا 9 سال بیش نداشت که پدرش یشوعا دردشتی دارفانی را وداع می گوید . (ضمن آنکه مادرش، مروارید خانم دو سال قبل چشم از جهان فرو بسته بود) از این رو مسئولیت نگهداری او و سه برادر و تنها خواهرش به عهده عمویشان گذاشته می شود.
یونا (یونس) تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در مدرسه اتحاد (آلیانس) به پایان رسانید و بلافاصله به خدمت ارتش اعزام گردید، پس از پایان خدمت به جهت تسلط به زبان فرانسه در یک شرکت اروپایی مشغول به کار می شود و سپس در بخش دولتی، اداره راه آهن استخدام می شود.
یونا (یونس) دردشتی اولین شکوفایی یا به عبارتی استعداد هنری خود را در پنج سالگی با تقلید از پدرش که هرازگاهی در منزل آواز می خواند، نشان می دهد و از همان هنگام، پدرش که به استعداد وی پی برده بود، سعی نمود که او را با ردیف ها و مقام های آواز ایرانی آشنا سازد زیرا یونا هم، در خانواده ای هنر پرور پا به جهان گشود ه صدای خوش و رسا در آن خانواده موروثی وموهبتی خدادادی شمرده می شد. شوق و علاقه وی به هنر آواز به حدی بود که به جای بازی کردن با هم سن و سال های خودش، نزد پدرش می نشست و به آموزش آواز می پرداخت و چون از محضر پدر محروم گشت ساعت ها با شنیدن صفحات گرامافون به اندوخته های هنری خود می افزود.
عشق به خواندن برای یونا به حدی قوت گرفته بود که از همان دوران خردسالی قهرا سایر جوانب زندگیش را کاملاً تحت الشعاع قرارداده بود. شاید از این طریق می خواست خلاء کمبود والدین خویش را پرنماید و بردل سوخته اش مرهم بگذارد. گیرایی و گرمی صدای وی و نیز اهمیت نحوه خواندن تفیلا و نیز اجرای مراسم مذهبی به ویژه هنگام قرائت توراه در محیط کنیسا، او را بر آن داشت تا بیشتر وقت خود را صرف آموزش و یادگیری توراه و دیگر کتب دینی نماید. خواندن توراه در کنیسا با صوت داودی، اولین نمایش هنری او در محضر عام بود.
تلاوت توراه با آهنگ خاص و صدای رسا و دلپذیر او، در جمع بزرگی از حاضرین در کنیسای محله عودلاجان، سبب شهرت یافتن بیش از پیش وی در جامعه گردید. ضمن آنکه یونا همزمان با فراگیری دروس مدرسه سعی بر آن داشت، دستگاه ها و گوشه های موسیقی ملی را به صورت عملی بیآموزد .
دیری نپایید شورای کنیسا به واسطه داشتن اعتقادات عمیق او مسئولیت شالیح صیپور (پیش نمازی) در کنیسا محله را به یونا جوان سپردند و به ویژه در ایام سلیحوت، روهشانا و یوم کیپور به هنگام اجرای مراسم تفیلا و قرائت توراه ، یونا با صدای گرم و پرشور، دلهای حاضرین در کنیسا را تحت تأثیر و به لرزه در می آورد.
یونا دردشتی در اوایل دهه 1300 خورشیدی جهت کسب معلومات بیشتر به محضر استاد موسی نی داود راه یافت و نزد او مشغول به تحصیل علم و هنر موسیقی شد . در سال 1305 خورشیدی اولین کنسرت خود را در گراند هتل با همراهی یحیی خان زرینپجه برگزار کرد و آوازی را در دستگاه «دشتی» با موفقیت اجرا نمود و همین امر باعث گردید نظر بسیاری از صاحبنظران موسیقی سنتی به وی جلب شود. همچنین با هنر نمایی در محفلی که بانو قمرالملک وزیری خواننده مشهور زمان در آن حضور داشت چنان ایشان را تحت تأثیر صدای خود قرار داد که بی اختیار او را بوسید و یونا را نابغه خطاب کرد.
اوایل سال 1340 خورشیدی، رادیو ایران از وی رسماً جهت همکاری دعوت به عمل می آورد و یونا با اجرای زنده در بهترین ساعات برنامه های رادیو در مدت کوتاهی به سوی شهرت در سطح وسیع گام می نهد. اما به جهت کارشکنی برخی از گردانندگان برنامه های رادیویی و رفتارهای مغرضانه آنان وی از ادامه کار مأیوس می گردد و بی درنگ از همکاری با رادیو خودداری می کند.
اما به واسطه اصرار دوستان و نیز درخواست علاقمندانش مجدداً همکاری با رادیو را تجدید می کند و به مدت بیش از پانزده سال همکاری، با صوت دلنشینش نه تنها جایگاه ویژه ای در بین دیگر آواز خوان های مشهور بدست آورد بلکه توانست لقب بلبل رادیو را نیز به خودش اختصاص دهد .
یونا (یونس) دردشتی در طول سال ها همکاری در رادیو، با استادان هنرمندی چون ابراهیم منصوری، جلیل شهناز، یحیی زرینپجه، مرتضی خان نی داود، عباس زندی، مرتضی مججوبی، حسین یاحقی و بسیاری دیگر از هنرمندان شهیر ایران همکاری پر ثمری انجام داد.
مسلماً یونس (یونا) دردشتی را می توان به عنوان یکی از پاسداران موسیقی اصیل به شمار آورد . وی در دورانی آمیخته با تعصب پای به عرصه موسیقی نهاد، که متعصبین و کوته فکران ، موسیقی و آواز را منع کرده و آنرا خلاف شرع می دانستند.لذا وی برای حفظ و احیای میراث موسیقی ایرانی، چون دیگر همکیشان هنرمند کلیمی که به موسیقی اصیل ایرانی عشق می ورزیدند آواز را انتخاب نمود و این حرکت باعث گردید با استعداد و نبوغی که از خود به نمایش گذاشت خیلی زود نام خود را به عنوان یکی از مفاخیر آواز و موسیقی اصیل ایرانی به ثبت رساند .
اگر چه دوران شکوفایی او با تحولات عظیم سیاسی و اجتماعی وطنش تقارن داشت و نواختن ساز و گوش کردن به موسیقی، رفته رفته میرفت تا دیگر گناه محسوب نشود.ولی هنوز تناقص ها و فشارها کاملاً کاسته نشده بود و آواز خواندن و موسیقی هنوز کاملاً به عنوان یک هنر محسوب نمی شد.
ناگفته نماند یونس (یونا) دردشتی به عنوان یک آواز خوان سنتی خودآموز، با استعدادی که از خود ارائه نمود توانست از چند منظر حرکت های نو و بدیهی را در چرخه موسیقی اصیل ایرانی پدید آورد و جریان قدرتمندی را در حوزه ی آواز خوانی بی آفریند.
یونس دردشتی با شیوه صحیح خوانندگی، دارای صدای گرم و پر قدرتی بود، وی بطور کلی دنباله رو مکتب استاد تاج اصفهانی، برجسته ترین آوازخوان مطرح اصفهان بود، او کلیات را از تاج اصفهانی آموخت و با اجرای ظریف رضا قلی ظلی و شیوه پخته و پر تأثیر ادیب خوانساری و نیز صدای گرمش آثاری بجاماندنی، بی همتا و دل انگیزی را خلق نمود.
یکی از مهمترین آثاری که در دوران جوانی یونا به اجرا درآمد با همراهی تار مرتضی خان نی داود، عبدالحسین شهنازی و یحیی زرینپجه بود که شوربختانه ضبط نشده است. بیشتر آثار خلق شده از وی مربوط به سال های قبل از 1348 خورشیدی می باشد. یونااز اواخر دهه چهل پس از یک ربع قرن فعالیت های هنری (به عللی نامعلوم)از فعالیت های هنری خود کاست و موسیقی را هرازگاهی جز برای خلوت خود و گاهی هم در جمع دوستان نخواند و بیشتر وقت خود را به مسافرت به سرزمین مقدس نهاد.
یونا(یونس)دردشتی در سال 1357 خورشیدی (1979 میلادی) پس از وقوع انقلاب اسلامی در ایران، به عللی ترجیح داد در ایسرائل بماند اگر چه این امر (دوری از زادگاهش) برایش خوشایند نبود.
یونا دوران بازنشستگی خود را در ارص ایسرائل بیشتر صرف امور خیریه نمود او با همیاری همسرش و با حمایت سازمان های جامعه یهودیان ایرانی اقدام به ایجاد کنیسای ( ریشون لصیون) نمود. بدین منظور جهت تأمین بودجه بنای کنیسا (بیت هکنست) چندین بار به آمریکا سفر نمود و شخصاً با برگزاری کنسرت هایی برای ایرانیان مقیم آمریکا، با عنوان موسیقی اصیل ایرانی، موفق شد با اختصاص دادن عواید بدست آمده تا حدود زیادی هزینه های لازمه را تأمین نماید. پس از تأسیس کنیسا به پاس خدمات ارزنده که توسط یونا دردشتی و همسرش انجام گرفته بود، ریاست افتخاری کنیسای ریشون لصیون را به وی واگذار کردند.
صدای دردشتی پس از سال ها انعکاس همچنان تازگی خود را حفظ نموده وی یکی از آخرین خوانندگان (دوره طلایی ایران) که در دوره معاصر در مکتب اصفهان برای علاقمندان موسیقی شناخته شده و دارای اعتبار خاصی می باشد.
هر چند امروز دیگر نام یونس دردشتی در میان عامه مردم فروغی ندارد اما خاطره ی حضور صدای گرم او، در دل اهل موسیقی حیات دوباره می بخشد شهرت دردشتی همچون بنان و قوامی (خوانندگان هم نسلش) فراگیر نشد و امروز کسانی که او را بیاد می آورند زیاد نیستند. در دورانی که یونا دردشتی در اوج شهرت بود علامه فقیه جلالی همایی اصفهانی در مورد او نوشته بود:
«روز به روز بر شمار عشاق نغمه داودیش که همچون یونس در دهان ماهی نهفته بود افزوده می شود و او را انصافاً بعد از تاج اصفهانی و ادیب خوانساری جزء آواز خوان های هنرمند باید خواند»
یونا در سال 1320 خورشیدی با دختری بنام حوری (ادنا) از خانواده عزیزاده پیوند زناشویی بست، حاصل این ازدواج پنج فرزند چهار پسر(فرید، حبیب، حمید و داوید) و یک دختر بهنام لوئیز بود.
یونا (یونس) دردشتی، هنرمندی عاشق،مطلع، فروتن و بی پیرایه بود و برخلاف روش زندگی بسیاری از هنرمندان هم عصرش، او هیچ ابتلا و گرفتاری جسمی و روحی نداشت و با نهایت سلامت در سال 1376 خورشیدی(ژانویه 1993) در سن 85 سالگی جان به جان آفرین تسلیم کرد.
او از هر سخنی که از بیگانگی با هنر اصیل موسیقی و ملی داشت می گریخت و بی حرمتی به فرهنگ ایرانی را به هیچ عنوان نمی توانست تحمل کند. با وجود آنکه پانزده سال آخر عمر را از ایران دور بود، ولی همیشه برای اجرای موسیقی سنتی و معرفی ادبیات کهن فارسی کوشا بود، روحش شاد.
دیگر آثار جاودانه یونا(یونس)دردشتی: ساقی نامه بیات اصفهان بیات ترک سه گاه مناجات و….