جامعه یهودیان مشهد، بقاء خود را همواره مرهون خدمات ارزشمند و ایثارگرانه روحانی مبارز و خیراندیش هاراو ملا مردخای آقالر می دانند. هاراو مردخای آقالر ملقب به ملا مراد در سال1850میلادی مطابق 5610 عبری، 11سال پس از واقعه اله دادی (قتل و غارت یهودیان در مشهد) در یک خانواده متدین در شهر مشهد چشم به جهان گشود .
طبق شواهد موجود، اجداد ملا مراد آقالر (1)، در اواسطه قرن هفدهم در زمره مهاجرین اسپانیائی بودند که به ایران کوچ نمودند و در شهر کاشان سکنی کردند و در زمان صدارت نادرشاه افشار، از کاشان به مشهد مهاجرت نمودند .
پدر وی آرفائل (2) آقالر از تجار سرشناس و از معتمدین مشهد به شمار می رفت و طبق روال آن دوران مردخای را جهت کسب تحصیلات فارسی به مکتب خانه اسلامی روانه ساخت ضمن آنکه وی، نزد پدرش در خانه همانند دیگر یهودیان، مشغول به فراگیری سنت های پدران، آداب رسوم، زبان عبری و آموزش و مطالعه کتب مقدس (توراه) گردید .
ملا مراد آقالر در کسب تحصیلات اسلامی، اصول و فروع دین، آداب و رسوم اسلامی و تمامی قوانین قرآن را کاملا فرا گرفت، نیز بر زبانهای فارسی و عربی تسلط یافت و با اطلاعات عمیقی که از علوم و معارف اسلامی و تفسیر در مطالب قرآن آموخته بود توانست قرآن را به زبان فارسی ترجمه نماید، و همین امر باعث شد این شخصیت فرهیخته با عنوان رهبر اقلیت های دینی مشهد، بیش از بیش مورد احترام های خاص علما و مراجع تقلید شیعیان واقع شود، (ضمن آنکه دیگر همکیشان ملا مراد از این احترامات بی بهره نماندند) و دائما توسط آنان به جلسات سخنرانی دعوت میشد.
وی با فصاحت کلام و با بلاغت بیان و نطق قوی و خطابه های بی نظیرش و اعمال سیاست های مدبرانه، توانست روابط یهودیان مشهد را در آن دوران حساس و بحرانی بهبود بخشد و شرایط متعادل تری را برای همکیشان یهودی خود فراهم آورد و نیز باعث شد، نقطه عطفی در حفظ اعتقادات و تسلسل فرهنگ یهودیت در جامعه یهودی ایجاد شود.
ملا مراد آقالر در راستای تحصیلات اسلامی با جدیت به مطالعه کتاب مقدس و آموزش دیگر کتب مذهبی راجع به اصول و قوانین در یهودیت پرداخت. وی از عنفوان جوانی، هدفش یادگیری تلمود بابلی بود، اگرچه مطالب آن به زبان آرمیت بود، ولی با تلاش پیگیر، زبان آرمیت را فراگرفت و برای فراگیری آن از نوعی توراه استفاده میبرد که بخشی از آن به زبان عبری و بخشی دیگر آن ترجمه انقلوس بود.
دیری نپائید، به بزرگترین آرزویش که فراگیری تلمود بابلی بود نائل گردید، ضمن آنکه به غیر از زبان های فارسی و عبری و عربی، به زبان آرامیت هم تسلط یافت و همین امر باعث گردید، فصلی جدید در فعالیت های فرهنگی وی پدید آید و اقدام به ترجمه بسیاری از کتب و متون مذهبی نماید. و با استفاده از ترجمه توراه انقلوس (3)، توراه را به زبان آرامیت (4) هم ترجمه نمود.
استعداد وی در نوشتاری، سخنوری و پژوهش هایش در امور دینی بی نظیر بود و همواره با تبحری خاص انجام می داد و به عنوان معلم تلمود توراه، در جامعه یهودیان مشهد توانست خیلی زود به مقام فتوادهنده دست یابد، و با پشتکاری خستگی ناپذیر در حساس ترین دورانی که یهودیان مشهد از مصائب گالوت به تنگ آمده بودند، رهبری جامعه یهودی را در ید پر توان خود گرفت و در حفظ و احیاء اعتقادات و آداب رسوم یهودیت کشتی طوفان زده آنان را به ساحل نجات هدایت نمود.
در آن دوران (گالوت) که امکانات خواندن و نوشتن زبان عبری و فراگیری علوم دینی وجود نداشت، وی بزرگترین خدمت فرهنگی و مذهبی را برای همکیشان خود انجام داد، صیدورهای هفتگی شبات و موعدیم را با نام “عولت شبات” به فارسی ترجمه و با خط عبری (فارسی یهود) به زیر چاپ برد و به طور رایگان بین یهودیان مشهدی و دیگر شهرهای تهران، شیراز، اصفهان و…. و حتی در میان مشهدی های مقیم یروشالیم توزیع نمود و بستری فراهم آورد، تا قرائت صیدورها برای فارسی زبانان میسر گردد.
ملا مراد آقالر کتب و متون مذهبی بسیاری را، نظیر مزامیر داوید، سلیحوت، مقیلای استر، دعاهای مخصوص روزهای روش هشانا و کیپور، نیز سرودهای عبری شیر هشیریم (غزل سلیمان)و قصیده های شعرای یهودی، شاهین و بابائی لطف را نیز به فارسی ترجمه و با سرمایه خودش به چاپ رسانید و بعدها بسیاری از آنان در یروشالیم، چاپ و یا تجدید چاپ گردید. از آن جمله صیدور عولت شبات، کتاب سلیحوت در سال 1927 ، نصایح پدران، سرودهای روش هشانا و کیپور را در سال 1929 و ترجمه کتاب هگادا شل پسح در 1930 چاپ گردید. شیوائی متون ترجمه هایش و نوشتارهای ادیبانه وی به ویژه در رعایت قافیه بندی، نشان از آن دارد که وی صاحب طبع شعر هم بوده است.
اگر چه بیشترین آثار نوشتاری ملا مراد به چاپ رسیده، ولی محدودی از نسخ دست خطی موجود وی در موزه تل آویو نگاهداری می شود.
اهمیت فعالیت های اجتماعی و فرهنگی ملا مراد آقالر، برای جامعه انوسیم مشهد و دیگر یهودیان ایران، بسیار قابل تقدیر است، زیرا این روحانی مبارز در سده 1250 خورشیدی مطابق با 1871 میلادی زمانی که امکانات آموزشی برای یهودیان کم بود و یا در دسترس نبود تاکید نموده بود، خانواده ها می بایست در بعد از ظهر هر شبات در خانه هایشان جلسات دیبره (آموزشی) توراه تشکیل دهند و حقیقت دین یهود را به فرزندانشان آموزش دهند، و نگذارند میراث های فرهنگی شان به دست فراموشی سپرده شود.
در همین راستا در بعدازظهر هر شبات در خانه خودش اطاقی را اختصاص داده بود به کنیسا و کلاس های تلمود توراه جهت آموزش به نونهالان. وی به تمام همکیشان خود تکلیف می کرد که بایستی بدرستی، تمامی میصواهای توراه را انجام دهند و باید دین را محکم نگهدارند تا هر چه زودتر گئولا بیاید. ملا مردخای (مراد) آقالر در مقام یک رهبر روحانی مبارز بر علیه جهل و به عنوان پیشوای دینی توانست در راستای حفظ شئونات مذهبی و اشاعهی دین و آئین یهودیت در میان همکیشانش، موفقیت های چشمگیری را کسب نماید.
ضمن آنکه نه تنها باعث ایجاد تشکل و یکپارچگی در جامعه مشهدی ها شد، بلکه به سه اصل مهم و برقراری آن که عبارت بودند از:
الف: منع ازدواج با خارج از دین
ب: کفن و دفن یهودیان در قبرستان خودشان
ج: انجام میصوا، بریت میلا متولدین پسر در خانواده در هشتمین روز.
توجه خاصی مبذل داشت.
شغل اصلی ملا مراد تجارت پوست، پارچه و ابریشم بود و با جیب پرفتوت خود کنیسای بزرگی در مشهد ساخت و خودش این کنیسا را اداره میکرد.
وی در سن 77 سالگی در سال 1927 میلادی از طریق هندوستان به یروشالیم مهاجرت نمود و کلیه مسئولیت های خودش را در مشهد به فرزند ارشدش هاراو رافائل آقالر (ملا رفیع) واگذار نمود و با وجود رسیدن به دوران بازنشستگی، ناتوانی و ضعف تا پایان عمر به فعالیت های فرهنگی خود ادامه داد.
ملا مراد آقالر در سن 86 سالگی در سال 1936 میلادی جان به جان آفرین تسلیم کرد.
در حال حاضر یکی از نواده های ایشان هاراب مردخای آقالر دارای یشیوای نر داوید در بنی پراک ایسرائل می باشد، و مانند پدر بزرگش به کارهای فرهنگی و خیریه مشغول می باشد.
توضیحات:
(1) :کلمه آقالر (AGULR) یک واژه اسپانیولی و به معنای عقاب می باشد.
(2) : کلمه آرفائل یکی از القابی بوده که معمولا در کاشان برای شهروندان یهودی استفاده می شده.
(3) : یکی دیگر از ترجمه های توراه، ترجمه ی اونقلوس یا انکلوس است. در تلمود بابلی آمده است که اونقلوس یا عقیلاس مردی رومی از خویشان قیصر روم بود که به دین یهود گرایش پیدا کرده بود. وی با راهنمایی ربی الیعزر و ربی یهوشوع، توراه را به زبان آرامی ترجمه نمود.
ناگفته نماند ترجمه اونقلوس کاملا آزادانه انجام گرفته و او خود رامقید دانسته است که از چهارچوب متن توراه دور نشود.
(4) : یکی دیگر از ترجمه های توراه به زبان آرامی (آرامیت) می باشد. در دوره تسلط ایرانیان به ارض مقدس، یهودیان علاوه بر زبان عبری به زبان آرامی نیز تکلم می کردند. در شبات ها پس از قرائت توراه به زبان عبری، بلافاصله ترجمه آرامی نیز قرائت می گردید.