بی تردید روحانی و دانشمند بزرگ حاخام حئیم موره با وجود نابینایی با خلق نوشته های فارسیهود (متن فارسی با استفاده از حروف عبری)، ترجمه ها و تفاسیر علوم دینی توانست تاثیر شگرف و سازنده ای بر فرهنگ یهودیان ایران گذارده و در عین حال بازتابی وسیع در محافل فرهنگی یهودیان جهان از خود بر جای گذارد.
حاخام حئیم موره در هجدهم ماه نیسان 5632 عبری (1251 شمسی) در تهران چشم به جهان گشود. در سن دو سالگی مبتلا به بیماری آبله گردید و بدلیل عدم امکانات پیشرفته پزشکی، بینایی خود را از دست داد. در سن هفت سالگی پدرش (حاج مردخای بن الیاهو شیرازی) دار فانی را وداع گفت و دائی ها و پدر بزرگش سرپرستی او و خواهر کوچکش (ماندنی) را عهده دار شدند. در آن هنگام او را جهت آموزش علوم دینی به خدمت یکی از مراجع دینی تهران “ملا دیان” فرستادند. از همان آغاز با پشتکار فوق العاده به فراگیری دروس بطور شفاهی پرداخت و با استعداد و نبوغی که در فراگیری کتب مقدس از خود نشان می داد، به استادان بیشتری جهت آموختن بیشتر نیاز داشت.
حئیم موره جوان در سن بیست سالگی با لنا بلندیان ازدواج کرد و حاصل آن یک پسر و سه دختر بود. پسرش “ابراهیم” همانند پدر فردی دانشمند و فرهنگ دوست بود و به سمت نایب رئیس انجمن کلیمیان منصوب گردید.
پس از گشایش اولین مدرسه آلیانس در تهران در سال 1277 شمسی، از حئیم موره جهت تدریس علوم دینی و زبان عبری دعوت بعمل آمد. و وی در سن 26 سالگی مشغول به تدریس شد. حئیم موره ضمن تدریس در مدرسه آلیانس همزمان زبان فرانسه را هم آموخت. هوش بالا، حافظه قوی و استعداد فراگیری وی باور نکردنی بود. او توانست تمام مطالب کتب مقدس تورا، تهیلیم، زوهر، تفیلاهای روزانه، موعدیم و دیگر مناسبتها را کاملا حفظ کند و در عین حال مطالعات خودش در مورد عرفان یهود، مسیحیت و اسلام را توسعه داد. وی فلاسفه شرق و غرب را کاملا می شناخت و تبحرش در ادبیات فارسی شگفت آور بود و گاه اشعاری نیز می سرود. وی در میان بزرگان ادبیات ایران آثار سهروردی، حلاج و مولانا را بسیار دوست داشت. نوشته ها و آثار او اغلب به دو زبان عبری و فرانسه بود. حئیم موره دارای تالیفاتی بود که اغلبشان مانند دیگر دانشمندان یهود (شاهین و عمرانی) بصورت فارسیهود بود. اولین اثرش الهام گرفته از نام خودش بنام “درج حئیم” (راه زندگی) با 292 صفحه در سال 300 شمسی منتشر شد که موضوع آن در مورد احکام مذهبی، اصول و فروع دین، سیر تاریخ جهان از حضرت آدم تا قرون معاصر و نیز اشاره ای به شرح حال پیامبران و تاریخ یهود می باشد.
در سال 1303 کتاب “گدولت مردخای” (عظمت مردخای) الهام گرفته از نام پدرش در 494 صفحه منتشر کرد، مطالب این کتاب در سه بخش منتشر شده است: در بخش اول همانند کتاب درج حئیم حاوی مطالب شریعت یهود و نیایش هاست. بخش دوم مشتمل بر تقویم عبری از سال 1303 تا سال 1619 شمسی (تا پایان سال 6000 عبری) می باشد.
حاخام حئیم موره با تدوین و استخراج تقویم عبری برای بیش از سیصد سال نام خود را به عنوان بنیانگذار و مستخرج تقویم عبری در ایران به ثبت رساند.
او در بخش سوم کتاب به ذکر اشعاری به فارسی و عبری از سرودهای خودش پرداخت. هرچند که وی از نعمت بینایی محروم بود ولی آنچه که مسلم است به خوبی توانست مطالب و گفته هایش را با کمک شاگردان و دوستان بر روی کاغذ منعکس نماید. از معروف ترین آنان میتوان از سلیمان حئیم، سلیمان کهن صدق و موسیو براسور ؛مدیر مدرسه آلیانس نام برد.
در سال 1307 شمسی وی آخرین اثرش را تحت عنوان “بیانات موره” منتشر کرد. برخلاف کتب دیگر، این کتاب به زبان فارسی نگاشته شده است و مطالب آن نشات گرفته از عقاید و نظریاتش در مورد نصایح اخلاقی و جنبه های ارشادی است.
حاخام حئیم موره با وجود نقص عضو هرگز در مقابل ناملایمات زندگی ضعف از خود نشان نداد، به وطن خود عشق می ورزید، محبتش را از هیچکس دریغ نکرد، تدریس را دوست می داشت، مردی بود جدی و آرام، متکی به نفس با چهره روحانی پر ابهت و نورانی. همواره می گفت “قدر آنچه را که دارید، بدانید و آنچه که به شما ارزانی شده، شکرگزارش باشید.”
حاخام حئیم موره هنگامی که سر کلاس مشغول تدریس بود، احساس کسالت می کند و از مدیر مدرسه میخواهد که برای استراحت به خانه اش برود. وی پس از خواندن تفیلای مینحا و عرویت و براخا نمودن افراد خانواده در سن 71 سالگی (در ماه ایار 5703 عبری) دار فانی را وداع گفت.