دکتر هوشنگ ابرامی به ویژگی های خاص یهودیت توجه زیادی داشت و همیشه افکارش متوجه تاریخ، فرهنگ و ادب یهودیان سیر می کرده گویی از عدم یکپارچگی اعضاء جامعه، آینده جوانان به ویژه از دیدگاههای مذهبی و اجتماعی در عمق وجودش احساس دلواپسی و نگرانی داشته است.
هوشنگ ابرامی در 22 تیر ماه 1313 در همدان چشم به جهان گشود، تحصیلات ابتدایی و متوسط خود را در تهران به اتمام رساند و در سال 1335 موفق به اخد مدرک لیسانس در رشته اقتصاد از دانشگاه تهران شد. دو سال بعد در رشته علوم اجتماعی، فوق لیسانس خود را با درجه ممتاز دریافت کرد. در سال 1341 برای ادامه تحصیل با استفاده از بورس تحصیلی از دانشگاه پتسبورگ عازم ایالت پنسیلوانیا شده و توانست گواهینامه عالی در رشته علوم کتابداری دریافت نماید.
پس از بازگشت به ایران، به استخدام بانک مرکزی درآمد و برای اولین بار مرکز اسناد و اطلاعات را تاسیس کرد سپس به دعوت دانشگاه تهران مشغول به تدریس در رشته علوم کتابداری شد و همزمان تدریس در این رشته را در دانشگاه شیراز عهده دار شد.
وی در اواسط سال 1346 با دختر خاله خود، شهلا یافه ازدواج کرد. حاصل این پیوند یک دختر و یک پسر می باشد.
درهمان سال با دریافت بورس تحصیلی جهت دریافت دکترا در رشته علوم اطلاعات عازم دانشگاه پتسبورک شد و پس از مراجعت به ایران به ریاست کتابخانه دانشکده ادبیات و علوم دانشگاه شیراز منصوب گردید. وی پس از طی شش سال تدریس به مقام استادی این دانشگاه رسید و در آخرین سال اقامتش در شیراز، وزارت دربار تاسیس بزرگترین کتابخانه ملی از وی جهت همکاری دعوت بعمل آورد.
شوق و استعداد نویسندگی از دوران نوجوانی در نهاد هوشنگ ابرامی نمایان بود. در یازده سالگی در دبستان نظامی مسوولیت روزنامه دیواری را بر عهده گرفت. کارش در حدی بود که روزنامه کیهان او را بعنوان “کودک نورسیده” مورد تشویق و تقدیر قرار داد. بعدها مجلات دیگر چون امید ایران، سپید و سیاه، روشنفکر، کاویان و فردوسی مقالات وی را چاپ می کردند. اغلب تالیفات دکتر ابرامی در ایران حول محور آموزشی و آکادمیک بوده و بیشترین کتب منتشره وی توسط انتشارات دانشگاهی انجام می گرفت. او به زبان و ادب فارسی آشنایی کامل داشت و تبحر او در نوشتن جملات نغز و شیوا و قدرت پرورش مطالب و تفهیم آن بوسیله تشبیهات و استعارات ادبی، همواره نوشته های او را شیرین و دلپذیر می ساخت. تحقیقات گسترده وی در باره مشروطیت ایران وی را بر آن داشت تا دست به تالیف “زندگی ستارخان” بزند. کتابی که بارها تجدید چاپ شده است. در سال 1352 کتاباصول تدوین فهرست موضوعی (در نوشته های زبان فارسی) به چاپ رسانید. دو سال بعد بعنوان بهترین کتاب سال جایزه سلطنتی را به خود اختصاص داد.
دکتر هوشنگ ابرامی در سال 1358 به اتفاق خانواده اش به امریکا مهاجرت کرد. در لس آنجلس همچنان مطالعات تحقیقاتی و فعالیت های فرهنگی خود را در سطحی گسترده ادامه داد و در جامعه ایرانیان برون مرز بعنوان چهره ای شاخص با تسلط به فرهنگ ایران و فرهنگ یهودی شناخته شد. سالها در بسیاری از نشریات فرهنگی قلم زد، سرپرست شورای نویسندگان نشریه وزین چشم انداز شد و کتابهای متعددی را به رشته تحریر درآورد. علاقه هوشنگ ابرامی در مورد معرفی مبانی و باورهای یهودی به جهانیان باعث گردید که بنیاد فرهنگی حبیب لوی در شرف تاسیس از وی جهت همکاری دعوت نماید. وی از سال 1995 میلادی همکاری تنگاتنگی را با این بنیاد آغاز کرد. ضمن پایگذرای آن بنیاد فرهنگی ، دو سال بعد کتاب سه جلدی “تاریخ یهود ایران” نوشته دکتر حبیب لوی را در یک مجلد و بعنوان “تاریخ جامع یهود ایران” منتشر ساخت. در سال 1998 کتاب “خاک خوب خدا” راجع به سیری در سرگذشت سرزمین ایسرائل توسط انتشارات لوی به چاپ رسانید. در سال 2001 کتاب “در جستجوی حقیقت” را چاپ نمود. فعالیتهای پیگیر و خستگی ناپذیر این نویسنده والا و فرهیخته در چهارچوب بنیادها و سازمان های فرهنگی لس آنجلس بی نظیر بود، او کارش را دوست می داشت، با عشق و صداقت کار میکرد و می نوشت. عشق او به یهودیت، سرزمین مقدس و احکام تورات غیر قابل وصف بود.
دکتر هوشنگ ابرامی در 28 نوامبر 2003 دچار سکته قلبی گردید و این نویسنده پرتوان و چیره دست در سن 69 سالگی چشم از جهان فرو بست.
در سال 2006 همسر باوفا، همیار و مشوق دیرینه اش کلیه آثار بجا مانده، یادداشت ها و مجموعه مقالات وی را تحت عنوان “راز آوارگی” به چاپ رسانید.
از دیگر تالیفات و آثار ترجمه وی عبارتند از:
-
غار نشینان پیش از تاریخ
-
سرزمین و مردم استرالیا
-
ترجمه دیوان حافظ به انگلیسی
-
پرورش فرزندان در عصر دشوارها
-
شناختی از دانش شناسی